اگر زمان خوبی برای یک شروع نو در اختیار دارید، اما انگیزهتان را برای انجام کارهای خلاقانه از دست دادهاید، یا آنکه شغل تماموقتتان اجازهی بروز خلاقیت را به شما نمیدهد، این کتاب برای شماست!
با جولیا کامرون بیشتر آشنا شویم
رسیدن به خلاقیت نیازمند عبور از مسیری است که از کودکی تا سالمندی میتوانید در آن گام بردارید، بهشرطی که از روزمرگیها فاصله بگیرید. جولیا کامرون، نویسندهی پرفروش، در کتاب شروع دوباره شما را راهنمایی میکند که چطور به سرچشمههای نوآوری وصل شوید و با استفاده از چهار ابزار ساده و البته مهم طی 12 هفته تغییرات چشمگیری را در عادات روزانه و جهانبینی خود ایجاد کنید.
دربارهی کتاب شروع دوباره
در پایان شاید برایتان جالب باشد که بدانید خلاقیت یک ویژگی بیرونی نیست. در حقیقت این ماییم که خود، خلاقیت هستیم و به این جهان قدم گذاشتهایم تا با خلاق بودنمان اجازه ندهیم در روزمرگیها گیر بیفتیم. کتاب شروع دوباره، نوشتهی جولیا کامرون، با ترجمهای از سید حسام فروزان توسط نشر نون در اختیار علاقهمندان قرار دارد.
نکوداشتهای کتاب شروع دوباره
-
معرفی کتاب شروع دوباره: کشف خلاقیت و معنا در میانهی زندگی و سالهای پس از آن
پیشگفتار
هفته اول: دوباره جان بخشیدن به حس شگفتی
هفته دوم: دوباره جان بخشیدن به حس آزادی
هفته سوم: دوباره جان بخشیدن به حس ارتباط
هفته چهارم: دوباره جان بخشیدن به حس هدفمندی
هفته پنجم: دوباره جان بخشیدن به حس راستگویی
هفته ششم: دوباره جان بخشیدن به حس فروتنی
هفته هفتم: دوباره جان بخشیدن به حس انعطاف
هفته هشتم: دوباره جان بخشیدن به حس لذت
هفته نهم: دوباره جان بخشیدن به حس حرکت
هفته دهم: دوباره جان بخشیدن به حس سرزندگی
هفته یازدهم: دوباره جان بخشیدن به حس ماجراجویی
هفته دوازدهم: دوباره جان بخشیدن به حس ایمان
گفتار پایانی
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87/book/73713او پیش از این در کتاب پرفروش «راه هنرمند» مباحث مهمی را دربارهی داشتن یک زندگی خلاقانه بیان کرده بود و کتاب حاضر در حقیقت حکم مکمل آن اثر را دارد. البته گمان نکنید که مخاطب این اثر تنها هنرمندان حرفهای هستند، بلکه مطالب کتاب حاضر برای تمام افرادی که میخواهند بهترین بهره را از وقتشان ببرند، نوشته شده. ممکن است این مخاطبان افرادی باشند که دوران بازنشستگی را میگذرانند، یا حتی کسانی که به تازگی با ازدواج یا جدایی از فرزندانشان در حال تجربهی زندگی در خانهای خلوت هستند. البته که مخاطبان کتاب شروع دوباره هرگز محدود به افراد میانسال یا سالمند نمیشود، بلکه این اثر برای تمام کسانی که مایلاند متفاوت زندگی کنند مناسب است؛ چه کسانی که به دلیل شاغل نبودن، وقت کافی دارند، چه افرادی که نیاز دارند بهنحوی وقتشان را برای رسیدن به رویاهایشان خالی کنند.
خواندن کتاب شروع دوباره برای همه کسانی که امیدوارند خلاقیت خود را در تمام جنبههای زندگی افزایش دهند، ضروری است. (Booklist)
-
یکی از مهمترین اختیاراتی که ما داریم این است که انتخابهایمان را بشناسیم. این کار در محل کار و زندگی ما آسان است تا به عادات بهظاهر نامحسوسی که ما تا حدی در خودمان سانسور میکنیم برسیم. ما میخواهیم آدمهای خوبی باشیم؛ آدمهای خوب، آدمهای مساعی. ما میخواهیم همکاران خوب، دوستان خوب و بستگان خوبی باشیم. اینها همگی بسیار خوب و عالی هستند مگر اینکه یا تا زمانی که به قیمت هدر دادن حقیقت وجودیمان تمام شود.
تابهحال به این فکر کردهاید که کل ماهیت زندگی و زنده بودن بر خلاقیت استوار است؟ به بیان دیگر بدون آن انرژی سحرانگیز که ممکن است یک روز صبح بهوقت دیدن آسمان آبی به شما دست بدهد یا هنگام غروب سرشار از اشتیاقتان کند، زندگی چندان جذاب و گیرا نیست. اما بهراستی این نیروی عجیب و مستکننده که خیلیها در طول عمر خود از شکوفا شدنش محروماند، چیست؟ جولیا کامرون (Julia Cameron) اینبار در کتاب شروع دوباره (Its never too late to begin again) رازهای سفر به هزارتوی خلاقیت را به شما خواهد گفت تا به جهان مسیرهای ناپیموده و اسرارآمیز قدم بگذارید.
بهعنوانمثال، فرض کنیم شما در یک جلسه کاری هستید که در آن تصمیمگیری توسط «کمیته» شروع میشود. شما ممکن است احساس کنید که این گروه از دیدگاه کلی شکستخورده است. ممکن است توجه کنید مسیری که تصور میکردید شدنی است رها شده. اما شما ممکن است احساس کنید که اگر این نظرات را بیان کنید دچار مشکل خواهید شد. بینش شما مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. شما میتوانید یک قوطی پر از کرم را باز کنید؛ بنابراین تصمیم میگیرید که روش سادهتر و نرمتر را انتخاب کرده و زبانتان را گاز بگیرید.
مشکل این انتخاب آن است که بهکندی بهمرورزمان در لحظاتی که ما در دفاع از ارزشهای خود صحبت نمیکنیم، از اعتمادبهنفس خود دور میشویم. «من فردی لجباز هستم» بهآرامی به «من فردی مطبوع هستم» تبدیل میشود؛ یک امتیاز کوچک در هر بار. اغلب اوقات وقتی به این میاندیشیم که «واقعاً» چه فکری میکنیم و «واقعاً» چه احساسی داریم، از خودمان میترسیم و حتی ممکن است نزدیکانمان را هم به وحشت بیندازیم.