رمانهای «غرور و تعصب، عقل و احساس، منسفیلد پارک و اِما» آثاری هستند که پیش از مرگ آستن چاپ شدند. دو اثر «نورثنگر ابی و ترغیب» بعد از مرگ این نویسندهی بزرگ به چاپ رسیدند و دو کتاب «واتسونها و سندیتون» نیز به صورت نیمهتمام باقی ماندند.
افتخارات جین آستن
- چهرهی جین آستن در سال 2017 بر اسکناس 10 پوندی بانک انگلستان قرار گرفت و جایگزین چارلز داروین شد.
- سال 2017 در دویستمین سالگرد مرگ جین آستن مجسمهای از او در همپشایر نصب شد.
- در سال 2013، آثار آستن بر روی مجموعهای از تمبرهای پستی بریتانیا که به مناسبت دویستمین سالگرد انتشار کتاب غرور و تعصب منتشر شدند، نمایش داده شد.
در بخشی از کتاب صوتی ترغیب میشنویم
جین آستن در کتاب صوتی ترغیب مثل همیشه اختلاف طبقاتی زمانهی خود و موانعی که قوانین عرفی برای عاشقان خلق میکردند را به زیبایی تمام و کمال روایت میکند. این رمان اوج هنر اوست، شکوفایی استعدادهای بیهمتایش در روح بخشیدن به کلمات و باریکبینی منحصربهفردش در مشاهدهی انسانها. داستان ترغیب (Persuasion) که توسط نشر نی به چاپ رسیده عاشقانهای متاثرکننده از سالهای دور است که هنوز هم به چشم دلدادگان اشک و به قلب آنها جانی دوباره برای عشق ورزیدن هدیه میکند. پس اگر دوستدار رمانهای پراحساس هستید، اگر میخواهید خود را به کتابی کلاسیک مهمان کنید که قلم آن پس از سالها هنوز پرنشاط و سرزنده است بیمعطلی کتاب صوتی ترغیب، کاری از نشر صوتی آوانامه را شروع کنید!
اقتباس سینمایی از کتاب ترغیب
جین آستن (Jane Austen) در 16 دسامبر سال 1775 در جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. پدرش در سال 1805 از دنیا رفت و جین آستِن و مادرش، چندینبار به شهرهای مختلف نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال 1809 در در همپشایر، ماندگار شدند. جین آستن هیچوقت ازدواج نکرد. در نهایت در جولای 1817 به دنبال بیماریای که خودش علاقهای به جدی گرفتنش نداشت، از دنیا میرود.
کتابهای جین آستن بارها مورد اقتباس قرار گرفته و عموما با استقبال مخاطبان مواجه شدهاند. رمان ترغیب هم مانند دیگر آثار این نویسنده بارها الهامبخش هنرمندان بسیاری بوده. تا امروز دو فیلم سینمایی، شش سریال، هفت تئاتر شاخص و یک نمایش رادیویی با الهام از داستان عاشقانهی «آن الیوت» و «فردریک ونتورث» ساخته شده و سروصدای بسیاری میان علاقهمندان جین آستن برپا کردهاند. در ادامه به تعدادی از این اقتباسها اشاره میکنیم:
- 2022: فیلم سینمایی با هنرمندی داکوتا جانسون و کوزمو جارویس
- 2020: یک اقتباس سینمایی مدرن از داستان «ترغیب»
- 2007: فیلم تلویزیونی با بازی سالی هاوکینز و روپرت پنری-جونز
- 1995: فیلم تلویزیونی ساخته انگلیس که آماندا روت و سیاران هایندز در آن حضور داشتند
- 1972: مینیسریال ساختهی اسپانیا
- 2010: تئاتر موزیکال که چندین مرتبه در سالنهای نمایش معروف ایالات متحده روی صحنه رفت
در نکوداشت کتاب ترغیب
مطالعه این اثر را به دوستداران عاشقانههای کلاسیک توصیه میکنیم.
با جین آستن بیشتر آشنا شویم
ترغیب آخرین اثری است که از جین آستن منتشر شده. این بانوی انگلیسی که از معروفترین نویسندههای کلاسیک دنیاست آنقدر زنده نماند که شخصا امور چاپ آن را انجام دهد اما خوشبختانه آخرین عاشقانهی او به ما رسید تا امروز به معرفی کتاب صوتی ترغیب (Persuasion) با ترجمهی رضا رضایی بپردازیم. این داستان مانند دیگر نوشتههای آستن روحی لطیف و پراحساس در خود جای داده که همراه با هنر کمنظیرش در توصیف روابط انسانی به خلق یک شاهکار منجر شده و پس از چندین قرن هنوز طرفدارانی سرسخت در سراسر دنیا دارد.
الیزابت، خواهر بزرگتر و پدرشان با روحیهای مشابه مدام پول بیشتری خرج میکردند و زیبایی ظاهر تنها موضوع بااهمیت برای آنها بود. ماری، خواهر دیگر که در کتاب صوتی ترغیب ملاقات میکنیم کمی بیشتر قابل تحمل بود اما از عهدهی او هم کاری برنمیآمد. البته خود «آن» نیز فرصت چندانی برای ابراز وجود نداشت چون روحیه متفکر و علاقهاش به مطالعه در خانوادهای چنین ظاهربین و سطحی او را منزوی میکرد. خیلی خلاصه باید گفت الیوتها در حال سقوط مالی و اجتماعی بودند و هیچ کاری از عهدهی هیچکس برنمیآمد!
ملاقات با محبوبی که او را بهدلیل فقر پس زدهایم چه احساسی خواهد داشت؟ کتاب صوتی ترغیب رمان دیگری از جین آستن است که رابطهای عاشقانه در قرن نوزدهم را به تصویر میکشد. این اثر دیدار مجدد دو دلدار را روایت میکند که سالها قبل به دلیل اختلاف طبقاتی از هم جدا شدهاند اما امروز هر یک در جایگاهی متفاوت قرار دارند…. . ترغیب از محبوبترین رمانهای کلاسیک بوده و بارها مورد اقتباس هنرمندان قرار گرفته است.
دربارهی کتاب صوتی ترغیب
صبح روز بعد «آن» و هنریتا دیدند که سحرخیزتر از بقیه بودهاند. تصمیم گرفتند قبل از صبحانه گشتی به طرف دریا بزنند. به طرف ماسهها رفتند تا تلاطم آب را تماشا کنند که نسیم مطبوعی از طرف جنوب شرقی بر آن میدمید و در آن ساحل هموار شکوه و عظمت خاصی داشت. از لطافت هوا تعریف کردند، از تماشای دریا لذت بردند، از نسیم طراوتبخش به نشاط درآمدند و تمام این مدت هم ساکت بودند و حرفی نمیزدند تا اینکه هنریتا شروع به صحبت کرد: «آه، بله! من حالا میفهمم که بهجز بعضی مواقع استثنائی هوای دریا همیشه شفابخشه. بعد از بیماری جناب شرلی در بهار گذشته این هوا حتما خیلی به اون کمک کرده. میگه یه ماه اقامت در لایم بیشتر از تمام معالجات تاثیر داشته و همیشه در کنار دریا احساس جوونی دوباره میکنه. دارم فکر میکنم چه حیف که نمیاد برای همیشه کنار دریا زندگی کنه. بهنظرم بهتره برای همیشه اپرکراس رو ترک کنه و به لایم بیاد. آن! تو اینطور فکر نمیکنی؟»