از وقایع مهم دیگری که تأثیر بسیار زیادی بر فضای ترسیمشده در داستان داشتن و نداشتن داشته، بحران و رکود اقتصادی بزرگ آمریکا در دههی 1920 و 1930 است. در حقیقت، یکی از رشتههایی که فصلهای متفاوت این داستان را به هم مرتبط میکند، همین رکود اقتصادی بزرگ است. این رکود که زندگی میلیونها آمریکایی را تحتالشعاع قرار داد، فضای داشتن و نداشتن را تاریکتر و سیاهتر از دیگر داستانهای ارنست همینگوی کرده است. او در این داستان، امید چندانی برای فقرا نمیبیند و حتی به تلاشهای دولت روزولت برای کم کردن آثار این رکود نیز خوشبین نیست. این بدبینی و کنایه به سیاستهای دولت، به بهترین صورت در بخشی از داستان دیده میشود که هری پس از فرار از دست مقامات کوبایی، توسط یکی از مقامات دولت آمریکا که در حال ماهیگیریست دیده میشود. این مقام دولتی او را لو میدهد و باعث میشود هری قایق و دست راستش را از دست بدهد. در حقیقت، این مقام دولتی باعث شد که هری تنها وسایل و ابزارهای کارش را از دست بدهد. این کنایه به دولتی بود که در آن زمان میخواست با سیاستهای حمایتی به فقرا و اقشار کمدرآمدِ آمریکا کمک کند و جلوی رخ دادنِ دوبارهی رکود اقتصادی را بگیرد.
ترجمههای بسیاری از رمان داشتن و نداشتن به فارسی صورت گرفتهاند. ترجمهای که در این کتاب صوتی مورد استفاده قرار گرفته است، توسط احمد کساییپور انجام شده و نشر هرمس نسخهی چاپی آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی توسط رادیو گوشه و به گویندگی اشکان عقیلیپور تهیه شده است.
نکوداشتهای کتاب داشتن و نداشتن
- رمان داشتن و نداشتن نوشتهی ارنست همینگوی، یکی از مثالهای نادر از اثری است که تأثیرات فرهنگیای بسیار فراتر از شهرت ادبیاش داشته است (The Kent State University Press).
- داشتن و نداشتن، یک تراژدی خارقالعاده، چالشبرانگیز و پیچیده است (جولی کریستین جانسون، نویسندهی رمان در زندگیای دیگر).
- نثری که ارنست همینگوی در این داستان از آن بهره برده است تاریک، بیرحم و بسیار حیرتآور است (سی ویلیام پرکینز، نویسندهی سری داستانهای لورنا لاکهِد).
- مهارت و توانایی ارنست همینگوی در دیالوگنویسی، کوتاهگویی و بیان کردن احساساتِ خشن، تاکنون به این اندازه آشکار و نمایان نبوده است (Times Literary Supplement).
- بامزه و تراژیک؛ زنده و شاعرانه؛ و دارای تأثیرِ احساسی شگرف (Simon & Schuster).
اقتباسهای سینمایی از کتاب داشتن و نداشتن
رمان داشتن و نداشتن (To Have and Have Not) نوشتهی ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) به زندگی هری مورگان که قایقرانی در کی وستِ فلوریداست میپردازد. فشار اقتصادی، بدشانسی و سرگشتگی ناشی از رکود بزرگ هری را بهسمت تصمیمهایی خطرناک میکشاند. او هرچه بیشتر برای بهبود شرایط تلاش میکند، بیشتر در باتلاق ناامیدی، جنایت و خودتخریبی اخلاقی فرو میرود. این داستان از معدود آثار مهم ارنست همینگوی است که بیشتر وقایع آن در خاک آمریکا اتفاق میافتد.
کتاب صوتی داشتن و نداشتن نوشتهی ارنست همینگوی، رمانی است دربارهی مردی به نام هری مورگان که به علت فشارهای مالی دست به قاچاق بین کوبا و آمریکا میزند. این داستان که وقایع آن در زمان رکود بزرگ آمریکا رخ میدهند، به خوبی فاصلهی طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان در آن دوره را نشان میدهد و از یکی از پیچیدهترین و مهمترین آثار این نویسندهی برجستهی آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل به شمار میرود.
دربارهی کتاب صوتی داشتن و نداشتن
تاکنون چندین اقتباس از رمانِ داشتن و نداشتن صورت گرفتهاند که مشهورترین آنها را میتوان فیلمی به کارگردانی هاوارد هاکس (Howard Hawks) و با بازیگری همفری بوگارت (Humphrey Bogart) و لورن باکال (Lauren Bacall) دانست که در سال 1944 اکران شد. این فیلم، مکان داستان را از کوبا به مارتینیک که یکی از مستعمرههای فرانسه است تغییر داده و در آن اثری از فاصلهی طبقاتی و نابرابریهای اقتصادی دیده نمیشود. نکتهی جالب در موردِ این فیلم این است که یکی از فیلمنامهنویسان این فیلم، نویسندهی مشهور آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات، ویلیام فاکنر بوده و به همین علت تنها فیلمی در تاریخ است که دو نویسندهی برندهی نوبل ادبیات بر روی آن کار کردهاند.
