قیمت نسخه الکترونیک
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%85/book/73948
این داستان به تمامی علاقهمندان ادبیات داستانی، بهویژه ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد میشود.
سرباز پشت سر خبرنگار وارد بیمارستان میشود و من در چشم به هم زدنی، پشت پنجرهی اتاقم برمیگردم. خیلی دیر است و خیابان خلوت شده ولی از پدر و مادر خبری نیست. مادر از اینکه شبهای زمستان بیرون برود بیزار است. همیشه سردش است و میلرزد. گاهی نوک انگشتانش را با شیطنت روی بازویم میگذارد. وقتی از انگشتان یخزدهاش مورمورم میشود و دادم به هوا میرود، خندهکنان دنبال کارش میرود. دلم از درد مرتب پر و خالی میشود. روی تختخوابم دراز میکشم و به ضرباهنگ دردم گوش میدهم. با رفت و برگشت درد، سوار بر آونگی میان خواب و بیداری، میروم و میآیم تا در لحظهای کاملاً بیدار میشوم. درد تیغِ تیزش را از شکمم بیرون میکشد و فردا دوباره سنگین و ساکت رویم میافتد.
گاهی ورود یک بیماری ناشناخته یا دردی لاعلاج که در گوشهای از جسم کمین کرده، مثل سنگیست که به آبی ساکن و آرام افتاده باشد. دریای ذهن و روان را به تلاطم و وحشت میاندازد، یا حتی روزگار انسان را به قبل و بعد از خود تقسیم میکند. رویا دستغیب، اکنون موضوع بیماری را دستمایهی تخیل و هنر داستاننویسی خود قرار داده تا در کتاب تراتوم، ما را به دل زندگی عجیب و نامعمول دختری بازیگر ببرد.
رویا دستغیب متولد 1337 و از نویسندگان معاصر ادبیات فارسی ایران است. از او تاکنون دو رمان با نامهای «مجمعالجزایر اوریون» و «تراتم» منتشر شده. ویژگی عمدهی قلم رویا دستغیب در روایت غیرخطی و تلفیق رویا و واقعیت در سیر خط داستانی اوست. او همچنین بابت سبک ویژهی خود در رمان اولش یعنی، مجمعالجزایر اوریون با جایزهی رمان متفاوت واو در سال 1394 مورد تقدیر قرار گرفت.
این نویسنده همچنین دستی در عکاسی، مطالعات فرهنگی و حوزهی نقد فیلمنامه و نشانهشناسی دارد.
صدای آژیر آمبولانسی نزدیک میشود. پشت پنجره میروم. صدای سرخرنگش مثل قطرههای خون به در و دیوار اتاقم میپاشد و آمبولانس مرا با خود میبرد. توی آمبولانس نشستهام و پرستار که مردی تنومند است روی بیمار خم شده و نمیگذارد صورتش را ببینم. صدای آمبولانسهای دیگر و ماشینهای پلیس از هر طرف بلند است. آمبولانس روبهروی اورژانس بیمارستان میایستد و به دنبالش آمبولانسهای دیگر از راه میرسند. حتماً اتفاقی افتاده. کارکنان بیمارستان و چند پرستار برای بردن مجروحان بیرون میدوند. مردم در حیاط بیمارستان جمع میشوند و همه از چند تصادف شدید در بزرگراه اصلی حرف میزنند. خبرنگاری با دوربینی بر دوش به این طرف و آن طرف میدود. یکدفعه سربازی سرتاپا پوشیده از خاک و خون، مثل روحی سرگردان، وسط این معرکه پیدایش میشود.
کتاب تراتوم، داستانیست برای همهی ما؛ داستانی برای سفر به جهان ذهنی دیگر انسانها. انسانهایی که شاید، بیش از آنچه تصور میکنیم، با تقدیر زندگی و واقعیت آن دستوپنجه نرم میکنند، یا کسانی که از درد یک بیماری، در وجود خود رنج میبرند. رمان تراتوم نخستین بار در سال 1397 و به همت نشر افق منتشر شد.
شخصیت اصلی رمان تراتم یک دختر است؛ دختری که در صحنهی تئاتر بازیگری میکند، دختری با روزگاری نهچندان ساده. آنچه در این روزهای زندگی دختر میگذرد، هیچ شباهتی به رویاهایش ندارد. بیماری تراتوم، زندگی دختر داستان را آشفته کرده است. این بیماریِ از ناکجا رسیده، توهم و واقعیت زندگی این دختر را در هم میتند. قلم رویا دستغیب گاهی مخاطب را میان هالهای از خیال میچرخاند. ما در ذهن و رویای دختر غلت میخوریم و میان حوادثی که از گذشته آمدهاند و اتفاقاتی که همین الآن رخ میدهند میچرخیم. در میانهی راه از شخصیت مهمی خبردار میشویم: مادربزرگی که شاید همچون تصویری از آیندهی دختر است یا شاید، این دختر است که تصویری از گذشته و جوانی مادربزرگ را نشانمان میدهد. پس به دل زندگی مادربزرگ میرویم؛ به روزهایی که سربازی جوان دلباختهی او بود. اما خاطرات روزهای عاشقی سرباز و مادربزرگ، چگونه از میان روزهای موهوم دختر داستان، سر برمیآورد؟ آیا دختر داستان تراتوم، بار دیگر خود را از میان خیال و وحشت، و گذشته و حال، باز مییابد؟
رویا دستغیب، نویسندهی ادبیات معاصر فارسی در دومین رمان خود، یعنی کتاب تراتوم، بار دیگر مخاطب فارسیزبان ادبیات را به وجد خواهد آورد. این رمان روایت زندگی میان خیال و واقعیت، و غوطهور گشتن در گذشته و حال یک دختر است. دختری که با بیماری عجیبی دستوپنجه نرم میکند، بیماری تراتوم که حالا شبوروز دختر را در سه کلمه خلاصه کرده: جنگیدن برای زندگی!