امیدواری نه فقط بهمثابۀ یک ویژگی شخصیتی قابل فهم است، بلکه آن را بهمثابۀ خاصیتی متعلق به تجربه نیز میتوان درک نمود. اگر لین جهان را از خلال عینک خوشبینی میبیند، آنگاه باید گفت که تجربۀ او از جهان کیفاً متفاوت با تجربۀ کسی است که دیدگاهی کمتر خوشبینانه دارد. امیدواری تکتک لحظات زندگی را به آغازی تازه تبدیل میکند. اگر به همۀ موقعیتها از منظر خوشبینی نگریسته شود، چنین نگرشی در خود نوید چیزی نو و هیجانانگیز را خواهد داشت. پرامیدترینِ فلاسفه، فریدریش نیچه (1900-1844)، گفته است که شخص شریف و آزاده میداند چگونه فراموش کند. چنین شخصی بهجای آنکه جفاها، سرخوردگیها و آزردگیهای گذشته را با خود به آینده ببرد به هر موقعیتی با امید به آغازی تازه و تولدی تازه در ساحت امکانها وارد میشود.
استان ون هوفت ما را به پذیرش باوری بنیادین دعوت میکند: این باور که در زمانهی ما، که افق پیش رویمان چشماندازی از مصائب و بلایا را در مقابل چشمانمان هویدا میسازد، سخن گفتن از امید نه تنها کاری عبث و بیمعنا نیست، بلکه بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. او مصرانه بر این عقیده پافشاری میکند که امیدواری، یگانه گمشدهی جامعهی بشری در زمانهی ماست؛ گمشدهای که تنها در صورت بازیافتن آن میتوان آیندهای بهتر و انسانیتر را در ذهن تخیل نمود.
امید چیست و چه کارکردی در زندگی امروزین ما دارد؟ استان ون هوفت در کتاب امید در پی پاسخ گفتن به این پرسش بنیادین بوده است. او در این اثر خواندنی و الهامبخش، مفهوم امید را از مجرای توجه به مفروضات فلسفی، الهیاتی، سیاسی و روانشناختی بازتعریف نموده است.
درباره کتاب امید
استان ون هوفت، فیلسوف و استاد دانشگاه استرالیایی، در کتاب امید (Hope) به بازتعریف مفهوم امید پرداخته، و ضمن این کار، پارهای از پرسشهای ژرف فلسفی را مورد تأمل قرار داده است: امید چه نسبتی با الهیات دارد؟ آیا انسان بیخدا میتواند خود را فردی امیدوار تلقی کند؟ چه رابطهای میان امید، به عنوان یک فضیلت انسانی، با بینشهای آخرالزمانی و موعودگرایانه، به عنوان مفروضاتی دینی، برقرار است؟ در مبارزات و کشاکشهای سیاسی، امید چه نقش و جایگاهی دارد؟ آیا واقعبینیِ منطقی با امید و امیدواری در تضاد است؟ آیا میتوان از نوعی امیدواری عقلانی سخن به میان آورد؟ امید، چنانکه پنداشته میشود، به حوزهی اخلاقیات تعلق دارد، یا به حوزهی یکسره متفاوتِ زیباییشناسی؟
استان ون هوفت کتاب امید را برای عموم مخاطبان به رشتهی تحریر درآورده است. با این حال اگر بخواهیم این اثر را به گروهی خاص پیشنهاد کنیم، آن گروه دوستداران آثار فلسفی و روانشناختی خواهند بود.
با استان ون هوفت بیشتر آشنا شویم
معرفی کتاب امید
بیایید در همین ابتدای کار دو تلقی متفاوت از امید را با یکدیگر مرور کنیم. لرد بایرون، شاعر و سیاستمدار پرآوازهی انگلیسی در باب امید چنین گفته است: «امید چیست؟ هیچ چیز، مگر رنگ و آبی بر سیمای وجود؛ کمترین سایش حقیقت، امید را پاک میکند. و آنگاه خواهیم دید که چه لکاتهی نزاری در اختیار داشتهایم.» در مقابل، یِوگنی باراتینسکی، شاعر نامدار روس، راجع به امید این سخن نغز را عرضه نموده است: «مشیت خداوندی انتخابِ میانِ دو تقدیر را در اختیار خرد و عقل بشری قرار داده است: یا امید و جنبوجوش، یا نومیدی و سکون.» از همین دو گفته پیداست که امید چه مفهوم مناقشهبرانگیز و حساسیست. گروهی به تبعیت از لرد بایرون، آن را در شمار رذائل محسوب میکنند، و بدان به چشم امری گمراهکننده و خطرناک مینگرند، و گروهی دیگر، همصدا با یِوگنی باراتینسکی، امید را ودیعهای الهی میدانند که به زندگی آدمی جنبوجوش و حرکت ارزانی میکند. با این وصف، اغراق نیست اگر بگوییم که نحوهی زیست ما در جهان، و تعریفی که ما از انسانیت عرضه میکنیم، بیواسطه با نگرش ما در باب امید مرتبط است. آری، اینکه ما چگونه انسانی هستیم و خود را به چه چشمی مینگریم، به دیگران میگوید که ما چه تلقیای از مفهوم امید داریم.
سپاسگزاریها
مقدمه: ترسیم نقشهای از موضوع
1: تعریف کردن امید
2: امیدوار بودن
3: امید در درمانگاه
4: امید و سیاست
5: امید و دین
مؤخره: فضیلت امید
منابع پیشنهادی برای مطالعۀ بیشتر
کتابشناسی
واژهنامه
نمایه
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF/book/72804
نگارندهی کتاب امید، بیش از آنکه دغدغهی پاسخ گفتن به این قبیل از پرسشها را در سر داشته باشد، قصد دارد که در ساختارِ خودِ این سوالات تأمل کند، و بر ضرورت مطرح ساختن آنها تأکید نماید.
چنین منشی نمیتواند از آنچه فرد در دنیایی شریر و آزارگر آموخته سر برآورد: این منش از اعماق رازآمیز هستی فرد برمیخیزد. فرد بهرغم گذشته، و نه بهدلیل آن، به آینده امیدوار است. آن کسی حقیقتاً امیدوار است که میتواند بهرغم تجربه کردن رنجبار انواع ناملایمات و سختیها و سرخوردگیها در گذشته همچنان به چیزهای نو و هیجانانگیز در آینده چشم داشته باشد. چنین شخصی کمتر مستعد آن است که اجازه دهد ترسهای مختلف دربارۀ آینده یا آزردگیها در ارتباط با گذشته بر منش کنونی او تأثیر بگذارند. این کار علم روانشناسی است که توضیح دهد چرا برخی افراد به نسبت دیگران امیدوارترند. برای فلسفه، همینقدر کافی است که بهدقت مشاهده کند چگونه امیدواری آن توانمندی شخصیتیِ شکنندهای است که لین را ترغیب میکند جهان و زندگیاش در آن را با چنین نگاه مثبتی در بر بگیرد.