
بروزرسانی: 25 خرداد 1404
معرفی و دانلود کتاب تالان (تاراج) | بابک جعفرزاده | انتشارات نارون دانش
معرفی کتاب تالان (تاراج)
کتاب تالان (تاراج) نوشته ی بابک جعفرزاده، اثری تاریخی سیاسی است که در بستر رویدادهای پرتلاطم دوره پهلوی اول و دوم روایت می شود. این رمان داستان زندگی الیار، پسربچه ای از تبار ترک در روستاهای اطراف تبریز را بازگو کرده که سایه ی گذشته ی سیاسی خانواده اش بر سرنوشت او سنگینی می کند. این اثر، با بهره گیری از شخصیت پردازی های دقیق، نثر شیوا و بازآفرینی هنرمندانه ی فضای تاریخی، خواننده را به سفری فراموش نشدنی در زمان و مکان می برد، جایی که زندگی مردم عادی یک روستای کوچک، بدون تعارف تحت تأثیرِ مستقیم ایدئولوژی، فرهنگ و سیاست زمانه ی خود قرار دارد.
درباره ی کتاب تالان (تاراج)
الیار، شخصیت محوری داستان، فرزند طرلان است؛ مردی که به عنوان یکی از فدائیان فرقه ی دموکرات آذربایجان، در برابر سیاست های رضاشاه پهلوی، از جمله قانون کشف حجاب، ایستادگی کرد و در نهایت به دست عوامل حکومت متواری و کشته شد. این پیشینه ی خانوادگی، الیار را در معرض خطر و دشمنی های خان ها و شاه دوست های روستای دومانلی بئل قرار داده است. داستان تالان (تاراج) نوشته ی بابک جعفرزاده با تمرکز بر زندگی این پسربچه و نقل ماجراهایی از زندگی روزمره او، تصویری زنده و تأثیرگذار از تأثیر سیاست های کلان حکومتی بر فرد، خانواده و جامعه ارائه می دهد.
پسربچه ی داستان الیار، به دلیل خطرات ناشی از دشمنی های قدیمی، به شکلی متناوب نزد دایی و عمویش زندگی می کند تا از آسیب های احتمالی دشمنانش در امان بماند. این تغییر مکان ها بعد جغرافیایی داستان را گسترش داده و به مخاطب اجازه می دهد زندگی مردم مناطق مختلف آذربایجان را در آن دوره ی حساس از تاریخ ایران مشاهده کند. بابک جعفرزاده در خلال این روایت، از فرصت بهره می برد تا تضادهای میان اقشار مختلف جامعه و نیز نقش سنت و مدرنیته در تحولات فرهنگی را به شکلی داستان گونه و جذاب به تصویر بکشد.
بابک جعفرزاده با بهره گیری از رویدادهای واقعی، از جمله تأسیس و سقوط فرقه ی دموکرات آذربایجان، به لایه های پیچیده ی تاریخ ایران ورود می کند. شکست فرقه و خیانت شوروی به اعضای آن، تنها یک بخش از تاریخ سیاسی نیست؛ بلکه سرنوشت خانواده های بسیاری را در آن برهه ی زمانی تغییر داده که خانواده ی الیار نیز از این قاعده مستثنا نیست. پدر او که به شدت به آرمان های فرقه ی دموکرات باور داشت، قربانی این ماجرا شد و زندگی پسرش را برای همیشه تحت تأثیر قرار داد.
داستان به طور خاص به دوران رضاشاه و سیاست های او، از جمله کشف حجاب اجباری، می پردازد. بابک جعفرزاده این سیاست را از دیدگاه مردم روستاهای دورافتاده بررسی می کند؛ جایی که امنیتی ها با زور و اجبار به خانه ها می ریختند و پوشش زنان را تغییر می دادند. این بخش از داستان با بهره گیری از خاطرات یکی از شخصیت های فرعی داستان، قصد دارد به خواننده نشان دهد که چگونه قوانین حکومتی که ظاهراً با هدف نوگرایی و پیشرفت وضع می شوند، در عمل به تضادهای عمیق میان حکومت و مردم دامن می زنند و تصمیم گیری های کلان سیاسی، بدون درنظرگرفتن فرهنگ و اصالت مردم، می توانند به فجایع اجتماعی منجر شوند. کشف حجاب اجباری تنها یکی از این سیاست هاست که در کتاب به صورت مفصل بررسی شده است. شخصیت ها در گفت وگوهای خود به این موضوع اشاره دارند که پیشرفت و توسعه، نه با تحمیل قوانین خارجی، بلکه با احترام به فرهنگ بومی و حمایت از مردم است که محقق می شود.
