گفت: «به پاهایم نگاه کن! ببین چهقدر چندشآور است. چشمها را آزار مىدهم. دنیا را کثیف مىکنم. آدمهایت از من مىترسند. مرا مىکُشند. براى اینکه زشتم. زشتى جُرم من است.»
عرفان نظرآهاری یکی از شناختهشدهترین نویسندگان و شاعران دهههای اخیر در ایران است که به واسطهی دیدگاه خاص و مثبتگرایانه به هستی و ارتباط با خدا در آثار خود مورد توجه مخاطبین قرار گرفته. وی متولد سال 1353 در تهران است و موفق به کسب درجهی دکتری در رشتهی زبان و ادبیات فارسی شده. کتابهای عرفان نظرآهاری به 10 زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاند و از معروفترین کارهای او میتوان به همکاری مشترک در نوشتن کتاب «داستان صلح» اشاره کرد که در کشور کرهی جنوبی و با همکاری نویسندگانی از سراسر دنیا منتشر شده است. او همچنین کسب جایزهی ادبی پروین اعتصامی را در کارنامهی حرفهای خود دارد.
در بخشی از کتاب بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ میخوانیم
گفت: «این دنیا فقط مال قشنگهاست. مال گلها و پروانهها. مال قاصدکها. مال من نیست.»
شیطان، مسئول فاصلههاست
تعابیر فانتزی از اصلیترین بخشهای آثار عرفان نظرآهاری است. تعابیری که قوهی تخیل مخاطب را تقویت کرده و به کمک آن تصاویری جذاب خلق میشوند. نویسنده هنگام آفرینش چنین جهانی در پی به تصویر کشیدن خالقی مهربان است که در واقع منشأ همهی این زیباییها خود اوست. هنر اصلی نظرآهاری در خلق دنیایی بوده که وجود خداوندی مهربان در آن ملموس باشد و همهی مخاطبین با سنین مختلف موفق به کشف آن شوند.
اما وجه دیگر کتاب بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ مفاهیم عمیقتری است که یقیناً مناسب بزرگسالان هستند. مانند تشبیه ایمان انسان به ترانهی پرنده که گویا باید همان قدر زیبا و هنرمندانه باشد تا معنا پیدا کند. یا اینکه ایمان برای انسان چنان نقش مهمی دارد که باید مانند ترانه برای پرنده، بخشی جداناپذیر از وجودش باشد.
کتاب بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ مجموعهای از قطعههای ادبی عرفان نظرآهاری است که با استقبال گستردهای مواجه شده. این اثر هماکنون به چاپ هجدهم رسیده که نشان از توجه مخاطبان نسبت به آن دارد. نویسنده در این کتاب موفق به وارد کردن مفاهیم عرفانی به آثار ادبی کودک و نوجوان شده که اتفاقی نو در ادبیات ایران به حساب میآید و او را به یکی از نویسندگان مطرح دهههای اخیر بدل کرده است.
دربارهی کتاب بالهایت را کجا جا گذاشتی؟
عرفان نظرآهاری دانشآموختهی رشتهی دکتری زبان و ادبیات فارسی است و به همین علت با ساختار تاریخی زبان فارسی و شیوهی نگارش آن نیز آشنایی کامل دارد. او از این ساختار در نوشتههای خود نیز استفاده کرده که به آن جنبهای تاریخی بخشیده و به زیبایی آن نیز افزوده است.
کتاب بالهایت را کجا جا گذاشتی؟ مناسب چه کسانی است؟
خدا هیچ نگفت.
ایمان، ترانه آدمی
پرندهای به رسالت مبعوث شد
خدا چراغی به او داد
سیاه کوچکم! بخوان
نسیم، نفس خداست
شیطان، مسئول فاصلههاست
هر بار که میروی، رسیدهای
بهشت برپا شد
دیگر بار به دنیا آمد
خدا فرشتههای امید را فرستاد
کمک به عشق، کمک به خدا
قلب جغد پیر شکست
بالهایت را کجا گذاشتی؟
سوگند به اسب و زیتون و ماه