اگر پنج سال یا بیشتر از آخرین آزمون شخصیتی که در آن شرکت کردهاید میگذرد بهتر است دوباره امتحان کنید. این خودارزیابیها کامل نیستند، اما نقاط قوت شما را مشخص میکنند، بنابراین میتوانید بر تغییری تمرکز کنید که قرار است به وجود بیاورید.
آنچه را که در آن خوب هستید (یا در آن خوب نیستید) پیدا کنید.
آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
شش قدم برای کشف خود واقعی
همه ما ممکن است تصور مشخصی از آنچه بهشدت میخواهیم باشیم در ذهنمان داشته باشیم، اما ممکن است آن تصور همان چیزی نباشد که برای آن طراحی شدهایم. وقتی بدانید کی هستید، سرانجام خواهید دید که مستعد انجام چه کارهایی هستید و اگرچه نکات زیادی در طول سفر(شناخت خود) وجود دارد که به شما در کشف خودتان کمک میکند، اما بهترین راه برای شروع، شرکت در آزمونهای شخصیت است.
هنگامی که زمان زیادی را صرف کاری کردهاید و تلاشهای شما بازدهی ندارد، از آن کار دست بردارید. زمان کافی چیست؟ ما نمیتوانیم زمان ثابتی را برای تمام کارها و تمام اشخاص مشخص کنیم فقط خود شما میتوانید درباره آن تصمیم بگیرید. این را هم بدانید که وقتی بهدرستی و در زمان مناسب بعد از تلاش کافی کاری را رها میکنید، نباید ناامید شوید.
در حقیقت شما تسلیم نشدهاید، بلکه برای چیزی بهتر آماده میشوید. اینکه اقدامات شما چیزی جز خستگی برایتان در پی ندارند (به جای ایجاد اشتیاق بیشتر و افزایش انگیزه برای انجام کارهای بیشتر) نشانه خوبی است برای فهمیدن اینکه زمان رهاکردن آن کار فرارسیده و وقتش شده که تمرکزتان را در جای دیگر به کار دیگری معطوف کنید. نقاط قوتتان به شما نشان میدهد که چه کسی هستید پس برای آنها وقت بگذارید.
آنچه را که به آن علاقه دارید پیدا کنید.
حالا بروید دستبهکار شوید و از همین امروز خود را پیدا کنید.
این ممکن است سختترین مرحله در مسیر کشف اینکه شما واقعا چه کسی هستید باشد، اما یک مرحله بسیار ضروری است. مطمئناً برای یافتن آنچه در آن مهارت دارید، آزمون و خطا نیاز است و ممکن است این مرحله کمی هم طول بکشد.
کشف خود واقعی مهمترین مهارتی است که میتوانید داشته باشید. وقتی بدانید چه کسی هستید، میدانید به جای اینکه از دیگران اجازه بگیرید، باید چه کار کنید. این شناخت از خود به شما این امکان را میدهد که از سرخوردگیهای ناشی از وقتگذاشتن برای کارهای اشتباه پرهیز کنید.
من نمیخواهم شما قبل از اینکه آنقدر که لازم است تلاش کنید آن را رها کنید، ولی دانستن زمان درست ترک یک کار یک قدرت و دانش است که همه ما به آن احتیاج داریم.
این مرحله به ویژه برای کسانی که در یافتن خود گیر کردهاند مهم است. بعضی اوقات نزدیکانمان میتوانند چیزی را ببینند که ممکن است خودمان نتوانیم ببینیم. این مرحله به ما کمک میکند که خودمان را از زاویه دورتری ببینیم.
روابط خود را ارزیابی کنید.
در اینجا شش قدمی که برای شناخت خود واقعیتان باید بردارید آورده شده است:
بله، زندگی باید مملو از آزمون و خطا باشد، ولی این شناخت به شما اجازه میدهد بهترین مناطق را برای آزمایش پیدا کنید. وقتی خودتان را بشناسید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید، هدف خود را کاملا درک میکنید و تاثیر بیشتری بر جهان میگذارید. حال این پرسش پیش میآید که چگونه میتوانید بفهمید کی هستید و در زندگی باید چه کار کنید؟
دنبالکردن شور و شوق از هر نوع چیز خوبی است و شما باید به آن توجه کنید، زیرا حوزهای از زندگی را نشان میدهد که باید به آن توجه بیشتری داشته باشید. خیلی خوب است که ما برای ادامه کاری اشتیاق داشته باشیم یا مشتاق صحبت درباره زندگی باشیم. با تمرکز بیشتر بر اشتیاق، خود را به روشهای بهتری درک خواهید کرد و شاهد تاثیر آن را در زندگیتان خواهید بود. اشتیاق باعث تلاش مستمر میشود که به کشف عمیقتری از خود واقعی شما منجر میشود.
اگر خودتان را نمیشناسید، شنیدن آنچه دیگران درباره شما میگویند یک تمرین مفید است. دو سوال ساده از آنها بپرسید: «به نظر شما برای پیشرفت به چه نقاط قوتی نیاز دارم؟» و «به نظر شما باید روی چه ضعفی کار کنم؟» مطمئنا نظر آنها کامل نخواهد بود، اما بازخوردی که میگیرید احتمالا نشاندهنده نکاتی است که شما باید حداقل یک بار دیگر به آنها توجه کنید.
تا زمانی که برای سکوت وقت نگذارید، نمیتوانید و نخواهید توانست خودتان را کشف کنید. سکوت این فرصت را به شما میدهد تا چیزهای زیادی را کشف کنید بسیاری از مردم خود را نمیشناسند، زیرا هر نوع سکوتی آنها را میترساند، اما تا زمانی که تنها نشوید و خودتان را ارزیابی نکنید و کاملا با خودتان صادق نباشید نمیتوانید خودتان را کشف کنید.در واقع در سکوت قادر خواهید بود همه جنبههای زندگی خود را (خوب و بد) ببینید. پس زمانی را به سکوت و تفکر اختصاص دهید و خود واقعی خود را کشف کنید.
درک کنید که واقعا چه کسی هستید، نه اینکه چه کسی میخواهید باشید.
از بازتابهای خود برای مبارزه با بزرگترین ترسهای خود استفاده کنید، زیرا وقتی بفهمید کی هستید، سرانجام هدف شما بزرگتر از ترسهای شما میشود. وقتی بفهمید کی هستید، زمان کمتری را صرف چرخاندن چرخهای خود میکنید. تمرکز بر نقاط قوت به شما قدرت لازم برای ایجاد تغییر بزرگتر و بهتر را در جهان میدهد. وقتی خودتان را بشناسید، آرامش بیشتری خواهید یافت و سریعتر از همیشه به موفقیت دست پیدا میکنید.
جنبه بزرگی از کشف خود را میتوانید در روابط خود پیدا کنید. وقتی متوجه میشوید تا زمانی که خودتان را نشناسید هرگز شخص دیگری را نمیشناسید، اهمیت شناختن خود بیش از پیش آشکار میشود. این حقیقت به ویژه درباره رهبران تجاری صادق است، زیرا اگر افراد تیم خود را نشناسند، بهعنوان یک رهبر از دست خواهند رفت، اما این قانون درباره هر رابطه دیگری در زندگی شما نیز صدق میکند. تقریبا به همان اندازه که خودتان باید خود را بشناسید، دیگران نیز باید بدانند شما کی هستید.