تکاملِ پشهی متروی لندن، حرفهایی با تخیل جمعیمان دارد. چرا ما اینقدر با آنها کلنجار میرویم، و چرا من بعد از این همه سال، ارائهی کاترین بیرنه را اینقدر به وضوح به یاد میآورم؟ اول اینکه به ما یاد دادهاند که تکامل، فرایند کندی است که گونهها را به طور نامحسوسی طی میلیونها سال تراش و شکل میدهد – و نه فرایندی که بتواند در دورههای زمانیِ کوتاهمدتِ تاریخچهی شهری انسان به انجام برسد. از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که تکامل فقط به دایناسورها و دورههای زمینشناختی مربوط نمیشود. در واقع آن را میتوان همین جا و همین حالا به چشم دید! دوماً این اندیشه که تأثیر ما بر روی محیط زیست به قدری بزرگ است که حیوانات و گیاهان «وحشی» دارند با زیستگاههایی که در اصل انسانها برای خودشان ساختهاند سازگاری پیدا میکنند، ما را از این موضوع آگاه میسازد که بعضی از تغییراتی که بر روی زمین اعمال میکنیم، بازگشتناپذیر هستند.
منو شیلتهویزن اصول زیستمحیطی تکامل موجودات زندهی پنهان در محیطهای مدرن شهری را توضیح میدهد و ذهن خواننده را با یک سؤال عجیب درگیر میکند: «آیا میشود از تکامل شهری استفاده کنیم تا در آینده شهرهای بهتری داشته باشیم؟» (پابلیشرز ویکلی)
بسیاری از افراد تعجب میکنند که گوزنهای دم سفید، راکونها، گونههای وحشی پرندگان، پستانداران و خزندگان چگونه وارد شهر میشوند و خود را با شرایط آن وفق میدهند. انتشارات مازیار کتاب داروین به شهر میآید را با ترجمهی آرمان نیسی منتشر کرده است تا به این سؤال شما و دیگر سؤالات مرتبط با بومشناسی پاسخ داده شود.
نکوداشتهای کتاب داروین به شهر میآید
-
تحقیقات او بر روی حلزونهای زمینی در جنگلهای استوایی، غارها و زیستگاههای سنگ آهک جزیرهی بورنئو انجام گردید و بعد از بازگشت به هلند، معاون مدیر تحقیقات در موزهی ناتورالیس لیدن و استاد افتخاری تنوع زیستی حشرات دانشگاه گرونینگن شد. بعد از سال 2012 نیز در دانشگاه لیدن مشغول به کار گشت.
در بخشی از کتاب داروین به شهر میآید: چگونه جنگلهای شهری، تکامل را به پیش میبرند میخوانیم
شاید شما با خواندن این مثالها تأسف بخورید و با خود فکر کنید که انسانها زندگی موجودات اطراف خود را نابود کردهاند؛ اما منو شیلتهویزن نیمهی پر لیوان را میبیند. او با روایتی جذاب و مهیج و درعینحال علمی انتخاب طبیعی و تکامل در شهرها را برای ما توضیح میدهد و سازگاری شگفتانگیز موجودات زنده را بررسی میکند. نویسندهی کتاب داروین به شهر میآید به خوانندگان خود پیشنهاد میکند تکامل شهر خود را با دقت دنبال کنند و گروههای اکولوژیکی یا بومشناختی تشکیل دهند. شاید شهروندان دغدغهمند بتوانند محیطزیست طبیعی خود را رصد کنند و بیش از صاحبان قدرت در محیط اطراف خود تأثیرگذار باشند.
منو شیلتهویزن ما را با موجوداتی مانند مارمولکها و موشها آشنا میکند که بهسرعت در حال تکامل هستند. کتاب داروین به شهر میآید، یک کتاب زنده و جذاب است که به انتخاب طبیعی در اطراف ما میپردازد. (الیزابت کولبرت، نویسندهی برندهی جایزهی پولیتزر برای کتاب انقراض ششم)
-
همهی ما کموبیش میدانیم که انسانها بر جهان اطراف خود تأثیری منفی گذاشتهاند، اما محیط اطراف انسانها از رشد باز نمیایستد و خود را با شرایط موجود تطبیق میدهد. درواقع کارهایی که انسانها انجام دادهاند، فرصتهای فراوانی را برای حیاتوحش ایجاد کرده است تا رشد و تکامل یابند. آنها با شرایط زندگی شهری سازگار شده و تنوع زیستی را بیشتر کردهاند. این امری است که منو شیلتهویزن (Menno Schilthuizen) در کتاب داروین به شهر میآید (Darwin Comes to Town) به شکل مفصل به آن میپردازد. مثالی در این اثر آورده شده که در نوع خود قابل توجه است: بالهای خاکستری پروانهی فلفلی بعد از انقلاب صنعتی در منچستر، به رنگ سیاه تبدیل شدند تا در دودهها و آلودگیهای شهر پنهان شوند و از نگاه تیزبین شاهینها مخفی بمانند. یک مثال جالب دیگر کتاب در مورد موشهای پاسفید در شهر نیویورک است که خودشان را با زبالههای فستفود سیر میکنند.
سومین دلیل برای اینکه چرا اینقدر با دقت به داستان پشهی متروی لندن گوش میدهیم، این است که آنها موردهای جذابی برای ضمیمه شدن به اسنادِ استانداردِ تکامل به نظر میرسند. همهمان میدانیم که تکاملﹾ بال و پرِ مرغان بهشتی را در جنگلهای دوردست، و یا شکل گلهای ارکیده را روی قلههای سر به فلک کشیده تکمیل کرده است. اما ظاهراً این فرایند چنان پیش پاافتاده و معمولی است که باورمان نمیشود درست در زیر پاهامان، در میان کابلهای برقِ دوده گرفتهی سیستم متروی شهر نیز در جریان باشد. چه مثالِ خوب و کمنظیری دم دستمان است! از همان دست چیزهایی که انتظار دارید در کتاب درسی زیستشناسی پیداشان کنید.