کتاب تالان (تاراج) بر عنصر مقاومت و اخلاقیات انسانی نیز تأکید دارد و نشان می دهد که حتی در تاریک ترین دوره ها، ارزش هایی چون جوانمردی، غیرت و انسان دوستی می تواند زنده بماند و الهام بخش آیندگان باشند. یکی از بخش های برجسته کتاب، نشان می دهد که چگونه مردم عادی، باوجود تفاوت های عقیدتی و سیاسی، می توانند در برابر ظلم و زورگویی، از یکدیگر حمایت کنند. به عنوان نمونه، ارباب حاج باباجان که از مخالفان فرقه دموکرات است، در برابر تجاوز خان ها و شاه دوست ها به خانواده های فدائیان ایستادگی می کند و از آن ها محافظت می کند.
در داستان بارها به الیار هشدار داده شده که زیاد به صخره ها و دره ها نزدیک نشود چرا که بادهای وحشی هر کس را که به آنجا نزدیک شود مکیده و با خود به قعر دره های تاریک می برند... و الیار شخصیت محوری داستان، به نوعی در امتداد همین فلسفه رشد می کند. او از همان کودکی یاد می گیرد که دنیای اطرافش نه تنها بی رحم است، بلکه به کوچک ترین غفلت یا ضعف، بی درنگ پاسخ می دهد. همین مفهوم به نوعی تمثیلی از مبارزات اجتماعی و سیاسی خانواده او نیز می تواند باشد. پدر الیار و سایر اعضای فرقه دموکرات نیز در تلاش برای حفظ جایگاه خود در شرایط پرتلاطم آن دوران، بارها با وزش بادِ تغییرات سیاسی و اجتماعی مواجه شدند و در نهایت بسیاری از آن ها به دره سقوط کردند.
بابک جعفرزاده با قلمی توانا و نگاهی عمیق، توانسته اثری بیافریند که هم سرگرم کننده و خواندنی و هم آموزنده و تفکربرانگیز باشد. این کتاب را از انتشارات نارون دانش بخوانید.
کتاب تالان (تاراج) برای چه کسانی مناسب است؟
برای علاقه مندان به تاریخ ایران، مسائل فرهنگی، سیاسی و داستان هایی با ابعاد اجتماعی، کتاب تالان (تاراج) می تواند یک انتخاب ارزشمند باشد.
در بخشی از کتاب تالان (تاراج) می خوانیم
در یک روز کوتاه پاییزی که هوا در روستای اوشکایا برخلاف روستای دومانلی بئل زیاد سرد نبود، الیار چشمانش را باز کرد و دید لنگ ظهر است و او هنوز خوابیده. او که مانند اکثر اهالی روستای دومانلی بئل سخت کوش و سحرخیز بود، این بار به علت خستگی راه نتوانسته بود صبح زود بیدار شود. او بعد از بیدار شدن، متوجه شد که عمویش از صبح علی الطلوع آنجا را ترک کرده است و به همین دلیل احساس دل تنگی کرد. الیار همیشه بعد از رفتن عمویش چنین احساسی داشت و چون خانواده اوستابکتاش این قضیه را می دانستند سعی می کردند حواسش را پرت کنند تا او بعد از یکی دو روز به شرایط جدید عادت کند.
الیار در روزهای بعد به همراه دایی بکتاش، پسردایی اش بایرام و بقیه اهالی در خارج روستای اوشکایا به کار و فعالیت مشغول شد و کم کم روستای خود را فراموش کرد. در اینجا نه از ژاندارم و خان ها خبری بود و نه از شاه دوست ها. او هر روز به همراه بایرام به کنار صخره های بلند می رفت و به امید پیدا کردن تخم و جوجه قرقی از برخی صخره هایی که ارتفاع کمی داشتند بالا می رفت. ولی قرقی ها زرنگ تر از این حرف ها بودند و لانه خود را در جاهایی می ساختند که دسترسی به آن ها کاملاً غیرممکن بود. ضمن اینکه فصل تخم گذاری قرقی ها نیز سپری شده بود و کار بچه ها آب در هاون کوبیدن بود. دایی بکتاش با گفتن چیزهای خوب راجع به آن صخره ها ترس الیار را نسبت به آن ها از بین برده بود و فقط توصیه می کرد به کناره صخره های اطراف دره های عمیق نزدیک نشود و در این مورد گفته های عموی او یعنی مش داداش را تصدیق می کرد و می گفت: «همیشه بادی از طرف کوه ها و صخره های اطراف به طرف دره های تاریک می وزد که در بعضی جاها به نظر می رسد آن بادها در یک جا جمع شده و بسیار قدرتمند می شوند و ممکن است کسی را که حواسش نباشد به ته آن دره ها بیندازد.» اهالی چند نفری را سراغ داشتند که قبلاً چنین اتفاق شومی برایشان افتاده بود.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AC/book/91496