معرفی و دانلود کتاب اسب جنگی | مایکل مورپورگو | نشر افق

در طول آن تابستان، آلبرت آرام‌آرام آن‌قدر آرام که تقریباً متوجه نشده بودم سواری گرفتن از من را شروع کرده بود. زویی همیشه پشت سرمان می‌آمد و من گاه‌گاهی می‌ایستادم تا مطمئن شوم که هنوز با ماست. یادم نمی‌آید آلبرت اولین‌بار کی زین پشتم گذاشت! ولی این کار را کرده بود. موقعی که در آن تابستان اعلام جنگ دادند، آلبرت تمام صبح‌ها و بیش‌تر بعدازظهرها پس از تمام شدن کارش سوارم می‌شد و ما باهم برای سرکشی گوسفندها می‌رفتیم. کم‌کم با تمام جاده‌های روستا، زمزمه‌های درختان بلوط و صدای به‌هم خوردن‌ دروازه آشنا شدم. ما شلپ‌شلوپ‌کنان از نهرِ زیرِ بیشه‌ی اینوسنت و غُرّش‌کنان از سرخس‌زار آن‌طرف نهر می‌گذشتیم. وقتی آلبرت سوار بود، نه افسارم شُل می‌شد و نه دهنه‌ام می‌لرزید. با یک فشار ملایمِ زانوها و یک تماس کوچک پاشنه‌هایش می‌فهمیدم از من چه می‌خواهد! به گمانم او حتی بدون این‌ها هم می‌توانست از من سواری بگیرد. ما خیلی خوب با هم کنار آمده بودیم! هروقت که آلبرت حرفی نداشت بزند، سوت می‌زد یا آواز می‌خواند؛ انگار این‌طوری می‌خواست خیالم را راحت‌تر کند.

تابه‌حال، چندین اقتباس هنری مختلف در سینما، تئاتر و رادیو از کتاب اسب جنگی صورت گرفته است. «استیون اسپیلبرگ» (Steven Spielberg) کارگردان شهیر هالیوودی اقتباسی بی‌نظیر از این رمان، با همین نام در سال 2011 انجام داده است. این فیلم توانست 6 نامزدی اسکار و 2 نامزدی در جوایز گوی طلایی را کسب کند.

شخصیت اصلی این داستان که «جویی» (Joey) نام دارد یک اسب مزرعه است که از بد روزگار مجبور به حضور در جبهه‌‌های جنگ جهانی اول می‌شود. او تلخی و سیاهی جنگ را با گوشت و پوست خود احساس می‌کند. در این راه او چند تن از نزدیکان خود را از دست داده و طعم مجروحیت و اسارت را نیز می‌کشد. در مقابل همه‌ی این مشکلات، کتاب با به تصویر کشیدن جویی در مزرعه‌ای آرام و سرسبز که در واقع رویای وی برای بازگشت به صاحب قبلی خود است، به اهمیت صلح و آرامش اشاره می‌کند.

مایکل مورپورگو یکی از موفق‌ترین و مشهورترین نویسندگان کتاب کودک و نوجوان در بریتانیا است که تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله Whitbread Award، Smarties Award و Circle of Gold Award شده. از وی بیش از 40 کتاب به چاپ رسیده که تعدادی از آنها تبدیل به داستان‌هایی مشهور در سطح جهان شده‌اند. او به واسطه‌ی سال‌های پربار تلاش خود موفق به کسب عنوان «سِر» (Sir) از دربار انگلستان شد.

در بخشی از کتاب اسب جنگی می‌خوانیم

کتاب اسب جنگی (War Horse) همین مضمون را دستمایه‌ی روایت داستانی جذاب و پرکشش قرار داده است. مایکل مورپورگو (Michael Morpurgo) نویسنده‌ی کتاب تلاش کرده است تا رنجی را که همه‌ی جهان از وقوع جنگ‌ها تحمل می‌کنند، ترسیم کرده و البته این موضوع را از نگاه یک اسب روایت کند.

