معرفی و دانلود کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار | گروه نویسندگان | موسسه فرهنگی هنری قوی سفید کودکان

10 دقیقه

حکایت هفدهم: گستاخی بزرگ

5 دقیقه

حکایت هشتم: خویشی با چنگیز

7 دقیقه

حکایت شانزدهم: روغن فروش ستمکار

10 دقیقه

حکایت هجدهم: شوخی بد عقوبت

3 دقیقه

حکایت بیست‌ودوم: نیمه‌ی راست مرغ

7 دقیقه

حکایت بیست‌وهشتم: قتل نابهنگام

مشخصات کتاب صوتی

کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار به همت انتشارات قوی سفید و با خوانش مسعود حکمت‌پور در اختیار مخاطبان و علاقه‌مندان قرار گرفته است.

کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار برای چه کسانی مناسب است؟

آقا محمدخان قاجار در محرم سال 1155 هجری قمری در استرآباد (گرگان امروز) و در میانه‌ی کشمکش طایفه‌های قاجار به دنیا آمد. شش سال بیشتر نداشت که طایفه‌اش در جدالی شکست خورد، او اسیر و سپس اخته شد. محمد حسن خان، پدر آقا محمدخان، همیشه سودای پادشاهی ایران را در سر داشت و این رؤیای بزرگ را در ذهن فرزندش نیز پرورش می‌داد. هنگامی که کریم خان زند در جدال جنگاوران، مدعیان سلطنت و خوانین قاجار بر سر قدرت، توانست به پیروزی دست یافته و شاهِ ایران‌زمین شود، آقا محمدخان را به عنوان اسیر با خود به شیراز برد. آقا محمدخان بیست سال را در شیراز در اسارت کریم خان زند گذراند و از آنچه پس از رسیدن به تاج‌وتخت با مردمِ آن نواحی و بازماندگانِ خاندانِ زند کرد، پیداست که این حصر چه تأثیری بر او گذاشته است.

6 دقیقه

حکایت هفتم: قلعه‌ی روس‌ها

7 دقیقه

حکایت سیزدهم: اخته‌خان، گوید و کند

کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار، بیست‌وهشت داستان درباره‌ی بیان‌گذار سلسله‌ی پادشاهیِ قاجاریه در ایران را در بر دارد. این کتاب شما را با جنبه‌های گوناگونِ شخصیت آقا محمدخان، شاه قاجاری و برخی از رویدادهای زمانه‌ی او آشنا می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار

6 دقیقه

حکایت چهاردهم: صندوق سر‌به‌مُهر

9 دقیقه

حکایت اول: عقوبت بی‌حرمتی

5 دقیقه

حکایت بیست‌ویکم: معامله با میرغضب

شنیدن کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار به تمام نوجوانان و همین‌طور علاقه‌مندان به تاریخ، به‌ویژه تاریخ ایران پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار می‌شنویم

10 دقیقه

حکایت پنجم: تدبیر برتر

روزی کریم‌ خان در شیراز و در جلوی ایوانِ عمارت کلاه‌فرنگی که در آن برای خودش آرامگاهی ساخته بود، دو ستونِ عظیم سنگیِ یکپارچه را، که به‌سختی تا آنجا حمل شده بود، به‌نشانه‌ی قدرت خود و ابهت بنا بر پا می‌نمود. آقا محمدخان که در آن زمان گروگانِ خانِ زند بود، در موقع نصب این دو ستون حضور داشت و کریم‌ خان با خنده خطاب به او با کنایه گفت: «ای پسر محمد حسن خان، می‌دانم که تو از اکنون در این اندیشه‌ای که اگر حمل این ستون‌ها در این فاصله‌ی کوتاه این‌قدر سخت بوده است، تو چگونه باید آن‌ها را تا فاصله‌ی زیادی تا تهران حمل کنی؟» گو اینکه خانِ زند در آن زمان تغییر حکومت از زندیان به قاجاریان را پیشگویی می‌کرد. گفتنی‌ست عمارت تاریخیِ کلاه‌فرنگی اکنون میان باغ نسبتاً کوچکی در مرکز شهرِ شیراز قرار گرفته است که این باغ، بازمانده‌ی باغ بزرگ‌تری به نام باغ نظر می‌باشد که در دوران زند، مرکز حکومت شیراز محسوب می‌شد. باری، آقا محمدخان در آن روز پاسخی به کریم خان نداد و فقط به لبخند و تعارف پر کنایه‌ای بسنده کرد ولی آنچه شنیده بود و خصوصاً معنا و مفهوم ظریفی که در آن سخنان نهفته بود را خوب به‌ خاطر سپرد و از سال 1193 قمری که خانِ زند چشم از جهان فروبست تا سال 1209 قمری، که توانست لطفعلی خان، آخرین مدعی جدیِ خاندان زند را از پای درآورد، در شعله‌ی آتش انتقام از کریم خان و تبارش می‌سوخت و همین‌که بر لطفعلی خان غلبه کرد، مجالی یافت و در شیراز بر تخت پادشاهی نشست و تاج بر سر نهاد و در اولین قدم از سلطنت و اقتدار خود، کاری کرد که خان زند هرگز آن را پیش‌بینی نمی‌کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی

