معرفی و دانلود کتاب رباعیات خیام | عمر خیام نیشابوری | نشر خوب

رنج‌های زندگی هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسند. این ماییم که باید از عمرمان که انتهایش «نیستی» است، لذت ببریم. همان‌طور که خیام گفت: «می نوش ندانی از کجا آمده‌ای / خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت». کتاب رباعیات خیام به ما نشان می‌دهد که این شاعر کهن فارسی زبان به چه چیز می‌اندیشیده و خطی‌مشی زندگی‌اش چه بوده است. عمر خیام نیشابوری در دیوان خود، رک و صریح سخن گفته و کوشیده است تا ما را از شر تعصبات و مبتلا شدن به درد خشک‌اندیشی نجات دهد.

درباره‌ی کتاب رباعیات خیام

تفکر خیام همان چیزی است که حتی اگر در یک دوره‌ی تاریخی بر جامعه مستولی می‌شد و عموم مردم به جای تعصب و حاکمان به‌جای استبداد، به اندیشه‌های نهفته در اشعار خیام رجوع می‌کردند، قطعاً زندگی کنونی ما نیز بهتر از چیزی بود که حالا هست. خیام به صراحت می‌گوید: «می‌خوردن و شادبودن، آیینِ من است / فارغ‌بودن ز کفر و دین، دینِ من است / گفتم به عروسِ دهر: «کابینِ تو چیست؟» / گفتا: «دلِ خُرَّمِ تو، کابینِ من است». اندیشه‌ی خیام، چیزی نیست که بتوانیم آن را در میان تفسیرهای زاهدانه و دور از معنا بپیچیم. هنگامی که یک جهان‌بینی بارها و به‌دفعات زیاد در رباعیات گوناگون تکرار می‌شود، دیگر نمی‌توان آن را یک حال موقتی که از سر خشم یا غصه بر شاعر مسلط شده بود، بدانیم. بدیهی است که «خوش‌باشی» و «آزاداندیشی» اعتقاد و اندیشه‌ی اصلی عمر خیام نیشابوری بوده‌اند. رک‌گویی خیام به‌حدی بود که پس از او شاعران و حتی نویسندگان دوره‌ی معاصر، مانند او بی‌پرده سخن نگفته‌اند. اگر شاعری می‌خواست شک و تردید یا بی‌اعتقادی‌اش به ایدئولوژی حاکمان را هم بیان کند، همچون حافظ سخن خود را در میان نماد و بزله‌گویی می‌پیچید تا زهر کلامش موجب مرگ و مطرود شدنش نشود، اما خیام به زبان استعاری نیازی نداشت. او دانشمند، ستاره‌شناس، فیلسوف و ریاضی‌دان بود. حتی تقویمی که ما درحال سپری کردنِ روزها و ماه‌هایش هستیم، ابداع عمر خیام نیشابوری است؛ همین مشغولیت‌ها و شغل‌های گوناگون خیام باعث می‌شد تا خیام به‌راحتی امرار معاش کند و برای گذران عمر به فروختن قلم و اندیشه‌اش نیازمند نباشد. او آزادانه شعر می‌گفت و قصد نداشته کتاب رباعیاتش را در اختیار دربار و مردم بگذارد. این آزادی او را از به‌کار بردن زبان نمادین و استعاری بی‌نیاز کرده بود.

طبق تاریخ قمری، خیام در قرن ششم زندگی می‌کرد و شعر می‌گفت؛ یعنی چیزی حدود هشت قرن پیش. در تمام این سال‌ها (البته تا اوایل دهه‌ی 20 شمسی) شعرهای عمر خیام نیشابوری مخفی مانده بود و هیچ دیوان شعر مدون و معتبری از اشعار او وجود نداشت. شعرهای او سر به‌مهر مانده بود و هیچ مورخ و ادیب و شعرپژوهشی یارای این را نداشت که رباعیات خیام را آشکارا به دست مردم برساند. این سکوت تاریخی تنها یک دلیل داشت: ترس. در هیچ‌کدام از دوره‌های تاریخ ایران تا اواسط قرن 20 میلادی، آزادی اندیشه و بیان به حدی نرسیده بود که محققان ادبی بتوانند بدون وحشت از تکفیر و اعدام، شعرهای خیام را گردآورند و منتشر کنند. رباعیات این شاعر نیشابوری مثل گنجی کهن در دل تاریخ ادبیات مدفون مانده بود تا اینکه بالاخره افرادی همچون آرتور کریستنسن و والنتین ژوکوفسکی آستین همت بالا زدند و فهمیدند که عمر خیامِ منجم و دانشمند، شعر هم سروده و اتفاقاً شاعر خیلی خوبی بوده است؛ اما مشکلی که وجود داشت «اشعار جعلی» بود. بیشتر از 200 بیت شعر منسوب به خیام وجود داشت و این پژوهشگران می‌دانستند که تمام این شعرها متعلق به خیام نیست؛ زیرا یک جهان‌بینی ثابت در اشعار عمر خیام نیشابوری وجود دارد و آن تشویق به خوش بودن در لحظه است.

