وقتی خواندن کتاب صیاهی، ششمین جلد از مجموعهی سیپتیموس هیپ را شروع کردم، دیگر نتوانستم آن را زمین بگذارم. حدس میزنم خود باید این کتاب را مطالعه کنید. هیچ چیز در این کتاب نیست که من آن را دوست نداشته باشم. (The Guardian)
معرفی کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی
از دیگر آثار انجی سیج میتوان به کتابهای «راهیاب»، «خانهی تسخیرشدهی من»، «آرمنتهی جنزده»، «ارواح پرستار» و «توله دراکولا» اشاره کرد. همهی عناوین نامبرده به زبان فارسی ترجمه و منتشر شدهاند.
در بخشی از کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی میخوانیم
کتابی که پیش روی شماست، ششمین مجلد از مجموعهی پرخواستار و پرفروش «سیپتیموس هیپ» به قلم انجی سیج (Angie Sage) میباشد. حساب طرفدارانِ پروپاقرص این مجموعه از باقی خوانندگان جداست. اگر از دنبالکنندگان جدی سیپتیموس هیپ باشید، از پیش با سیپتیموس و باقی شخصیتهای کتاب آشنایی دارید؛ اما اگر تازه به خانوادهی طرفداران این مجموعه پیوستهاید، نگران نباشید؛ پیش از آن که به معرفی کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی (Darke) بپردازیم، بر مجلدهای قبلی مجموعهی سیپتیموس هیپ مروری خواهیم داشت. بااینحال لازم به یادآوری است اگرچه کتابهای این مجموعه در پی یکدیگر به نگارش درآمدهاند، هر کدام اثری مستقل به شمار میآیند. به این معنا که پیش از مطالعهی مجلدهای قبلی میتوانید به مطالعهی کتاب صیاهی بپردازید.
کتاب صیاهی یک فانتزیِ ماجراجویانه است که با شگفتی، غافلگیری، هیجان و البته خنده همراه میشود. خوانندگان در این جلد از داستانی پر از اکشن لذت میبرند. (وبسایت آمازون)
سیپتیموس هیپ پسری است نوجوان که پس از تولد، توسط یک جادوگر ربوده و از خانوادهاش جدا شد. در مجلد اول (افصون) و دوم (پرواذ) در جریان ماجرای تلاشهای او برای یافتن خانوادهی واقعیاش و تعلیم دیدن توسط مارسیا اوراسترندِ جادوگر قرار میگیرید. در جلد سوم (فیظیک) با ماجرای روحی مرموز آشنا میشوید که سالها در اتاقی زندانی بوده و اکنون، پس از اشتباهی که یکی از جادوگرها مرتکب شده است، از اتاق فرار کرده. روحی دردسرساز و بدترکیب که با آزاد شدنش دردسرهای فراوانی را پیش روی سیپتیموس هیپ و دوستانش قرار میدهد. جلد چهارم (جسط و جو) و پنجم (سایرن خبیس) نیز شرح ماجرای کمک به اسناری و نکو و گرفتار آمدن در جزیرهای ناشناخته است.
انجی سیج، نویسندهی پرفروش انگلیسی، در کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی ماجرایی هیجانانگیز را پیش روی مخاطبانش قرار میدهد. قلعهی جادویی سیپتیموس هیپ، قهرمان داستان، توسط یک «قلمروی سیاه» محاصره شده و افراد در حال منجمد شدن هستند. اینبار نیز سیپتیموس مجبور است به همراه چند نفر از دوستانش جان خود را به خطر بیندازند تا زندگی افرادی را که دوست میدارند، نجات دهند. اثر حاضر همچون مجلدهای پیشین این مجموعه در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار دارد.
