معرفی کتاب شاهراه خوشبختی
برتراند راسل، فیلسوف بزرگ معاصر و برندهی جایزهی نوبل، در کتاب شاهراه خوشبختی به واکاوی شرایط انسانی میپردازد و تمرکزش را روی مسیر طولانی منتهی به خوشبختی معطوف میکند. او این پرسش بنیادی را مطرح میکند که چطور میتوانیم شاد و خوشبخت باشیم، اما از ما نمیخواهد که بیش از اندازه به مشکل بیندیشیم یا ضمیر ناخودآگاهمان را واکاوی کنیم، بلکه کارهایی مفید و قابلانجام را پیش پای ما میگذارد تا بتوانیم در زندگی روزمرهمان پیشرفت داشته باشیم.
دربارهی کتاب شاهراه خوشبختی
برتراند راسل (Bertrand Russell) کتاب شاهراه خوشبختی را زمانی نوشت که مردمان آن دوره نسبت به این دوره بیشتر اهل عمل و کمتر خودشیفته بودند. نویسنده در کتاب شاهراه خوشبختی (The Conquest of Happiness) با هوش بالا و خِرد سرشار خود ما را از منجلابهایی که احساس خوشی و سرزندگیمان را آلوده میکنند، بیرون میکشد و شرایط روانشناسانهی ملالت، حسادت، خستگی مفرط و احساس ناکافی بودن را موشکافی میکند. اما برتراند راسل فقط به تشخیص این مشکلات بسنده نمیکند و نگرشها و استراتژیهای کاربردی را در کتاب شاهراه خوشبختی ارائه میدهد و راهی امیدوارکننده پیش پای ما میگذارد تا بتوانیم از سد این مشکلات بگذریم و به سمت شادی فردی قدم برداریم. برتراند راسل این کتاب را نیز با همان فلسفه و تفکر جذاب خود به رشتهی تحریر درآورده و ما را تشویق به قدمگذاشتن در مسیر اکتشافی منتهی به خوشبختی میکند که معمولاً در زندگی روزمرهمان از آن بینصیب هستیم.
برتراند راسل در کتاب شاهراه خوشبختی، علل نارضایتی را ریشهیابی میکند و میتوان کتابش را راهنمایی برای دستیافتن به شادی فردی دانست. او در فصل نخست کتاب، دلایل مختلف بدبختیهای رایج در جامعهی معاصر را موشکافانه بررسی و واکاوی میکند. برتراند راسل رقابت بیپایان، احساس فراگیر ملالت و حسادت ناتمام مردم به یکدیگر را عامل اصلی قلمداد میکند. نویسنده چنانکه عمیقتر به موضوع رقابت میپردازد، استدلال میآورد که انسان معاصر دائماً روبهروی یکدیگر قرار میگیرند تا تواناییهایشان را به رخ بکشند. این رویارویی میتواند در مدرسه و دانشگاه، در محل کار یا در دورهمیهای دوستانه باشد که بههرحال احساس ناکافی بودن و متزلزل بودن را منتقل میکند. همین احساس ناکافی بودن و احساس همیشه برتر بودن از دیگران است که باعث میشود بسیاری از ما وارد سرازیری منتهی به بدبختی و ناراحتی بشویم. برتراند راسل به باور اشتباه عمومی از ناراحتی و بدبختی هم میپردازد؛ باورهایی مانند این که مقام والا، ثروت هنگفت یا حتی صرفهجویی شدید برای داشتن زندگی شاد ضروری هستند. او استدلال میآورد که این باورهای غلط باعث میشود که افراد از یافتن رضایتمندی و شادی واقعی در لذتهای سادهتر و در دسترستر گمراه شوند.
برتراند راسل در کتاب شاهراه خوشبختی با واکاوی ژرف این فاکتورها، شرایط را برای درک بهتر مخاطب از این موضوع که چرا احساس بدبختی و ناراحتی جامعهی معاصر را مثل طاعون دربرگرفته مهیا میکند. نویسنده با شناسایی و بحث دربارهی این علتها، راه را برای مخاطب هموار میکند تا بتواند برای غلبه بر موانع و گام برداشتن بهطرف یک زندگی رضایتبخش و شاد آماده بشود. برتراند راسل در ادامه به فاکتورهای شخصی و حدومرزهای روانشناسانه میپردازد که مسیرمان را بهطرف خوشبختی ناهموار میکنند. او همچنین انواع ویژگیهای درونی را و موانعی را بررسی میکند که خودمان برای خودمان میسازیم و باید آنها را از میان برداریم. برتراند راسل استدلال میآورد که یکی از موانع بزرگ در راه رسیدن به خوشبختی، خودمحوری است. او اذعان میدارد آن دسته از افرادی که بیش از حد روی مشکلات و تجربیات فردی خود متمرکز هستند، عموماً از جهان پیرامونشان غافل میشوند و ازاینرو، تواناییشان را برای شرکت در فعالیتهای ارزشمندتر محدود میکنند. این در خود بودن، به اعتقاد راسل، نهتنها این افراد منزوی میکند؛ بلکه باعث تشدید اندوه ذهنیشان میشود و دست آخر به نارضایتی و بدبختی دائمی میانجامد.
