ما در عصر حکومتمندیای زندگی میکنیم که در سدهی هجدهم کشف شد. حکومتمندسازی دولت پدیدهای بسیار پیچیده است، زیرا اگر مسائل حکومتمندی و تکنیکهای حکمرانی واقعاً به تنها مسئلهی سیاسی و تنها فضای واقعی نبرد و رقابت سیاسی بدل شدهاند، حکومتمندسازی دولت اما آن چیزی بوده که به دولت مجال بقا داده است و بعید نیست که اگر دولت همین بماند که امروز هست، دلیل آن دقیقاً همین حکومتمندیای باشد که همزمان نسبت به دولت، بیرونی و هم درونی است، زیرا تاکتیکهای حکمرانی هستند که مجال میدهند تا به صورت مستمر مشخص کنیم چه چیزی باید در قلمرو دولت قرار گیرد، چه چیزی عمومی و چه چیزی خصوصی است، چه چیزی در یَدِ توانایی دولت هست و چه چیزی نیست و مسائلی از ایندست. پس، به عبارت دیگر، بقا و حدود دولت باید بر مبنای تاکتیکهای عام حکومتمندی فهم شوند.
میشل فوکو بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان دهههای پایانی قرن بیستم شناخته میشود که بخش بزرگی از فعالیتهای فکری او به مطالعهی نظامهای اندیشه و تاریخ و تبارشناسی آن معطوف شده است. او که به مدت بیش از یک دهه در کلژ دو فرانس تدریس میکرد در کلاسهای خود تلاش کرد این مفهوم را با پیشفرض جامعه و قدرت تشریح کند و آن را در حوزههای متنوع و گوناگونی از جمله فرهنگ، اقتصاد، سیاست و مبارزات مدنی به کار بگیرد. درسگفتارهای فوکو در کلژ دو فرانس که از استقبال چشمگیری نیز برخوردار بود پس از مدتی به کانون گردهمایی علاقهمندان به فلسفه و نظامهای اندیشه تبدیل شد؛ تا آنجا که افراد بسیاری خارج از فرانسه نیز به این کلاسها میآمدند.
از نظر میشل فوکو حکمرانی شکلی از قدرت است که دامنهای بسیار وسیعتر از حوزهی محدود و خاصِ سیاست دارد؛ بنابراین حوزههایی چون جامعه، جمعیت، مدنیت و امنیت تنها منحصر به سیاست نبوده و از منبعی بزرگتر در جامعهی عمومی کسب میشود؛ این اندیشمند نام حوزهی بزرگتر را که برای آن هویت نیز قائل میشود بیوپولیتیک یا زیستسیاست (Biopolitics) میگذارد. این شکل از تفکر دربارهی حکمرانی ریشه در یونان دارد، اما مسیحیت آن را به سیاست محدود ساخت و از آن به بعد بود که حاکمیتمندی معنای اصلی خود را از دست داد.
اومانیستها، دانشمندان علوم اجتماعی و فعّالان سیاسی باید دیدگاههای فوکو را که در این کتاب جمعآوری شده بهعنوان یک دیدگاه جامع در نظر بگیرند. (نقد و بررسی کتاب نیویورک تایمز)
فوکو ذهنی هوشیار و حساس دارد که میتواند سؤالات جدیدی بپرسد… [او] کیفیتی دراماتیک به حرکت فرهنگ میبخشد. (نقد کتاب نیویورک)
و شاید به صورتی یکسره کلی، خام و بنابراین نادقیق، بتوانیم صور اصلی، اقتصادهای اصلی قدرت، را چنین تلخیص کنیم: اولاً، دولت عدل که در قالب نوعی قلمرومندی فئودالی زاده شد و به شکلی گسترده متناظر است با جامعهای با قوانین عرفی و مکتوب با برهمکنش عظیم تعهدات و دادخواهیها؛ ثانیاً، دولت مدیریتی که متناظر است با جامعهی مقررات و انضباطها؛ و در نهایت دولت حکومتمند که دیگر ضرورتاً توسط قلمرومندی، یعنی برحسب فضای اشغالشده، تعریف نمیشود بلکه از طریق یک توده تعریف میشود: تودهی جمعیت، اندازهاش، چگالیاش و بیشک قلمرویی که پوشش میدهد، ولی به نحوی فقط یکی از عناصر تشکلدهندهی آن است. این دولت حکومتمند که ذاتاً بر روی جمعیت عمل میکند و دانش اقتصادی را به مثابهی ابزار به کار میبندد متناظر خواهد بود با جامعهای که توسط آپاراتوسهای امنیت کنترل میشود.