دربارهی کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی
انجی سیج با کتاب صیاهی یک بار دیگر به ما ثابت میکند که خلاقیت و ابتکاری بینظیر برای نوشتن در ژانر ماجراجویانه و فانتزی دارد. (ALA Booklist)
این مجموعه فقط بهتر و بهتر میود… اگر از ششمین جلد مجموعهی سیپتیموس هیپ لذت بردهاید، احتمالاً ترغیب میشوید مجلدهای دیگری را نیز از این مجموعه مطالعه کنید که پیشنهاد ما بیش از همه، کتاب سایرن خبیس است. شخصیتهای این مجموعه رمان کاملاً باورپذیر هستند و مکانها در داستان بسیار واقعبینانه توصیف شدهاند. (وبسایت Bookbag)
کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی مناسب چه کسی است؟
هر جلد از مجموعه کتاب سیپتیموس هیپ داستان پسری به نام سیپتیموس را روایت میکند که قدرت جادویی خارقالعادهای دارد. او تصمیم گرفته نزد ماهرترین جادوگر تعلیم ببیند، از این روی موظف شده تا هفت سال و یک روز تا پایان دوران شاگردیاش مشغول به تحصیل باشد. انجی سیج در آثار خود دنیایی خارقالعاده و عجیب و غریب را ترسیم میکند و ماجراهای سیپتیموس هیپ را به تصویر میکشد که به همراه دوستانش چالشهای مختلف را از سر میگذرانند. رمان از زبانی طنز بهره میگیرد و طرفداران ژانر فانتزی را شیفتهی خود میسازد. این کتابها مورد تحسین منتقدان قرار گرفتهاند و افتخارات مختلفی را برای نویسنده به ارمغان آوردهاند.
با اینکه سایمون میدانست نمیتواند با آوردن مقاومت کند اما ناامیدانه به لولهی فاضلاب چسبید ولی پاهایش آنقدر محکم به داخل کشیده شدند که انگار به آنها طناب بسته بودند. یکدفعه آهن زنگزدهی لولهی فاضلاب کنده شد و توی دستش ماند و سایمون با لوله و همهچیز به عقب، توی اتاق پرتاب شد. به بدن استخوانی و هنوز بهطرز نفرتانگیزی نرم سایه خورد و کف زمین پخش شد. او که نمیتوانست تکان بخورد، به بالا نگاه کرد. سایه هم به او نگاه کرد. با لحنی جدی گفت: «تو دنبال من میآیی.»
کتابی بهیادماندنی و بینهایت هیجانانگیز که طرفداران قدیمی و جدید را به یک اندازه راضی نگه میدارد. (مرور کتاب Kirkus، نقد ستارهدار)
مقدمه
1: ملاقات
2: مهمان
3: شب تولد
4: کارآموزها
5: فراری
6: حق انتخاب
7: آورندهی کتاب
8: شیمی
9: ملیح
10: طبقهی بالا
11: قلمروی سیاه
12: بومرنگ
13: مغازهی گوتیک گروتو
14: کوچهی خنجردان
15: آشغالخانهی ویران
16: گردهمایی
17: شاهزادهی جادوگر
18: فرستاده
19: اتاق حفاظتشده
20: حلقه
21: قرنطینه
22: اتل
23: پردهی سلامتی
24: سایههای قصر
25: سارا و سایمون
26: غیبتها
27: پل بات
28: مهر و موم شده
29: عقبنشینی
30: خانهی اژدهایی
31: وسایل اسبی
32: روز به رسمیت شناخته شدن
33: دزدان شبانه
34: در بزرگ قرمزرنگ
35: طولانیترین شب
36: بیرون
37: برادرها
38: لگن
39: فرود
40: آنی
41: نهر بیحفاظ
42: سراهای سیاه
43: سیاهچال شماره یک
44: برج جادوگر
45: اژدهاها
46: همزمانی
47: خنثی کردن بزرگ
48: بازسازی
49: رئیس کاتبها
در دوران قلمروی سیاه چه اتفاقهایی افتاد، و بعد از آن
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D9%BE%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%B3-%D9%87%DB%8C%D9%BE-6-%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D9%87%DB%8C/book/73289
انجی سیج کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی را نخستین بار در هفتم ژوئن سال 2011 منتشر کرد. این اثر هنگام انتشار با تحسین منتقدان و استقبال مخاطبان روبهرو شد. کتاب صیاهی به همت مهرداد مهدویان به زبان فارسی ترجمه شده و انتشارات افق آن را روانهی بازار نشر ایران کرده است. این شما و این کتابی مهیج، دربارهی جادوی سیاه، ارواج بدجنس و پلید و البته، هیجان بیشمار…
دربارهی مجموعه کتابهای سیپتیموس هیپ
هر آنچه را که باید دربارهی کتاب پیش رو عرضه داشتیم. هر کسی که طرفدار مجموعه کتابهای «هری پاتر» باشد، بیگمان مفتون کتاب صیاهی نیز خواهد شد؛ چرا که این رمان نیز مملو است از قلعه، جادو، ارواح، اژدها و صدالبته، جنگلهای ترسناک و مرموز.
