
بروزرسانی: 29 اردیبهشت 1404
معرفی و دانلود کتاب آرامش آگاهانه: قدرت آرام، قوی و مطمئن ماندن در هر فصلی | جول اوستین
فصل یک: همه چیز خوبه
فصل دو: مراقب آرامش خودت باش
فصل سه: نگهبان روح
فصل چهار: با خودت صلح کن
فصل پنج: خدا حواسش به همه چیز هست
فصل شش: از قبل درست شده است
سؤالاتی برای بحث گروهی
مشخصات کتاب الکترونیک
شما باید نبردهای خود را عاقلانه انتخاب کنید. اگر اشتباه کنید و در هر درگیری شرکت کنید، همکارانتان را عصبانی کنید، به دیگران ثابت کنید که هستید، زمانی برای جنگیدن در نبردهای مهم نخواهید داشت.
شاید محوری ترین پیام جول اوستین برای خوانندگان کتاب آرامش آگاهانه این باشد که قرار نیست ما انسان ها بار تمام فشارهای زندگی را به دوش بکشیم. خدای توانمندی ما را آفریده که کافی است مشکلات و نگرانی های خود را به او واگذار کنیم. نکته هایی که قرار است از این کتاب بیاموزید در عین سادگی بسیار عمیق هستند. باید بپذیرید که مسئول تمام خوشی ها و ناخوشی های روحی شما، کسی نیست جز خودتان؛ پس باید دست از مقصر دانستن دیگران بردارید. اگر کسی با اظهار نظر درمورد زندگی یا رفتارتان، آرامش را از شما سلب می کند، مقصر اصلی شما هستید که به او اجازه ی ورود به مسائل شخصی خود را داده اید.
جول اوستین بار دیگر پیام آور صلح و آرامش می شود. این کشیش و روانشناس در کتاب آرامش آگاهانه به شما می آموزد که با دور کردن افکار منفی، در حالتی هماهنگ با جهان خود به آرامش برسید. البته قرار نیست با راهکارهای عجیب و جلسات هیپنوتیزم روبه رو شوید. این نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز به شما نشان می دهد که هر آنچه برای رسیدن به آرامش نیاز دارید، در درون شما نهفته و تنها کافی است آگاهانه به سراغ دنیای درون خود بروید.
درباره ی کتاب آرامش آگاهانه
هر چقدر هم که از دنیای بیرون فاصله بگیریم و به دنیای درون پناه ببریم، باز هم از تنش ها و اضطراب های دنیای اطرافمان در امان نخواهیم بود. شاید بسیاری از ما برای رهایی از فشار استرس ها کلاس های خود هیپنوتیزمی و جلسات طولانی مشاوره را انتخاب کنیم اما جول اوستین (Joe Osteenl) با نگارش کتاب آرامش آگاهانه (Peaceful on purpose) شما را از صرف وقت برای چنین کلاس ها و جلساتی بی نیاز کرده است. این نویسنده که در همه ی آثارش قصد دارد انسان های دنیای مدرن را با دین آشتی بدهد، باز هم به سراغ معنویت رفته تا صلح و آرامش را به دنیای مخاطبانش وارد کند.
در کتاب مقدس، هنگامی که داوود نوجوان بود، در مزارع شبانان کار می کرد که پدرش از او خواست تا برای برادرانش غذا ببرد. آن ها در شهر دیگری مشغول خدمت سربازی بودند. وقتی داوود رسید، جالوت را دید که لشکر بنی اسرائیل را مسخره می کند. او از برخی از مردان آنجا پرسید: جایزه مردی که این غول را شکست دهد چیست؟ آن ها گفتند: «پاداش این است که شخص ثروت زیادی دریافت کند، با یکی از دختران پادشاه ازدواج کند، به علاوه مجبور به پرداخت مالیات نیست.» و توجه داوود را به خود جلب کرد. او متوجه شد که این نبرد ارزش جنگیدن دارد. مزایای بزرگی داشت. اما وقتی برادر بزرگ داوود، الیاب، شنید که او در مورد مبارزه با جالوت سؤال می کند، سعی کرد داوود را تحقیر کند. الیاب در مقابل مردان دیگر گفت: «داوود، تو اینجا چه کار می کنی، و با آن چند گوسفندی که قرار است از آن ها مراقبت کنی چه کردی؟» او سعی می کرد به داوود احساس کوچکی دهد و گفت: «داوود، تو بی اهمیتی. تو هرگز کار بزرگی انجام نخواهی داد.» حالا داوود یک شیر و یک خرس را با دستان خالی کشته بود.
قیمت نسخه الکترونیک