شانههای آرامبخش
هویت منحصربهفرد
معرفی و دانلود کتاب زنی که دریا را بغل کرد | فریده پهلوانی | انتشارات فرشته
مشخصات کتاب الکترونیک
این کتاب روایتی از زنانگی، ظرافت و شجاعت است که در زندگی زنان جاریست و شخصیتهایی شجاع و شگفتانگیز را خلق میکند. انتشارات فرشته این اثر را روانهی بازار کتاب کرده است.
کتاب زنی که دریا را بغل کرد مناسب چه کسانی است؟
فریده پهلوانی 63ساله است و تاکنون کتابهایی مانند «عشق من بخند!» و «زنی که دریا را بغل کرد» در زمینهی خودشناسی و مثبتاندیشی منتشر کرده است. بهترین کتاب او به گواهِ مخاطبان عشق من بفهم! است که به انسان آموزش میدهد چگونه از خود شروع کند و خود را دوست داشته باشد.
در بخشی از کتاب زنی که دریا را بغل کرد میخوانیم
کتاب زنی که دریا را بغل کرد نوشتهی فریده پهلوانی دو داستان واقعی را به تصویر میکشد که زنان محوریت اتفاقات آن هستند. در این اثر قصهی فداکاریها و شجاعتهای زنی به نام مریم بانو را خواهید خواند. کسی که در اوایل دوران انقلاب زندگی میکند و بنا به خواست همسرش از شغلش دست کشیده و به خانهداری مشغول است و عاشقانه زندگیاش را دوست دارد. این عشق و علاقه با به دنیا آمدن فرزندش چند برابر میشود اما خوشحالی آنها عمر چندانی ندارد. چراکه آنها متوجه میشوند فرزندشان به بیماری هموفیلی مبتلاست و باید پروسهی درمانی طولانی و همیشگی را طی کند. مریم بانو همهی عشق و محبت مادریاش را جمع میکند تا بتواند در کنار غمها، شادی را به همسر و فرزندش هدیه کند. اما سرنوشت همیشه غیرقابل پیشبینی است…
مادربزرگ مادرم در تهران زندگی میکرد. زنی مهربان بود با موهای سفید و صورتی گرد که خطوط عمیقش حکایت از گذشتهای پرپیچوخم داشت. با پیرهن سفید خالدار و یک جفت دمپایی پارچهای، توی خانه مثل یک پروانه مهرافشانی میکرد و موقع بیرون رفتن هم با چادر مشکی اتو کرده و کفشهای مشکی واکس خورده و آن کیف بغلی خوشگلش واقعاً یک خانم برازنده میشد.
داستان کشمشها و مشکلاتی از جنس زنان! فریده پهلوانی در کتاب زنی که دریا را بغل کرد دو داستان کوتاه را روایت میکند. داستانهایی واقعی و پرفرازونشیب که روزگاری در نزدیکی ما اتفاق افتادهاند و مهمتر از هرچیز، قهرمانان آن زنان هستنند.
درباره کتاب زنی که دریا را بغل کرد
او را خانم بزرگ صدا میکردیم. آرامش خاصی داشت و به اطرافیان عشق میورزید. میگفتند همانطور که به ماها محبت میکرده، خودش را هم دوست داشته. هیچ وقت عصبی نمیشده و غصه نمیخورده و آن را تنبیه خود به جای دیگران میدانسته. به خاطر همین دوستی با خود بوده که از کسی کینه به دل نمیگرفته و آن را خوردن زهر به جای دیگری میپنداشته… حتی راهنما، مشوق و سنگ صبور اطرافیانش بوده و به کمک دنیای زیبای درون و نگاه خوبش، شادی را در آنچه پیش میآمده پیدا میکرده…
فهرست مطالب کتاب
این کتاب را به همهی دوستداران ادبیات داستانی با موضوع زنان پیشنهاد میکنیم.
با فریده پهلوانی بیشتر آشنا شویم
قیمت نسخه الکترونیک