گفتنی است هر هفت مجلد توسط مهرداد مهدویان به زبان فارسی ترجمه شده و به همت انتشارات افق روانهی بازار کتاب گشته است. در صورت تمایل میتوانید نسخهی الکترونیک این آثار را از سایت و یا اپلیکیشن کتابراه دریافت کنید.
جوایز و افتخارات مجموعه کتابهای سیپتیموس هیپ
- ترجمه به بیش از 28 زبان در سراسر دنیا
- در فهرست پرفروشترین کتابهای بینالمللی
- در فهرست پرفروشترین کتابهای پابلیشرز ویکلی
- در فهرست پرفروشترین مجموعه کتابهای نیویورک تایمز
- بیش از یک میلیون نسخه فروش، تنها در ایالت متحده آمریکا
- در فهرست پرفروشترین مجموعههای کتاب سنس (Book sense)
- پرفروشترین مجموعه کتاب کودک در بریتانیا (UK No #1 bestselling series)
- و …
نکوداشتهای کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی
-
انجی سیج کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی را برای ردهی سنی نوجوان به رشتهی تحریر درآورده است. افرادی که به رمانهای ماجراجویانه، فانتزی و تخیلی علاقهمند هستند، از مخاطبان اصلی کتاب حاضر به شمار میآیند.
با انجی سیج بیشتر آشنا شویم
به جلد ششم بازگردیم؛ داستان کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی از این قرار است: در قلعه آشوبی به پا شده و همه چیز به هم ریخته است. آلتر تبعید شده است و هیچکس از او خبر ندارد؛ مارسیا اوراسترند هر شب با کابوس درگیر است و آزاد شدن یک اژدهای خطرناک اهالی برج را نگران ساخته. از طرفی، طوفانی مهیب در گرفته و ابرهای تیره در ارتفاع پایین روی قلعه به چرخش درآمدهاند. ماجرایی شوم در راه است… در این میان سیپتیموس هیپ باید همهی توان خود را به کار ببندد تا بتواند قلعه و جادوگرانش را نجات دهد، اما تنها راه نجات، ورود به «سیاهی» است. او به کمک آلتر، جنا، سایمون و مارسیا به دل تاریکی میزند و مبارزه را آغاز میکند. این که در این مسیر چه ماجراهایی رخ میدهد و انتهای آن به کجا ختم میشود، باشد برای زمانی که خودتان خواندن کتاب سیپتیموس هیپ 6: صیاهی را شروع کردید.
سیپتیموس هیپ (Septimus Heap) نام مجموعه کتابی است که قهرمانی به همین نام دارد. این اثر که از جمله موفقترین مجموعهها برای گروه سنی نوجوان به شمار میرود، توسط انجی سیج، نویسندهی برجستهی انگلیسی به رشتهی تحریر در آمده است. در مجموع، هفت رمان ذیل این مجموعه منتشر شده است که به ترتیب زمان انتشار عبارتند از: «افصون»، «پرواذ»، «فیظیک»، «جسط و جو»، «سایرن خبیس»، «صیاهی» و «عاتش». اولین جلد این مجموعه (افصون) در سال 2005 و آخرین جلد آن (عاتش) در سال 2013 منتشر شد.
سایمون مثل عروسک شکستهای روی پاهایش بلند شد. لنگلنگان از اتاقش بیرون رفت و مثل یک آدم ماشینی، از پلههای بلند و باریک پایین رفت. سایه هم روبهرویش در هوا سُر میخورد. وقتی به محوطهی باز بندر رسیدند سایه فقط یک سایهی نامشخص شد و وقتی مارین از توی مغازهی پایفروشی بندر و از لابهلای کرکرهها نگاهی به بیرون انداخت فقط سایمون را دید که خیلی شقورق توی بندر به طرف سایههای خیابان سیاه میرفت. مارین دستهایش را روی چشمهایش کشید. احتمالاً خاک یا چیزی توی چشمش رفته بود چون همهی چیزهای دور و بر سایمون بهطرز عجیبی مهآلود بهنظر میرسیدند. مارین با شادی برایش دست تکان داد ولی سایمون جوابی نداد. لبخندی زد و آخرین کرکره را باز کرد. این سایمون هم آدم عجیبی بود.