قیمت نسخه صوتی


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1/book/79810

7 دقیقه

حکایت سوم: نهانخانه‌ی تقدیر

6 دقیقه

حکایت چهارم: پیش‌گویی تاریخی

8 دقیقه

حکایت دوم: اندیشه‌ی تاج و تخت

معرفی و دانلود کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار

حکایت جنگ و گریز آقا محمدخان قاجار با لطفعلی خان زند، آخرین بازمانده‌ی سلسله‌ی زندیه، و غلبه‌ی خانِ قاجار بر شاهزاده‌ی زند، شگفت، خشونت‌بار و غم‌انگیز است. لطفعلی خان در جنگ با آقا محمدخان توانسته بود در نبردهای گاه و بی‌گاه به پیروزی‌های کوچکی دست پیدا کند اما در نهایت به‌ناچار به کرمان پناه برد. آقا محمدخان به محض اطلاع به کرمان حمله کرد. کرمان 4 ماه در محاصره بود تا آنکه شخصی از داخل شهر، دروازه را برای آقا محمدخان گشود و او و سپاهیانش به شهر وارد شدند، فجایع آفریدند و بسیاری را کور کرده و کشتند. گفته می‌شود آقا محمدخان به سپاهیان خود دستور داده بوده تا کوهی بلند از چشمانِ مردم کرمان برای او بسازند. او لطفعلی خان را نیز دستگیر کرده و به تهران انتقال داد و پس از شکنجه و کور کردن او، آخرین مدعی سلطنت را نیز از میان برد و بر تختِ پادشاهی ایران نشست.

معرفی کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار

7 دقیقه

حکایت بیست‌وششم: شاهدختی که همسر یک قاطرچی شد

7 دقیقه

حکایت نهم: انتقام مشتاقعلی شاه

7 دقیقه

حکایت نوزدهم: غلام خیره‌چشم

4 دقیقه

حکایت بیست‌وهفتم: محکمه‌ی خیابانی

از هوش، ذکاوت، تدبیر و همین‌طور خشونت و خونریزی‌های خان قاجار، داستان‌های بسیاری گفته شده است. در هنگامه‌ی پادشاهی او، راه‌های بین شهرها امن‌تر شدند و سرزمینی که پریشان‌حال و گرفتار حکومت‌های ملوک‌الطوایفی بود، روی ثبات و آرامشی نسبی را به خود دید. شاه قاجار به جمع‌آوری مال و ثروت علاقه‌ی خاصی داشت اما تنگ‌نظری چندانی در رفتار با سربازهایش نشان نمی‌داد. به تملق و چاپلوسی تمایلی نداشت و این‌طور نبود که برای او فتح‌نامه‌ها و مدیحه‌های فراوان سروده شده باشد. زندگیِ 63 ساله‌ی آقا محمدخان قاجار مملو از رویدادهای عجیب و جالب‌توجه است و کتاب صوتی حکایت‌هایی از زندگی آقا محمدخان قاجار، شما را با برخی از جذاب‌ترین و شنیدنی‌ترینِ آن‌ها آشنا می‌کند.

9 دقیقه

حکایت پانزدهم: تاوان شفاعت بی‌جا

5 دقیقه

حکایت دهم: ولیعهدی باباخان

8 دقیقه

حکایت یازدهم: تنبیه شاه‌کُشی

6 دقیقه

حکایت بیست‌وچهارم: نصایح خانِ قاجار

6 دقیقه

حکایت بیست‌و پنجم: شکار روباه

5 دقیقه

حکایت بیست‌وسوم: کنایه‌ی پُر دردسر

8 دقیقه

حکایت دوازدهم: پایبندی به قسم

6 دقیقه

حکایت بیستم: وصیت‌نامه‌ی خان قاجار

10 دقیقه

حکایت ششم: پیران ویسه