بهزاد دانشگر (متولد 1347) نویسنده و پژوهشگر است. او چندین کتاب داستانی و غیرداستانی منتشر کرده که از میان آنها میتوان به «تولد یک انقلاب»، «بیبرادر»، «تولد در لسآنجلس» و «دلاوران عالیقاپو» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی تندتر از عقربه ها حرکت کن میشنویم
«سلام، من نوید نجات بخش هستم. معدل 14 دانشگاه صنعتی اصفهان!» کتاب صوتی تندتر از عقربه ها حرکت کن از اینجا آغاز میشود که نجات بخش برای سخنرانی به دانشگاه اصفهان دعوت میشود. او بهعنوان کارآفرینی موفق به دانشگاه سابقش آمده تا برای دانشجویان از دلایل موفقیتش بگوید. اما بهجای صحبتهای کلیشهای، به این نکته اشاره میکند که حتی دانشجوی متوسطی هم نبوده و بهسختی رشتهی الکترونیک را در دانشگاه تمام کرده. نجات بخش در ادامه اشاره میکند که ثروت و دارایی چندانی نداشته و مجبور بوده روی پاهای خودش بایستد و از همان دوران دانشجویی کار کند. پدرش پزشک بوده و او از کودکی با این رشته و جزئیاتش آمیخته بوده. مدتی هم در «طرح کاد» و به عنوان کارورز به اتاق عمل میرفته و جراحیهای پدرش را از نزدیک میدیده. همین باعث شده تا ایدهی تولید تجهیزات پزشکی به ذهنش خطور کند. وسایلی که در کشور کم بودند و یا باید با صرف هزینههای زیادی از دیگر کشورها وارد میشدند. او در این مسیر متحمل سختیهای بسیار زیادی شد ولی توانست ایدهاش را به سرانجام برساند و شرکتش را تأسیس کند.
کتاب صوتی تندتر از عقربهها حرکت کن، برای کسانی که به فکر ایجاد کسبوکار هستند و میخواهند شرکت خودشان را تأسیس کنند، الهامبخش بسیار خوبی است. این اثر را انتشارات معارف چاپ کرده. نسخهی گویای این کتاب را گروه فرهنگی سماوا با صدای مهدی علیپور به انتشار رسانده است.
کتاب صوتی تندتر از عقربه ها حرکت کن برای چه کسانی مناسب است؟
بهزاد دانشگر، خود داستاننویس است و شیوههای روایت را بهخوبی میشناسد. او کتاب صوتی تندتر از عقربهها حرکت کن را مثل یک داستان روایت میکند؛ از زمان حال به گذشته گریزی میزند و اتفاقاتی را که افتاده مرور میکند. نوید نجات بخش شخصیت اصلی این قصه، در برابر جمع میایستد و همزمان که میخواهد با دانشجویان از کارش صحبت کند، زندگی خود را هم به یاد میآورد. به این شکل مخاطب بهتر درک میکند او چه راه پرفرازونشیبی را طی کرده تا به اینجا رسیده. ویژگی دیگر اثر حاضر این است که نویسنده توالی زمانی این زندگی را عمداً به هم میزند و به این شکل به کشش و تعلیق قصه میافزاید. دانشگر از شیوهی روایت اول شخص در کتابش استفاده میکند و سعی دارد تا حد ممکن خود را از این روایت حذف کند تا خواننده مستقیماً با شخصیت اصلی رودررو شود. نویسنده با این تکنیک، از بتسازی شخصیت اصلی امتناع میکند و میکوشد او را خیلی ساده از زبان خودش معرفی نماید.
ما تا سال 1383 در نائین بودیم و از سال 1384 آمدیم شهرک صنعتی دولتآباد اصفهان. بخاطر دوری راه خیلی اذیت میشدیم. گفتیم یک جای نزدیک بگیریم و بهترین جا از لحاظ نیروی انسانی و نزدیکی مسیر، دولتآباد بود. یک سولهی دویست متری اجاره کردیم و کار تولید تخت و برانکارد را ادامه دادیم. مسئول تولیدمان رشتهاش مکانیک است و کارهای طراحی را انجام میداد. اصرار میکرد یک کامپیوتر تهیه کنیم تا نقشهها و طرحها را با آن طراحی و بایگانی کنیم. از آن موقع کار را کمکم اصولیتر کردیم و به موازاتش کار فروش را توسعه دادیم. تا سال 1382 یا 1383 ما حتی دفتر فروش خاصی نداشتیم. معمولاً از منزل ما پیگیری میشد و بعضی مواقع هم از دفتر برادر بزرگم استفاده میکردیم.