به طرف فرانکی که طناب را انداخته بود توی قایق، دست تکان دادم و قایق را از لنگرگاه بردم بیرون و افتادم توی تنگه. یک کشتی باری انگلیسی داشت بیرون میرفت و من هم انداختم کنارش و ازش رد شدم. تا جایی که میتوانست، شِکر بار کرده بود و ورقههای بدنهاش زنگ زده بود. همینطور که از پهلویش میگذشتم، یک جاشوی انگلیسی با ژاکت کهنهی آبی از پاشنهی کشتی نگاهم میکرد. از بندر رفتم بیرون و از کنار مورو گذشتم و قایق را در مسیر کی وست قرار دادم؛ دقیقاً به طرف شمال.
اقتباس دیگری که از رمان داشتن و نداشتن صورت گرفت، در سال 1950 با نام نقطهی فروپاشی (The Breaking Point) به کارگردانی مایکل کرتیز (Michael Curtiz) و بازیگری جان گارفیلد در نقش هری مورگان اکران شد. این فیلم به داستان رمان داشتن و نداشتن وفادارتر بود و به عقیدهی برخی منتقدین توانست فضای داستان نوشته شده توسط ارنست همینگوی را به خوبی نشان دهد. سومین اقتباس سینمایی از رمان داشتن و نداشتن فیلمی به نام «قاچاقچی اسلحه» است که در سال 1958 اکران شد و کارگردان آن دان سیگل (Don Siegel) بود. این فیلم به بخش اول رمان ارنست همینگوی وفادارتر بود، ولی نتوانست مانند دیگر فیلمهای اقتباسی از رمان داشتن و نداشتن توجه منتقدین را به خود جلب کند.
ارنست همینگوی قبل از نوشتن رمان داشتن و نداشتن، شخصیت هری مورگان را در داستان کوتاهی به نام «یک سفر به آنسو» معرفی کرده بود. او پس از اینکه داستان کوتاه دیگری دربارهی این شخصیت منتشر کرد، تصمیم گرفت رمانی بر اساس این دریانوردِ میانسال بنویسد. حضور او در جنگ داخلی اسپانیا، کارِ نوشتن این رمان را دچار تأخیر کرد ولی ارنست همینگوی در این جنگ با افکار مارکسیستی و روحیهی انقلابی کمونیستها آشنا شد و از اندیشههای آنان در نوشتن رمانِ داشتن و نداشتن بهره برد.
ارنست همینگوی (1899-1961) نویسندهی برجستهی آمریکاییست. او یکی از مهمترین نویسندههای قرن بیستم در آمریکا به شمار میرود و بسیاری از نوشتههای او از آثار کلاسیک ادبیات آمریکا هستند. ارنست همینگوی که در سال 1954 برندهی نوبل ادبیات شد، در جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا حضور داشت و خبرنگار جنگی نیز بود. از آثار مشهور او میتوان به کتابهای «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه» و «زنگها برای که به صدا در میآیند» اشاره کرد. بسیاری از آثار داستانی او تحتتأثیر تجارب خودش نوشته شدهاند و به همین علت است که داستانهای او فضا و مکانهای بسیار متفاوت و متنوعی از ایتالیای درگیر جنگ جهانی گرفته تا کوههای سردِ آفریقا را توصیف میکنند.
در بخشی از کتاب صوتی داشتن و نداشتن میشنویم
هری که به علت فشارهای اقتصادی، مجبور به رفت و آمد بین فلوریدا و کوبا شده است، مرد ثروتمندی را قاچاقی به هاوانا میبرد. این مرد به قایق هری صدمه میزند و هری مجبور میشود به مدت سه هفته بدون هیچ درآمدی در هاوانا بماند. در ادامهی داستانِ داشتن و نداشتن میبینیم هری که مستأصل شده، برای پرداخت بدهیهایش پیشنهاد یک مرد چینیِ ثروتمند برای رساندن تعدادی مهاجر چینی را میپذیرد. اما پس از اینکه او این ثروتمند و مهاجرین چینی را سوار میکند، مرد ثروتمند را در یک دعوا میکشد و مهاجرین را هم جایی در کوبا پیاده میکند. پس از این، هری وارد مسیر جرم و جنایت میشود و دست به قاچاقهای بیشتری میزند. او در این مسیر با شخصیتهای جذاب و متفاوتی برخورد میکند: ثروتمندانی که با قایقهای بزرگشان در دریا تفریح میکنند؛ انقلابیهایی که به دنبال دزدی از بانکها هستند؛ و بسیاری قایقران مست و عصبانی که در بارها و خیابانهای فقیرنشین بر سر هر مسئلهی کوچک و بزرگی دعوا میکنند.
فیلم و اقتباس دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، فیلم «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی است که در سال 1365 در ایران اکران شد. بسیاری عقیده دارند ناصر تقوایی ایدهی اصلی این فیلم را از رمان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی گرفته است و شباهتهای زیادی بین داستان فیلم ناخدا خورشید و رمان داشتن و نداشتن مشاهده میشود.
کتاب صوتی داشتن و نداشتن برای چه کسانی مناسب است؟
سکان را ول کردم و رفتم جلو و طناب را حلقه کردم و بعد برگشتم و قایق را توی مسیر نگه داشتم. هاوانا عقب قایق وسعت میگرفت و همینطور که از مقابل کوهها میگذشتیم، کمکم پشت سرمان ناپدید میشد. بعد از مدتی، مورو هم از دیدرسم خارج شد و بعدش هم ناسیونال هتل و آخرش فقط میتوانستم گنبد کاپیتول را ببینم. در مقایسه با دیروز که ماهی گرفته بودیم، جریان آب زیاد تند نبود و فقط نسیم ملایمی میآمد.