کتاب اسب جنگی، رمانی مناسب برای نوجوانان است که ارزش‌هایی مانند شجاعت، دوستی و فداکاری را به تصویر می‌کشد و جنگ و خشونت و خرابی‌های ناشی از آن را مورد انتقاد قرار می‌دهد.

با مایکل مورپورگو بیشتر آشنا شویم

داستان خلق این کتاب در نوع خود بسیار جالب است. نویسنده‌ی کتاب، یعنی مایکل مورپورگو ایده‌ی اولیه‌ی اثرش را تا مدتی در سر می‌پرورانده اما شجاعت و اطلاعات کافی برای شروع به نوشتن کتاب را خود نمی‌دیده است تا وقتی که به واسطه‌ی آشنایی با چند تن که عمدتاً از کهنه‌سربازان جنگ جهانی اول بودند، جزئیات لازم برای نوشتن داستان را به دست می‌آورد. جزئیاتی مانند شیوه‌ی استفاده از اسب در جنگ یا نحوه‌ی خرید اسب‌های محلی انگلیس توسط دولت که نویسنده به پاس سخاوتمندی این افراد در ارائه‌ی اطلاعات، در ابتدای کتاب از ایشان یاد کرده است. مایکل مورپورگو در سال 1997 میلادی دنباله‌ای برای کتاب اسب جنگی نوشته که عنوان آن «پسر مزرعه» (Farm Boy) است.

نشر افق کتاب حاضر را با ترجمه‌ی پروین علی‌پور منتشر کرده است.

اقتباس فرهنگی و سینمایی از کتاب اسب جنگی

جنگ پدیده‌ای شوم است که آثار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زیان‌باری را به جوامع مختلف تحمیل می‌کند. اما تأثیرات منفی جنگ‌ها فقط به جوامع بشری محدود نمی‌شود و طبیعت، اکوسیستم و حیوانات نیز از آسیب‌های آن در امان نیستند.

مایکل مورپورگو در کتاب اسب جنگی، داستان اسبی به نام جویی را روایت می‌کند که برای شرکت در جنگ جهانی اول توسط ارتش انگلیس به فرانسه برده می‌شود. او در این سفر ناخواسته دشواری‌های زیادی را تجربه کرده و شجاعت زیادی نشان می‌دهد، اما بااین‌حال، آرزوی خود را برای بازگشت به مزرعه از دست نمی‌دهد. گفتنی‌ست رمان حاضر در سال 1982 موفق به کسب مقام دوم در Whitbread Book Awards شده است.

درباره‌ی کتاب اسب جنگی

جنگ ابتدا به ما در مزرعه آسیبی نرساند. آلبرت مقدار زیادی کاه برای زمستان انبار کرده بود و هر روز صبح زود من و زویی را برای کار به مزرعه می‌برد. خوشبختانه، حالا بیش‌تر کارهایی را که به اسب نیاز داشت، آلبرت انجام می‌داد و رسیدگی به گاو و گوسفندها، تعمیر حصارها و جوی کشیدن دورِ مزرعه‌ها به عهده‌ی پدرش بود. بنابراین، روزها بیش‌تر از چند دقیقه پدرش را نمی‌دیدم! با آن‌که جریان زندگی در مزرعه مانند گذشته بود، یک‌جور نگرانی بر آن سایه انداخته بود که روزبه‌روز هم بیش‌تر می‌شد! و من رفته‌رفته دلشوره‌ی شدیدی را احساس کردم. حالا جر و بحث‌های طولانی و داغی در حیاط درمی‌گرفت؛ گاهی بین آلبرت و پدرش، اما بیش‌تر وقت‌ها در کمال تعجب بین آلبرت و مادرش.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C/book/73691

معرفی کتاب اسب جنگی

همچنین در سال 2007 نیز تئاتری براساس این داستان صورت گرفت که بسیار موفق بوده و علاوه‌بر انگلیس در دیگر نقاط دنیا نیز بارها اجرا شده است.

کتاب اسب جنگی مناسب چه کسانی است؟