– هیچکس به اندازهی ویلیام فاکنر قلب و روح خود در آثارش مکتوب نکرده است. اگر میخواهید بفهمید چه میگویم، داستانی که او تمام قلب و روحش را نثار آن کرده است، اکنون پیش روی شماست. (یودورا ولتی)
در این چهار بخش که ساختاری درهمتنیده و غیرخطی دارند، هر کدام از راویان اتفاقاتی بعضاً یکسان را از دریچهی نگاهی متفاوت و در نتیجه با تأکید بر مضامین و رویدادهای مختلف، تعریف میکنند. تمامی این صداها و اتفاقات در هم آمیخته شدهاند تا اثری را خلق کند که شاهکار مسلّم فاکنر و یکی از مهمترین نقاط عطف ادبیات جهان در قرن بیستم به شمار میرود.
– من از «بنجی» رمان فاکنر، «میزی» آثار جیمز، «اِما» ی فلوبر، «پیپ» ملویل، «فرانکنشتاین» مری شلی میترسم. هر کدام از ما میتوانیم این فهرست را گسترش دهیم. من علاقهمندم بدانم که چه چیزی فرآیند دگردیسی به یک شخصیت بیگانه و متفاوت را در فرد به وجود میآورد. (تونی موریسون)
کتاب صوتی خشم و هیاهو برای چه کسانی مناسب است؟
خشم و هیاهو (The Sound and the Fury) روایتی چهارپاره از سقوط و مکیده شدن در گرداب قهقرا و نابودی است که اعضای یک خانوادهی اشرافی و ثروتمند در ابتدای قرن بیستم در میسیسیپی آمریکا آن را شرح میدهند. خانوادهای که در طول رمان سیر انحطاط تکتک اعضایش را مشاهده میکنیم. آنها شکوه و شوکت مالی خود را از دست میدهند، اعتبار و احترامشان نزد مردم شهر از بین میرود و تعدادی از آنها بهطرز غمانگیزی میمیرند.
ویلیام فاکنر (William Faulkner) این شاهکار ادبی را در 1929 منتشر کرد اما در آن زمان با استقبال خوبی مواجه نشد و سه سال بعد در سال 1921 و همزمان با انتشار رمانی بعدی او «حریم»، این اثر توانست توجه منتقدان و مخاطبان ادبیات را بهطرز شگفتآوری به خود جلب کند. مؤسسهی کتابخانهی مدرن در سال 1998 رتبهی ششم فهرست صدموردی بهترین رمانهای انگلیسیزبان قرن بیستم را به این رمان اختصاص داد.
اقتباسهای سینمایی از کتاب صوتی خشم و هیاهو
بنجی کامپسون نخستین راوی خشم و هیاهوست. او مردی 33 ساله با معلولیت ذهنی است که روایت او بازتابی ازهمگسیخته، با جهشهای زمانی مکرر از رویدادهای رخداده و افکار و خاطرات اوست. از خلال کلمات او با نسلهای قبلی خاندان کامپسون و همچنین دختر خانواده، کدی، آشنا میشویم.
سایهی پنجره بر پردهها پیدا که شد، ساعت بین هفت و هشت بود. و آنوقت دوباره من در زمان بودم و صدای ساعت را میشنیدم. ساعت پدربزرگ بود و روزی که پدرمان آن را به من میداد گفت: کوئنتین، گور امید و آرزوها را به تو میدهم و آنچه در عین مناسبت خونینجگرت میکند، این است که استفاده از آن تو را به نتیجهی عبث بهسرآمدههای آدمیزاد میرساند. و میبینی که عین جور در نیامدن با حوائج شخصی او یا پدرش با حوائج شخصی تو جور درنمیآید. این را به تو نه از این بابت میدهم که زمان را به خاطر بسپاری. بلکه از این بابت که گاه و بیگاه، لحظهای هم که شده، از یادش ببری و تمام هم و غم خودت را بر سر غلبه بر آن نگذاری. گفت چون هیچ نبردی به پیروزی نمیرسد. اصلاً نبردی در نمیگیرد. عرصهی نبرد، جز حماقت و نومیدی بشر را بر او آشکار نمیکند و پیروزی، پندار فیلسوفان و لعبتکان است. ساعت به یخهدان تکیه داشت و من دراز کشیده بودم و به آن گوش میدادم. یعنی صدایش را میشنیدم. خیال نمیکنم که کسی دانسته به ساعت مچی یا دیواری گوش بدهد.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%B4%D9%85-%D9%88-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D9%87%D9%88/book/69111
فاکنر بخش سوم رمان را از دیدگاه جیسون، برادر کوچکتر کوئنتین مینویسد. او بدبین، سودجو و مغرور است و میخواهد اموال و ثروت خانواده را تصاحب کند.
