معرفی کتاب تافی
اسمش مارلا است
در ایستگاه اتوبوس
انگشتر یاقوت
اِم 5
بیود
تا ابد
اثر باقیمانده
آلونک
هیچ چیز
در طول شب
ذرت بوداده
کبودیها
پنهان کردن
صبحانه در ساحل
خانهی خالی
دعوتنامه
سرریز
نان داغ
من مارلا هستم
من تافیام
سوسیس
بیسکویت شکری
پیروزی
زنگ هشدار
کی این کار را با صورتت کرده؟
هیچکس هیچ کاری نکرده
کمککارِ خانه
موبایلم را نگاه میکنم
بعد
احمق
رُژلب
بوی شیرین
وقتگذرانی
تلقتولوق
روز تولد
نادیده گرفتن
همصحبت
فراموششده
از درِ پشت
میوه
روش بابا
ماهِ گردون
خیلی دراز
خدمتکار
گیرافتاده
کلبهی ساحلی شمارهی 13
دوستان
انتظار
جدول کلمات
خسته
زمان پخش آگهی
مارلای پرجنبوجوش
نظم
استعدادیابی
شکار
تافی
زخمها
بیرون
داستانی
جستوجو
دختر خوب
چه مدت؟
و چه مدت؟
شفاف
بد هم نیست
محاسبهی غلط
یک جای باحال
لبها
خونی
پا گذاشتن روی پوست موز
وقتی خورشید بالا میآید
پاکسازی
باقیماندهی غذا
بخشش
عشق
شستوشو
سیگار
پوست انداختن
اجازه
بلوط
گزنههای نیشدار
کارهای بچگانه
کارل و لی
از دست دادن
بعضیوقتها فراموش میکنم
و یک پدر
مادرم را سریع نکشتم
تو دختر منی؟
آبنبات چوبی پستانکی بزرگ
جیغ و فریاد
پورهی سیبزمینی
صدای در
مجسمه
باید
دو ساعت بعد
برنامهریزی
آرایش
تکالیف مدرسه
شغل
پنهانکاری
راه حل
آدمهای معمولی
شروع سوختگیها
کارهای خندهدار
نان داغ
آن بیرون
یک نکته
جذابتر
گم نشدهام
بازی هالووین
هر چی
آتشبازی
فوبیا
قبل از کِلی آن
دختر گمشده
وقت ترک کردن
بیاعتمادی
کفشهای راحتی
کی این بلا را سر صورتت آورده؟
هیچکس هیچ بلایی سرم نیاورده
خاطرات
جادوگر
در فروشگاه سنزبری
تنها
به اندازهی کافی بزرگ شدهای
برخورد
نوشیدنیها
خانمهای مجرد
سردرد
هیچ جواهری؟
ندیدی
کنترل تلویزیون کجاست؟
کاخ سفید
خانههای شبیه به هم
ملاقات با مارلا
آدمها
ساعت حمام
بدون قفل
کنتور برق
ارهبرقی
میتونم بعداً پولت رو بدم؟
کیکهای پریانی
گپ زدن موقع خوردن چای و کیک
تو میتوانی هر کسی را که بخواهی عاشق خودت کنی
روز ولنتاین
رومئو و ژولیت
قبل از خواب
پشت قصابی
تاریکی
خیانت
جای خالی
بیدلیل
شکلات
پرندهی سیاه
وسایل
نگرانی
گرهها
کاری که جان لنون میکند
بعد از دانل
پلیس
بدون عجله
حرفهای بیخودی
اتلاف
خرید لباس زیر
پیغام پرنده
بازگشت
پوستههای زخم
قدرت
روزی در ساحل
رویارویی
در محاصره
تو مال منی
بعد از جشن تابستانی
آیریس
تولد
تسکین
شاید
همچنان مادر
چقدر نگران؟
صبحانه
عدم توازن
چیزی که من نمیدانم
دلگرمی
یورش
در روشنایی روز
هوای بد
چه کسی این بلا را سر صورتت آورده؟
پدرم این بلا را سرم آورده.
بداخلاقی
بلند شو
درک کردن
موضوع این است
تأیید
درسهای مختلف
ظهور دوباره
بدون گوشت
ساحل
خواهش میکنم
گریس
من آلیسون هستم
دریا
سقوط
اینبار
اورژانس
پیغام
مال من
مشغول شدن
خواب است
پگی کنار تخت میایستد
تماس
بدون جواب
آتش
مزاحم
جمع کردن
سقوط آزاد
جاز
من آلیسون هستم
خواهد دانست
طرف دیگر
باکسینگ دی
کِلی آن زنگ میزند
رستوران سان آپ
آپارتمان
در خانهی مارلا
همیشه
خواهرخوانده
لوییز
تا ابد
مارلا در خانه
نانوشته
رفت و برگشت
به من بدهکاری
دونات
تماس با بابا
نیازمند
ثبتنام
چه بر سر تافی آمد؟
نمایش آخر
رفتن
نور چراغها
مشخصات کتاب الکترونیک
مارلا آن کسی که فکر میکند نیست؛ مارلا زنی است که سعی میکند او را به خاطر بیاورد. سارا کروسان در کتاب تافی داستان تأملبرانگیز زنی را روایت میکند که با زوال عقل درگیر است و طی اتفاقاتی که در طول کتاب رقم میخورد، با دختری به نام آلیسون آشنا میشود. اما این آشنایی یک ارتباط معمولی نیست… این کتاب در سال 2020 به عنوان نامزد بهترین کتاب ترجمهشده برای جوانان انتخاب شده است.
دربارهی کتاب تافی
نوجوانانی را که به داستانهای تأملبرانگیز با درونمایههای فلسفی علاقه دارند، به خواندن کتاب تافی دعوت میکنیم.
با سارا کروسان بیشتر آشنا شویم
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D9%81%DB%8C/book/77039
جَن با لوسی در کلبهی ساحلی است.
به نظر مؤدبانه نمیآید دعوت به مهمانیاش را رد کنم
برای همین، ساعت هفت شب
تلوتلوخوران
با کمک لوسی
به طرف خانه میروم.
جَن طوری سبکبال میخندد
که انگار هیچ اتفاقی برایش نیفتاده.
جلوی درِ پشتی خانهی مارلا
لوسی شگفتزده میشود.
یه خونهست.