معرفی و دانلود کتاب دشت بهشت | جان اشتاین بک | نشر افق

ماریا خوش‌خوشانش بود. کلی دست‌و دلبازی کرده و چهار بسته شیرینی خریده بود، همه‌اش این نبود البته. یک جفت بند جوراب ابریشمی پهن هم خرید که دو طرفش تکه‌دوزی‌هایی از گل‌های خشخاش داشت. در خیالش، روسا را تصور می‌کرد که آن‌ها را پوشیده و خیلی محجوبانه، لبه‌ی دامنش را بلند می‌کند که نشانشان بدهد. دونفری جلوی آینه به بند جوراب‌ها نگاه می‌کنند. روسا شست پایش را بلند می‌کند و بعد، دو خواهر ذوق‌زده جیغ می‌کشند.

معرفی کتاب دشت بهشت

دم غروب، ماریا به نزدیکی خانه رسید. سرحال به لیندو گفت: «چیزی نمانده برسیم. قوی باش، رفیق. نزدیک است.»

ماریا افساربه‌دست نشسته بود و با سادگی حرف‌هایی می‌زد که برای مهمانش هیچ جذابیتی نداشت: «تا حالا اِنچیلادای ما را نخورده‌ای. باید بیایی و بخوری! پختش را از مادرمان یاد گرفته‌ایم. مادرمان که زنده بود، می‌گفتند در سراسر سان خوان و گیلِروی، کسی به نازکی و تُردی او تورتیا نمی‌پزد. راستش ورز دادن، فقط ورز دادن است که باعث نازکی و تُردی تورتیا می‌شود. هیچ‌کس بهتر از مادر من ورز نمی‌داد، حتی خواهرم روسا. حالا هم به مونته‌ری می‌روم آرد بخرم، چون آن جا ارزان‌تر است.»

در داستان دشت بهشت، مثل سایر آثار جان اشتاین بک، رنگ‌وبوی کلاسیک و سبک و سیاق ویژه‌ی نویسنده دیده می‌شود. از طرفی قلم طنز جان اشتاین بک در این روایت‌ها به کار آمده و در ترکیب با نقاط سیاه داستان، حس‌وحالی ویژه و گاهی آمیخته با وحشت به آن می‌بخشد. این کتاب اولین‌بار در سال 1932منتشر شد و نسخه‌ی فارسی آن با تلاش نشر افق و ترجمه‌ی خوب اسدالله امرایی به دست علاقه‌مندان رسید.

نکوداشت‌های کتاب دشت بهشت

  • جان اشتاین بک کشور آمریکا و آمریکایی‌ها را از هر نویسنده‌ی دیگری در قرن اخیر بهتر درک می‌کرد. (اخبار صبح دالاس)
  • این داستان مضامین اجتماعی زیادی را دربردارد، مضامینی که نویسنده را به حرکت درآورده‌اند. (دون دلیلو)

اقتباس‌ها از کتاب دشت بهشت

جان اشتاین بک (متولد 1902) یک از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین داستان‌نویسان جهان است. او در کالیفرنیا به دنیا آمد و در سن جوانی برای مطالعه‌ی نویسندگی راهی دانشگاه استنفورد شد. او بعدها تحصیلات خود را نیمه‌تمام رها کرد از همان نقطه تلاش‌های اشتاین بک برای نوشتن اولین داستان بلند زندگی‌اش جدیت بیشتری گرفت. اکنون آثار ارزنده‌ی زیادی از این نویسنده برای علاقه‌مندان به داستان به‌جای مانده که از میان آن‌ها اثر «خوشه‌های خشم» نام‌آشنا‌تر است. در کنار این‌ها اشتاین بک تجربیاتی در زمینه‌ی فیلم‌سازی نیز به دست آورد و همواره عقاید و مواضع سیاسی خود را با مخاطبان در میان گذاشت. او همچنین در سال 1962 موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبی شد و دو سال بعد، مدال آزادی ایالات متحده را از رئیس جمهور وقت دریافت کرد. از آثار ترجمه‌شده از این نویسنده می‌توان همچنین به «روزگاری جنگ درگرفت»، «سلطنت کوتاه پپن چهارم» و «ماه پنهان است» اشاره کرد.