فهرست مطالب کتاب
معرفی کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت: درسگفتارهای کولژ دوفرانس 1978 – 1977
او بهعنوان یکی از نظریهپردازان مهم غربی دربارهی انقلاب سال 1357 ایران نیز دیدگاههایی را مطرح و در سفری به ایران در این زمینه گفتوگوهایی انجام داد. این فیلسوف فرانسوی بهصورت متمرکز بر روی مفهوم قدرت و کارکردهای آن در جامعه کار میکرد و بخش عمدهای از آثارش نیز در این زمینه است. کتابهای «نظم گفتار»، «تاریخ جنون»، «نظم اشیاء» و «ایران، روح یک جهان بیروح» از مشهورترین آثار یشل فوکو در منابع فارسی است.
در بخشی از کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت میخوانیم
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت از این منظر که حوزههای گوناگون تفکر فوکو را به هم متصل میکند دارای اهمیت است. فوکو در زمانی که به تدریس در کلژ دو فرانس مشغول بود بهصورت مستقل کتابی ننوشت و اغلب دیدگاههایی که از او در فاصلهی این سالها منتشر شد منحصر به سخنرانیها و درسگفتارهای او است؛ بنابراین خود او نیز تلاش کرده است که این سخنرانیها، از جمله دیدگاههایی که در کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت آمده، بهنوعی جمعبندی نظریاتش در حوزههای مختلف باشد؛ از این منظر کتاب نامبرده دیدگاه جامع او را در زمینهی نظریهی حکمرانی با این قید که او این نظریه را تنها در چارچوب سیاست نمیبیند و در اتصال با یک پدیدهی جمعی مطرح میکند، مطرح میکند.
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت (Security, Territory, Population) نوشتهی میشل فوکو (Michel Foucault) مجموعهای از درسگفتارهای این فیلسوف فرانسوی است که در فاصلهی سالهای 1977 تا 1978 در کلژ دو فرانس ایراد شده و توسط میشل سنلار (Michel Senellart) گردآوری و ویرایش شده است. در این مجموعه درسگفتار، فوکو به اهمیت مفهوم زیستقدرت (Biopower) بهعنوان مؤلفهی مهم مطالعهی جامعه و حاکمیت میپردازد و تلاش میکند با نقد گفتمانهای حاکم در نظریهی سیاسی، رهیافتی تازه را در بستر جامعه معرفی کند. او همچنین در این سخنرانیها به مفهوم دولت مدرن میپردازد و تأکید دارد که دولت مدرن حاصل تکامل و استمرار نیست.
میشل فوکو (متولد 1926 و درگذشتهی سال 1984) فیلسوف، نظریهپرداز، تاریخدان و جامعهشناس اهل کشور فرانسه بود. او بهعنوان یکی از مهمترین نظریهپردازان و متفکران پساساختارگرا و فلسفهی قارهای در اواخر قرن بیستم شناخته میشود و صاحب کرسی «نظامهای قدرت» در کلژ دو فرانس بود. فوکو همچنین در دانشگاه ایالتی نیویورک و دانشگاه برکلی تدریس کرده است.
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت که مجموعهای از درسگفتارهای میشل فوکو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی است، مسیری جدید در شناخت تفکر این اندیشمند را به مخاطبان معرفی میکند. در کتاب حاضر زیستسیاست بهعنوان نقطهی آغازین تفکر فوکو در نظر گرفته میشود. این اثر از آن جهت که نحوهی خوانش دیگرْ آثار این فیلسوف فرانسوی را نیز تغییر میدهد، حائز اهمیت است.
دربارهی کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت
فهم نظریات فوکو برای درک ما از جایی که هستیم کاملاً حیاتی است. [او] به شرافتمندانهترین وجه، نقاط نابخردانهی فرهنگ را پیش چشم میگذارد و آن را بهصورت واقعی بررسی میکند. (مجلهی نیشن)
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت نخستین بار در سال 1978منتشر شد. این کتاب با ترجمهی سید محمدجواد سیدی از سوی انتشارات چشمه منتشر و به بازار نشر عرضه شده است.
نکوداشتهای کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA/book/74345
این کتاب برای علاقهمندان به حوزههای مختلف علوم سیاسی، علوم اجتماعی و فلسفه یک کتاب هوشمندانه و قابلِاعتنا است. دانشجویان و علاقهمندان به مطالعات جمعیت و حکمرانی نیز از این کتاب بهره خواهند برد.
با میشل فوکو بیشتر آشنا شویم