داستانی متحیرکننده از سقوط و حقارت آدمی… رویا افشار در کتاب اتفاقا زندگی شد زندگی مردی را به تصویر میکشد که با وجود تحصیلات درخشان، در وضعیتی رقتبار زندگی میکند و به دلیل مشکلات فراوان تعادل روانی خود را از دست میدهد.
دربارهی کتاب اتفاقا زندگی شد
به هر جهت، من با کابوسهایم درست همان رابطهای را دارم، که با اشیاء اطرافم. کابوسها جای بخصوصی را در زندگی من پر میکنند. آنها کار را بهجایی کشاندهاند که حتی سرنوشت مرا هم رقم میزنند. مثلاً یک کابوس شبانه، چگونگی حضور مرا در فردا تعیین میکند. کابوس همیشه هم ناخوشایند نیست. برای من که اصلاً ناخوشایند نیست. اتفاقاً خیلی هم خوشآیند احوال من است. چنانچه اگرچندی کابوس از من روگردان شود، زندگیام تهی و خالی از هیجان تبولرز میشود؛ و ازآنجاکه تب نوعی حالت دفاعی بدن در برابر میکروب وارد شده در بدن است، من او را باکمال آرامش میپذیرم و میگذارم آنقدر به دفاع خود ادامه دهد تا بالاخره تمام رمق مرا از بین ببرد.
این رمان روایتی مونولوگوار از پیشروی تدریجی دیوانگی است که توانایی تشخیص فرد را از او سلب میکند. راوی کتاب اتفاقا زندگی شد (By the way, life happened) نوشتهی رویا افشار، مردی تحصیلکرده و محقق است که زندگی کسالتباری را در آپارتمانی کوچک میگذراند. روزهای بیحادثه، خانهای قدیمی که به تعبیر خودش اثری باستانی است و نداشتن درآمد مناسب او را تحت فشار قرار داده اما مرد سعی دارد به طریقی با شرایط سازگار شود و تنها دلخوشیاش کاغذهایی است که گهگاه میزبان دلنوشتههایش میشوند.
تلاشهای راوی برای پذیرش وضعیت تا حدودی موفقیتآمیز است تا اینکه بعد از سلسله شکستهایی مداوم، آخرین مقاومت او در هم میشکند. سلامت روانی مرد که مانند خانهاش رو به فروپاشی بود ناگهان از دست میرود و او خودش را دیگر نه یک انسان، بلکه حیوانی زخمخورده و رنجور میبیند. حالا راوی از جایگاهی جدید به تماشای دنیا مینشیند و آنچه بر او میگذرد حکایتی است تاملبرانگیز که روح و روانتان را به شدت متاثر میکند.
کتاب اتفاقا زندگی شد مناسب چه کسانی است؟
کابوس یک حادثه خاص نیست. یک اتفاق بیربط نسبت به زندگی انسان نیست. کاملاً واقعی است. درست همان حوادث و اتفاقاتی که انسان در عین هوشیاری، آنها را تحمل کرده و بهگونهای کنترلش میکند، در کابوس، غیرقابلکنترل و هر حرکت با آزادی کامل، اصل خود را نمایان میکند. (برای نوشتن این جمله آخر مجبور شدم انگشت سبابه را چند بار بر سطح نوشتار بکوبم و این به آن معناست که یعنی اصل مهمی را یادآوری میکنم). کابوس درست تکرار حادثه است. آنهم بهطور کامل و با تشریح تمام خصوصیات حادثه. البته برای انسانی مثل من، که هر حادثهای را بهطور کمال و با تمام خصوصیات درونی و بیرونیاش حس میکنم. این هم از فواید و مزایای شعور است. شاید بیجهت نباشد، که گاه بیشعورها نظر مرا به خود جلب میکنند…
مطالعه این رمان را به علاقهمندان ادبیات فارسی پیشنهاد میکنیم.
با رویا افشار بیشتر آشنا شویم
رویا افشار (Roya Afshar) بازیگر و کارگردان تئاتر ایرانی است. افشار اولین فعالیت هنری خود را با همکاری در ساخت دکور سینما تئاتر کوچک در سال 1358 آغاز کرد و بعد از آن در آثار متعددی از جمله فیلم «خسته نباشید»، سریال «خانواده دکتر ماهان» و تئاتر «زمستان 66» حضور داشت.
در بخشی از کتاب اتفاقا زندگی شد میخوانیم
قیمت نسخه الکترونیک