رویکرد کلی برتراند راسل در کتاب شاهراه خوشبختی صرفاً این نیست که موانع سد راه رسیدن به خوشبختی را به ما نشان بدهد، بلکه قصد دارد دیدمان را به این موضوع باز کند که چطور میشود از این موانع عبور کرد و آنها را پشت سر گذاشت. برتراند راسل با خودآگاهیای که به ما میدهد، نهتنها موانع ذهنی رایج در راه رسیدن به خوشبختی را نشان میدهد، بلکه روی استراتژیهایی که میتوانیم باتکیهبر آنها این موانع را کنار بزنیم، تأکید میکند. حال این کتاب راهگشا را با ترجمهی غلامعلی وحید مازندرانی که به یاری نشر مصدق چاپ شده، میتوانید در اختیار داشته باشید.
نکوداشتهای کتاب شاهراه خوشبختی
- برتراند راسل دربارهی چیزی مینویسد که نامش را گذاشته «عقل سلیم» اما درواقع «خِردی غیرمعمول» است. (روزنامهی The Observer)
- کتاب شاهراه خوشبختی در این روزهای مملو از ارزشهای غلط و تفکر گنگ، شدیداً مورد تحسین قرار گرفته است. (هفتهنامهی The Listener)
- برتراند راسل در مقام راهنمایی به سمت خوشبختی و شادکامی بهخوبی عمل کرده است. (روزنامهی News Chronicle)
کتاب شاهراه خوشبختی برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب شاهراه خوشبختی را به تمام کسانی که در پی رضایتمندی و آرامش بیشتر هستند پیشنهاد میکنیم تا با تکیه بر آن بتوانند خوشی و خوشبختی را پیدا کنند
در بخشی از کتاب شاهراه خوشبختی میخوانیم
زن عزب و تنها در زمانه ما با وجود این گونه محظورات باز در آرزوى مرگ نیست. اگر او سواد و تربیت کافى داشته باشد مىتواند به آسانى زندگى قرین آسایشى براى خویش فراهم آورد و بنابراین، احتیاجى به رأى پدر و مادر ندارد و چون پدر و مادر اختیار اقتصادى را نسبت به دختران خود از دست دادهاند، از اظهارنظر راجع به وضع آنها نیز پرهیز مىنمایند. وانگهى ملامت و ناسزا بر کسى که نسبت به آن بىاعتناست چه ثمرى خواهد داشت. در این روزگار زن بىشوهر از دسته ادارى و خدمتگزار هرگاه فهم و هوش نسبى و به حد کافى وجاهت داشته باشد تا وقتى که قادر باشد در مقابل میل فرزنددارى مقاومت نماید خواهد توانست از زندگانى مطلوبى برخوردار شود. اما اگر علاقه فرزند در او سخت قوى باشد باید شوهر اختیار کند. از این رو مقدار معتنابهى از آسایش او که قبلاً به آن مأنوس شده بود از بین خواهد رفت، چون درآمد شوهر احتمالاً بیشتر از مبغلى نیست که خودش به دست مىآورد، شوهرش باید با درآمد محدود خرج سرکار بانو را هم بدهد. بعد از دوران بىنیازى و استقلال در نظر چنین زنى سخت طاقتفرساست که براى هر دینار مخارج ضرورى خود چشم به دست دیگرى باشد. بنابراین، زنان دوره جدید در کار اختیار شوهر و احراز مقام مادرى دچار تردید بسیار مىشوند.
با وجود همه این ملاحظات زنى که ناچار پى ازدواج مىرود در قیاس با زنان روزگار سابق گرفتار مسأله جدید و دشوارى مىشود. یعنى کمبود مستخدم و خدمتکار و در نتیجه مجبور خواهد شد کارهاى خانه را خود عهدهدار شود و اضطرارا به کارهایى سبک و جزئى مشغول شود که سزاوار قدر و مقام او نیست و اگر آن کارها را شخصا هم انجام ندهد با نثار فحش و ناسزا به خدمتکارى که در انجام امور قصور ورزیده خلق و خوى خود را تباه مىکند. راجع به پرورش کودکان خود، اگر زحمتى کشیده و اطلاعاتى در این رشته کسب کرده، خواهد دید که تربیت اطفال را به دست پرستار دادن و مراقبتهاى عمده از لحاظ نظافت و بهداشت را بر عهده دیگران نهادن بىمخاطره نیست. مگر آنکه وى قدرت مالى کافى براى استخدام پرستار قابل که تعلیمات و آموزش وافى در بنگاه معتبرى دیده است داشته باشد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
بخش اول: در موجبات بدبختى
فصل اول: علت بدبختى افراد چیست؟
فصل دوم: بدبختى بایرونى
فصل سوم: همچشمى (رقابت)
فصل چهارم: ملالت و هیجان
فصل پنجم: خستگى
فصل ششم: حسادت (رشک)
فصل هفتم: حس گناهکارى
فصل هشتم: جنون آزاردیدگى
فصل نهم: ترس از افکار عمومى
بخش دوم: در اسباب خوشبختى
فصل دهم: آیا هنوز سعادت قابل حصول است؟
فصل یازدهم: شور و نشاط
فصل دوازدهم: محبت
فصل سیزدهم: خانواده
فصل چهاردهم: کار
فصل پانزدهم: سرگرمى
فصل شانزدهم: تلاش و تسلیم
فصل هفدهم: آدم خوشبخت
مشخصات کتاب الکترونیک
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C/book/89930