این نویسندهی آمریکایی در 64 سال زندگی خود آثار بسیاری را در قالبهای متعدد و متنوعی از جمله رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، فیلمنامه، مقاله و شعر به رشتهی تحریر درآورد. او موفق شد جوایز ادبی بسیار مهمی از جمله نوبل، پولیتزر و او هنری را از آن خود کند. بسیاری او را مهمترین رماننویس آمریکا در فاصلهی میان دو جنگجهانی میدانند. منتقدان نثر فاکنر را در مقابل سبک نگارشی ارنست همینگوی قرار میدهند. اگر همینگوی را نویسندهای صاحب سبک در ادبیات مینیمالیستی بدانیم، فاکنر را باید با تکیه بر آثار پر شخصیت، فضاهای داستانی پیچیده، سبک نگارش سیال ذهن و روایتهای غیرخطی، در نقطهی مقابل او قرار دهیم. کتابهای «گوربهگور، حریم، ایشالوم ایشالوم، روشنایی در اوت، یک گل سرخ برای امیلی و نخلهای وحشی»، چند عنوان از آثار فاکنر هستند که به فارسی ترجمه شدهاند.
در بخشی از کتاب صوتی خشم و هیاهو میشنویم
ویلیام فاکنر در کتاب صوتی خشم و هیاهو سیر سقوط و ازهمپاشیدگی تاروپود یک خانوادهی اشرافی را در جنوب آمریکا روایت میکند. این رمان که یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی قرن بیستم به شمار میرود، تا همین لحظه که حدود یک قرن از انتشار آن میگذرد، توجه منتقدان و مخاطبان جدی ادبیات را در سراسر جهان به خود معطوف کرده است.
دربارهی کتاب صوتی خشم و هیاهو
معرفی کتاب صوتی خشم و هیاهو
مارتین ریت در سال 1959 فیلمی با اقتباس از این اثر ساخت که البته شباهت چندانی به رمان فاکنر ندارد. اما 2014 در اقتباسی وفادارانه یک فیلم سینمایی با همین عنوان به کارگردانی جیمز فرانکو ساخته شد و توانست رضایت علاقهمندان آثار فاکنر را به دست آورد. همچنین در سینمای ایران نیز هومن سیدی فیلمی را با این عنوان کارگردانی کرد که هیچ شباهتی جز در نام، با شاهکار فاکنر ندارد.
جوایز و افتخارات کتاب صوتی خشم و هیاهو
- جزو فهرست 100 کتاب قرن لوموند
- یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی قرن بیستم
- جزو فهرست 1001 کتابی که قبل از مرگ باید آنها را بخوانید.
- جزو فهرست 100 رمان برتر انگلیسیزبان قرن 21 کتابخانهی مدرن
نکوداشتهای کتاب صوتی خشم و هیاهو
بخش چهارم را یک راوی سومشخص دانای کل روایت میکند. این بخش عمدتاً دربارهی یکی از خدمتکاران سیاهپوست خانوادهی کامپسون، و روابط او با جیسون و دیگر اعضای خانواده است. از خلال این بخش آنچه را که برای خانوادهی کامپسون رخ داده است، درمییابیم.
در بخش دوم رمان، کوئنتین کامپسون، برادر بزرگتر بنجی، ماجراهای مربوط به خودکشیاش، باکرگی ازدسترفتهی خواهرش، کدی و شکست خود را در احیای آبروی خانواده در فرم جریان سیال ذهن روایت میکند.
اگر به ادبیات معاصر آمریکا علاقهمندید و میخواهید یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم را به فهرست مطالعاتی خود اضافه کنید، شنیدن کتاب صوتی خشم و هیاهو را به هیچ وجه از دست ندهید.
با ویلیام فاکنر بیشتر آشنا شویم
– آنچه فاکنر خلق کرده است یک حماسهی مدرنیستیست که در آن شخصیتها شمایل خدایان را به خود میگیرند و وقایع خانواده را مانند داستانهای اساطیری روایت میکنند. (دیوید لاسکین، آمازون)