شخصیتهای جدیدترین رمان سارا ادیسون الن کمی با کتابهای عادی فرق دارند. کتاب دیگر پرندگان داستان ساختمانی را روایت میکند که ساکنان عجیبی دارد: پرندگان، ارواح و البته آدمهای واقعی! زویی تصمیم میگیرد بعد از سالها به آپارتمان مادر مرحومش در این ساختمان عجیب برگردد و در همان ابتدای ماجرا کبوتری او را دنبال میکند که هیچکس جز زویی او را نمیبیند. اگر میخواهید سرگذشت شخصیتهای کتاب را بدانید، خواندن این کتاب پرفروش نیویورک تایمز را از دست ندهید.
دربارهی کتاب دیگر پرندگان
تجربهای برجسته در میان مطالعات شما. کتابی که بعد از خواندنش حسرت میخورید که چرا آن را سریع تمام کردید و بیشتر از ورق زدن صفحات آن لذت نبردید! (بوکلیست)
کبوتر به هر کسی افتخار نمیداد که همنشینش شود. او احتمالاً داشت با خود فکر میکرد که آیا این بلبلزبانهای فیروزهایِ ریزهمیزه ارزش کشیدن زحمت آشنایی را دارند یا نه. معلوم بود کبوتر دارد سعی میکند نهایت بهره را از موقعیت ببرد؛ اما دوست نداشت به اینجا بیاید. بر اساس این سالها که لیوانها را میانداخت و خرتوپرتهای پدر و نامادری زوئی را میدزدید و در کل سعی میکرد به زندگیشان گند بزند، کبوتر در تالسا هم دوست نداشت بماند. گاهی هیچجوره نمیشد این پرنده را راضی کرد. آن روز صبح در هواپیما زوئی را کلافه کرده بود، روی سرش نشسته بود و موهایش را نوک میزد. به همین دلیل بود که زوئی تصمیم گرفت مجبورش کند موقع سفر با تاکسی داخل قفس بماند. با عقل زوئی جور در نمیآمد که چرا کبوتر به جای اینکه خودش پر بزند و بیاید، تصمیم گرفت با او سفر کند. البته باید گفت پرندهای نامرئی کلاً با عقل جور درنمیآید.
هنگامی که یکی از همسایهها در اولین شب اقامت زویی میمیرد، زویی وارد ماجراها و رازهای دلاویسپ میشود. او فکر میکند که فقط این زن عجیبوغریب است که گذشتهای رازآلود دارد؛ اما بهزودی متوجه میشود که هر کس داستانی ناتمام دارد و میخواهد اشتباهات گذشتهی خود را جبران کند. اما آنها برای انجام این کار باید یاد بگیرند که چگونه به یکدیگر اعتماد کنند، با ترسهای عمیق خود مواجه شوند و چیزی که آنها را آزار میدهد رها کنند.
کبوتر از نزدیکِ سر زوئی شیرجه رفت، چیزی نمانده بود به مویش برخورد کند. زوئی دستانش را سپر کرد تا او را دور کند. هرگاه کبوتر حس میکرد زوئی بیش از حد در خودش فرورفته، همین کار را میکرد. کبوتر به عمل، به واقعبینی، اعتقاد داشت که از نظر زوئی کمی ریاکارانه بود.
سارا ادیسون الن در کتاب خود گنجینهای از شخصیتهای مختلف را پدید آورده که همگی گذشتهای مرموز دارند. داستانی از در کنار هم بودن و بخشش که نشان میدهد چگونه گذشته در حال نقشهای بیشمار دارد. (فیونا دیویس، نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز)
او از صدای کبوتر متوجه شد در قفس حصیری که زوئی آن را بالای یخچال صورتی گذاشته بود، فرود آمد. بغبغوکنان از زوئی خواست به داخل بیاید؛ اما زوئی نمیخواست. او آنقدر مضطرب بود که احساس میکرد جریان الکتریسیته در بدنش جریان دارد. حس عجیبی به او میگفت قرار است اتفاقی بیفتد.
کتابی ملایم و آرامشبخش که استعداد سارا ادیسون الن را در سبک رئالیسم جادویی نشان میدهند. قطعاً طرفداران نویسنده برای خرید کتاب دیگر پرندگان، صف خواهند کشید. (مجلهی لایبرری)
اگر به کتابهایی با سبک رئالیسم جادویی علاقه دارید، میخواهید به رازهای شخصیتهای مختلف داستان پی ببرید و داستانی تلخ و شیرین و در عینحال امیدبخش بخوانید، کتاب دیگر پرندگان را مطالعه کنید.
با سارا ادیسون الن بیشتر آشنا شویم
زویی در تولسا با پدر و نامادری خود زندگی میکند؛ اما هیچوقت آنجا را خانهی خود نمیداند. بعد از 18 سالگی تصمیم میگیرد به آپارتمانی برود که از مادرش به جا مانده و در آنجا زندگی کند. اما این ساختمان ساکنان دیگری نیز دارد. مثلاً دستهای از پرندگان پرسروصدا در این ساختمان هستد. یا ساکنانی مانند دختری در حال فرار به نام شارلوت، دو خواهر عجیب میانسال که 25 سال است با هم حرف نزدهاند، یک سرآشپز تنها و یک نویسندهی معروف. با همراهی سه روح به نامهای لیزبت، کمیل و پالوما. با گذشت زمان ساکنان ساختمان با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و زندگیشان در هم تنیده میشود. زویی شخصیت اصلی کتاب دیگر پرندگان (Other Birds) نیست؛ بلکه سارا ادیسون الن (Sarah Addison Allen) ساختمان دلاویسپ را بهعنوان شخصیت اصلی کتاب انتخاب کرده است! این مکان مانند شخصیتهای دیگر کتاب نقشی مهم در داستان ایفا میکند؛ درواقع همهی اسرار در آنجا نگهداری میشوند و شاید روزی فاش گردند.
کتابی شاعرانه و رازآلود که رها کردن و آزادانه زیستن را به شما میآموزد. (مجلهی کرکوس)
مو به تنش سیخ شد. تقریباً میتوانست کلمات را بشنود؛ انگار مادرش درست کنارش بود و در گوشش زمزمه میکرد.