معرفی و دانلود کتاب افسر برلینی: افسانه‌ای آلمانی در سه پرده | کارل سوکمایر | نشر چتر فیروزه

این نمایشنامه‌ی سه‌پرده‌ای آلمانی رویدادی واقعی را در برلینِ سال 1906 روایت می‌کند. این نمایش در نقدِ نظام سیاسی آلمان، در سال 1931 به روی صحنه رفت. ویلهلم فویگت یک کفاش کارآزموده است که سال‌های زیادی از عمر خود را در زندان گذرانده. تلاش او پس از آزادی از زندان برای یافتن هویت خود و شغلی درخور، شکست می‌خورد؛ زیرا جامعه‌ی نظامی و انعطاف‌ناپذیر آلمان شهروندانی را که در ارتش خدمت نکرده باشند، به رسمیت نمی‌شناسد. او حتی قادر به گرفتن پاسپورت نیست و روزبه‌روز بیشتر تحقیر و سرکوب می‌شود. ویلهلم نه می‌تواند در کشور بماند و بیکاری و بی‌هویتی را تحمل کند و نه می‌تواند جایی غیر از وطنش زندگی کند. فشارهای وارده از سمت اجتماع و همچنین مرگِ شخصی به نام لیزی، ویلهلم را به انقلاب علیه سیستم ظالمانه‌ای که در آن گرفتار شده، سوق می‌دهد.

فردی به نام ویلهلم فویگت که در جوانی به‌علت سرقت سیصد مارک به پانزده سال زندان محکوم شده بوده، پس از آزادی از زندان و متحمل شدن فشارهای روانی، تصمیم می‌گیرد با لباس مبدل سروانی، ساختمان شهرداری کوپنیک در نزدیکی برلین را اشغال و شهردار و خزانه‌دار شهر را بازداشت کند. او موفق می‌شود با موجودی خزانه از شهر بگریزد. این اتفاقِ واقعی تا مدت‌ها در صدر اخبار آلمان و دیگر کشورهای اروپایی قرار داشت و سپس دست‌مایه‌ی خلق نمایش‌نامه‌ی افسر برلینی (Der Hauptmann von Köpenick) به قلم کارل سوکمایر (Carl Zuckmayer) قرار گرفت. اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی زیادی از این نمایش به زبان‌های آلمانی و انگلیسی صورت گرفته است.

معرفی و دانلود کتاب افسر برلینی

فیلم‌های زیادی با نام کاپیتانی از کوپنیک (The Captain from Köpenick)، با الهام از نمایشنامه‌ی پیش رو، در سال‌های مختلف ساخته شده‌اند. اولینِ آن‌ها محصول سینمای آلمان در سال 1926 و به کارگردانیِ زیگفرید دساور (Siegfried Dessauer) بوده است. سپس در سال 1931 اقتباس دیگری با همین نام توسط کارگردان اتریشی، ریچارد اوسوالد (Richard Oswald) صورت گرفت. در سال 1945 نسخه‌ای انگلیسی این فیلم توسط همین کارگردان بر روی پرده رفت.

معرفی کتاب افسر برلینی: افسانه‌ای آلمانی در سه پرده

انتشارات چتر فیروزه اقدام به چاپ و نشر کتاب افسر برلینی کرده است.

نکوداشت‌های کتاب افسر برلینی

  • خنده‌دار و خواندنی. (لندن تایمز)
  • متنی سرشار از لحظات ابزورد و کمدی. (تایم اوت لندن)
  • افسر برلینی همانقدر که به زمانه‌ی خودش تعلق دارد، برای زمان معاصر نیز کاربردی است. (فایننشال تامز)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب افسر برلینی

کاله (از لای دستمالی یک تکه کوچک نان و یک تکه پنیر در می‌آورد.): بیا مام حالمونو بکنیم. بزن تو رگ.

هلموت کویتنر (Helmut Käutner)، کارگردان شهیر آلمانی فیلم‌نامه‌ی کاپیتانی از کوپنیک را با همکاری کارل سوکمایر نوشت. فیلم او در سال 1956، نامزد جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان شد. اقتباس‌های دیگر از این نمایش‌نامه شامل چند فیلم تلویزیونی آلمانی و یک فیلم کمدی به نام کاپیتانی از ناکارا (The Captain of Nakara) است که داستان آن در آفریقا می‌گذرد.

کتاب افسر برلینی برای چه کسانی مناسب است؟

فویگت: نوش جان. من اشتها ندارم.

سِک: خوب، دو نفرمون که جور شد. نفر سوم کیه؟ (دو نفر دیگر هم اضافه می‌شوند.) این دُرُست شد. یادتون باشه قمار آدمو به خاک سیاه می‌شونه. داداش بشین که بازی شروع شد. (عقب صحنه می‌نشینند. سک بُر می‌زند و ورق‌ها را تقسیم می‌کند. در حین بقیه‌ی این صحنه گاه‌وبیگاه تکیه‌کلام‌های رایج ورق‌بازها به گوش می‌رسد.) اینم یه بُر تمیز. من نیستم. خوب جواب اینو چی می‌دی؟ بابا این عجب خرشانسه! ای بخشکی شانس. (همراه آن صدای روی میز زدن ورق‌ها، بُر زدن و سوت زدن آرام. فویگت و کاله در جلوی صحنه روی یک تخت می‌نشینند.)

کتاب افسر برلینی نمایش‌نامه‌ای آلمانی به قلم کارل سوکمایر است که رویدادی تاریخی هسته‌ی مرکزی آن را تشکیل می‌دهد. داستان این نمایش‌نامه درمورد شخصی به نام ویلهلم فویگت است که در جامعه‌ی خشک و نظامی آلمان در چرخه‌ی باطلی از بیکاری و بی‌هویتی گرفتار شده. او با یک تصمیم زیرکانه دست به اقدامی می‌زند که همه را به اطاعت از خود وامی‎‌دارد و حسابش را با جامعه صاف می‌کند.

درباره‌ی کتاب افسر برلینی

کاله (در حال جویدن): ویلم، یه فکری تو کَلَه‌ته. از قیافه‌ت می‌خونم. زیادی فکر نکن. هرچی تو دلته بگو. من دهنم قُرصه.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C/book/80200

کارل سوکمایر نمایشنامه‌ی افسر برلینی (The Captain of Köpenick) را در سه پرده و بیست‌ویک صحنه نوشته. شخصیت‌های دیگرِ این نمایش خواهر ویلهلم، یعنی ماری هوپرشت و شوهرش فریدریش هوپرشت، شهردار و مالک فروشگاه اونیفورم‌دوزی هستند. ویلهلم فویگت با پوشیدن اونیفرمی نظامی، گویی نقش شخصیتی دیگر را ایفا می‌کند. حالا مردم تمایل دارند از دستورات او پیروی کنند. نویسنده این‌گونه پیروی کورکورانه‌ی مردم آلمان را از اشخاصِ اونیفورم‌پوش مورد تمسخر قرار می‌دهد. این نمایشنامه با لحنِ طنزِ گزنده، نقدهای سیاسی جدی‌ای به جامعه‌ی آلمان وارد می‌کند.

خواندن این اثر بر اهالی تئاتر و مخاطبینِ ادبیات نمایشی واجب است. همچنین علاقه‌مندان به نمایش‌نامه‌های آلمانی از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب افسر برلینی: افسانه‌ای آلمانی در سه پرده می‌خوانیم