روایت اول: گلدونه خانم
روایت دوم: سایه
روایت سوم: بیبی جان
روایت چهارم: یک اتفاق ساده
روایت پنجم: بغضی در گلو
معرفی و دانلود کتاب روایتهای زنانه | رضا فیاضی | انتشارات آواژ
مشخصات کتاب الکترونیک
مجموعهای از پنج داستان کوتاه که هر کدام گوشهای از سرنوشت زنان این سرزمین را به تصویر میکشند.. ماجراهای کتاب جدید رضا فیاضی که با محوریت تجربیات بانوان خلق شده، از زبان شخصیتهایی مستقل بیان میشود. روایت اول کتاب روایتهای زنانه دربارهی هنرپیشهی میانسالی است که عاشقانه همسرش را دوست دارد اما ازدواجش آنقدرها که انتظار دارد موفقیتآمیز نیست. روایت دوم، سرگذشت دختر جوانی است که بعد از مفقودالاثر شدن محبوبش در جنگ تحمیلی با مرد دیگری ازدواج کرده ولی سایهی یار رفته هنوز بر زندگیاش سنگینی میکند.
معرفی کتاب روایتهای زنانه
سینه بیبی جان پر از قصهها، شعر و آتل متل بود و برای هر حرفی که میزد یک ضربالمثل تروتازه از آستینش میکشاند بیرون که تضمین حرفهایش باشد. مثلاً اگر (همین عمه خانم مخالفم) از سر زیرکی و بدجنسی کاری میکرد تا بقول معروف خرش از پل بگذرد؛ اما در این کار خودش را دانا و خرسند میدانست که خب ما اینیم دیگه… فوراً با یک ضربالمثل فتیلهاش را میکشاند پایین و باعث میشد مسخره دیگران بشود. با همین ضربالمثل «زدم چهچه بلبل که خرم بگذرد از پل.»
این اثر پرکشش و خواندنی را به تمامی علاقهمندان داستانهای کوتاه و دوستداران ادبیات فارسی پیشنهاد میکنیم.
با رضا فیاضی بیشتر آشنا شویم
رضا فیاضی (Reza Fayazi) بازیگر، صداپیشه، کارگردان، نویسنده و شاعر ایرانی است. او چهرهی آشنایی برای تماشاگران تلویزیون است و از آثار شناختهشدهاش میتوان به «تبریز در مه»، «کیمیا»، «روزگار قریب»، «باغچه مینو» و «قصههای تابهتا» اشاره کرد. فیاضی همچنین در عرصهی نویسندگی خوش درخشیده و تا امروز چندین کتاب از جمله «ت مثل تئاتر»، «الو اینجا پدری به قتل رسیدهاست» و «بانوی نیلوفر» را منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب روایتهای زنانه میخوانیم
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87/book/67583
قصههایی صمیمانه و بیپرده از عشق، بیوفایی و فداکاری. کتاب روایتهای زنانه مجموعهای از داستانهای کوتاه رضا فیاضی است که عمیقترین تجربیات درونی را با زبانی ساده به اشتراک میگذارد و شما را به دنیایی مسحورکننده و زنانه دعوت میکند… .
دربارهی کتاب روایتهای زنانه
بیبی جان هفتادوهشت سال داشت که دار فانی را وداع گفت و ترک دنیا کرد. البته به نظر کارشناسی من که کوچکترین نوهی بیبی جان و از همه نوههایش به او نزدیکتر بودم (به گفته خودش و اعتراف همه اهل خانه) مامانبزرگ خیلی سالها پیش تارکدنیا شده و پشت به دنیا و آینده کرده بود. از آن زمانی که عمه شوکت دختر بزرگش دل او را شکست و سرسختانه با ازدواج بیبی جان و دکتر حکمت مخالفت کرد. حالا دلیل عناد عمه خانم همیشه مخالف (من به او لقب عمه همیشه مخالفم دادهام) با دکتر حکمت چه بوده و چرا بشدت با ازدواج آنان مخالفت کرده و سد سکندری شده بود برای جلوگیری از این وصلت، بقول خود بیبی جان، اله و علم.
من با همه هوش و ذکاوتم که معروف خاص و عام بود تا قبل از مرگ بیبی جان چیزی از این موضوع نمیدانستم. کسی هم در این مورد حرفی به میان نیاورده و چیزی نگفته بود. برای همین این راز با سکوتی تلخ و گزنده به دست فراموشی سپرده شد. سکوتی تلخ و دردناک که بیبی جان را به گوشه عزلت و تنهایی کشاند و تا آخر عمر نازنینش با کسی از اهل خانه همکلام نشد مگر من؛ و این من بودم که خواستههای بیبی جان را به گوش دیگران میرساندم و آنها اجرا میکردند.
روایت سوم از زبان نیلوفر بیان میشود، دختری سیزده ساله که به تازگی مادربزرگاش را از دست داده است. او که عمیقاً دلبستهی بیبی جان بوده، تصمیم میگیرد راز زندگی این زن مهربان و حساس، یعنی خواستگاری ناشناس را کشف کند… . جالبترین بخش این کتاب روایت چهارم است که به گفتهی رضا فیاضی ماجرایی واقعی است. در این داستان زن و شوهری عاشق به دلیل یک سوتفاهم دچار اختلاف میشوند و مرد با اصرار، همسرش را خیانتکار مینامد. آخرین بخش کتاب روایتهای زنانه داستان زن عاشقی است که حتی فکر زندگی بدون همراهی همسرش او را میترساند اما سرنوشت او را با بدترین ترسش، یعنی ترک شدن روبهرو میسازد.
کتاب روایتهای زنانه مناسب چه کسانی است؟
خب دیگر کار تمام بود و عمه خانم هم حساب کار دستش میآمد که جلوی مامانبزرگ هارتوپورت نکند و جلوی خودش را بگیرد.
فهرست مطالب کتاب