حال ما خوب نیست. نمی توانیم آرام بگیریم و حتی برای لحظه‌ای شاد باشیم. بعید است که با خواندن رباعیات خیام هم بتوانیم روح آشفته‌مان را آرام کنیم، اما ما را با یک واقعیت مواجه می‌کنند؛ در نهایت «هیچ‌چیز» منتظرمان نیست. رباعیات خیام برای تمام فارسی‌زبانان که به اشعار فیلسوفانه علاقه‌مند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب رباعیات خیام می‌خوانیم

طبیعتاً هنگامی که از ده شعر، 9 شعر دارای چنین اندیشه‌ای و تنها یک رباعی ضد این تفکر است، آن رباعی جعلی است. خوشبختانه در آن زمان که هنوز امکان آزاداندیشی به‌طور نسبی وجود داشت، صادق هدایت نیز زندگی می‌کرد. هدایت، بدون شک و به‌طور قطعی، جریان‌سازترین داستان‌نویس ایرانی بود و هر که پس از او دست بر قلم برد، از این نویسنده تأثیر گرفته است؛ اما صادق هدایت صرفاً رمان‌نویس نبود، او پژوهشگر ادبیات کهن و ناجی اشعار خیام هم بود. او بود که اشعار حقیقی خیام را از میان صدها شعر ساختگی غربال کرد و خیامی که ما اکنون می‌شناسیم را به دنیای ادبیات فارسی معرفی کرد. پس از هدایت، محمد علی فروغی نیز دست به تصحیح دیوان اشعار خیام برد و خوشبختانه تغییرات زیادی در کار هدایت ایجاد نکرد و اصالت اشعار را دست نخورده باقی گذاشت. نسخه‌ای که هم‌اکنون پیش‌روی شماست کتاب رباعیات خیام، براساس تصحیح محمدعلی فروغی تنظیم شده است. قالب شعری خیام، رباعی است یعنی شعرهایش به بیش از چهار مصرع نمی‌رسد و تمام اشعارش به‌سادگی درک و دریافت می‌شوند. او از اصطلاحات علمی، صور خیال پیچیده، تشبیهات چند لایه و لغات نامأنوس ترکی و عربی استفاده نکرده است.

عمر خیام نیشابوری در کتاب رباعیات خیام، ما را با اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خود نیز مواجه می‌کند. مشخص است که حاکمان آن دوران نیز مانند اغلب دوره‌های تاریخی ایران، استبداد دینی را اصل کار خود قرار داده‌اند. زاهدانی نیز حضور داشتند که مدام مردم را از نوشیدن می و خوشی‌های منع می‌کردند و در ازایش بهشت را وعده می‌دادند. عمر خیام نیشابوری خطاب به آن‌ها گفته است: «من هیچ ندانم که مرا آن‌که سرشت / از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت / جامی و بتی و بربطی بر لب کشت / این هرسه مرا نقد و تو را نسیه بهشت». درست است که اشعار خیام تا چند قرن پس از مرگش در خفا مانده بودند، اما مشخص است که شاعران و فیلسوفان هم‌عصرش (همچون امام محمد غزالی که البته از لحاظ عقاید و اندیشه کاملاً ضد خیام بود) با او مراوده و مکاتبه داشته‌اند و از اندیشه‌هایش تأثیر پذیرفته‌اند و افکار خیام را در متون خود منعکس کرده‌اند؛ زیرا پس از خیام، مضامینی مثل نیندیشیدن به آینده، شک در آخرت و بی‌توجهی به دستورات زاهدان و شاعران، در شعر شاعران عرفانی قرن‌های هفت به بعد نیز دیده می‌شوند. این موضوع جایگاه و مرتبه‌ی اجتماعی خیام را برای ما بیش از پیش آشکار خواهد ساخت.

کتاب رباعیات خیام براساس تصحیح محمدعلی فروغی و به کوشش نشر خوب منتشر شده است.

کتاب رباعیات خیام برای چه کسانی مناسب است؟

قیمت نسخه الکترونیک


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%85/book/89008

معرفی کتاب رباعیات خیام

معرفی و دانلود کتاب رباعیات خیام

گویند هر آن کسان که باپرهیزند

زآن سان که بمیرند چنان برخیزند

ما با می‌ و معشوقه از آنیم مدام

باشد که به حشرمان چنان انگیزند