زندگی مهاجران و رنگین‌پوستان و روزگار آن‌ها در قاره‌ی آمریکا، همواره به آسانی پیش‌ نرفته و فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است. شاید به همین جهت اشتیاق نویسندگان نیز برای به تصویر درآوردن این موضوع بسیار است. در این میان، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن اخیر و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبی، یعنی جان اشتاین بک (John Steinbeck) ایده‌‌های نابی از روزگار مهاجران برگزیده و حاصل آن را در داستان بلندی با نام دشت بهشت (The Pastures of Heaven) به مخاطب نشان داده است.

جان اشتاین بک، پس از سال‌ها فعالیت ادبی و هنری، در سن 62 سالگی چشم از جهان فرو بست و نامش در تاریخ ادبیات داستانی جهان جاودانه شد.

در بخشی از کتاب دشت بهشت می‌خوانیم

ماریا در حیاط افسار و یراق و مالبند لیندو را آهسته باز کرد. می‌دانست بهتر است شادی‌اش را پنهان کند که مزه‌اش بیشتر ‌شود. خانه ساکتِ ساکت بود. وسیله‌ی نقلیه‌ای هم دم در نبود که معلوم شود مشتری دارند. ماریا افسار کهنه را آویخت و لیندو را برگرداند که کاه ‌و ‌جو بخورد. بسته‌های شیرینی و بند جوراب را برداشت و آهسته رفت تو. روسا سر یکی از میزهای کوچک نشسته بود، ساکت بود و خون خونش را می‌خورد. چشم‌هایش گُر گرفته بود و انگار جایی را نمی‌دید.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA/book/76916

نویسنده‌ی سرشناس آمریکایی، جان اشتاین بک، در کتاب دشت بهشت ما را به مراتع سرسبز کالیفرنیا خواهد برد؛ مزرعه‌ای که سالیان سال در میان اهالی آن به بهشت تشبیه می‌شود اما با وجود این زیبایی طبیعی، روایت‌های فراوانی از زندگی مهاجران در خود فرو برده است. این کتاب از دوازده داستان به‌هم‌پیوسته شکل گرفته که هر کدام به‌شیوه‌ای متفاوت، تصویری شفاف از روزگار مردمان مهاجر در این دشت و چالش‌های زندگی آنان را به مخاطب نمایش می‌دهد.

درباره‌‌ی کتاب دشت بهشت

آلن هوئِنِکر هم روی تشکچه یک‌بری فرو رفته بود و دلش می‌خواست زودتر به ایستگاه اتوبوس برسند.

داستان دشت بهشت، از میان جنگل‌ها و مراتع سرسبز آغاز می‌شود. دشتی که قصه‌های زیادی را در خود جای داده، قصه‌هایی که همیشه به شیرینی میوه‌های آن و دلنشینی سبزیجات این دشت نیست. اولین شخصی که نام دشت بهشت را بر این مرتع گذاشت، سرجوخه‌ای اسپانیایی بود، درست همان روز که او در تعقیب‌ بردگان در میان درختان سرک می‌کشید، پایش به این دشت بزرگ باز شد. از آن وقت بود که سرنوشت این سرزمین با مردمان مهاجر و اربابان گره خورد. جان اشتاین بک، داستان دشت بهشت را در دوازده قصه‌ی پیوسته به هم بیان می‌کند. هر قصه از این کتاب به سراغ زندگی یکی از مهاجران می‌رود و لحظات کوچک و در عین حال سرنوشت‌ساز خانه‌های این دشت بزرگ را به تصویر درمی‌آورد.

نمایشی با اقتباس از کتاب دشت بهشت توسط تئاتر شکسپیر کالیفرنیا و شرکت Word for Word Performing Art Company در سال 2010 اجرا شد. نمایش‌نامه‌ی اقتباسی این اثر توسط اکتاویو سولیس، نوشته شده و به کارگردانی جاناتان موسکون، به روی صحنه‌ی تئاتر رفته است.

کتاب دشت بهشت برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به دوست‌داران ادبیات کلاسیک و داستان‌های تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

با جان اشتاین بک بیشتر آشنا شویم