معرفی و دانلود کتاب صوتی راه خطا | گراتزیا دلدا | نشر ماه آوا

گراتزیا دلدا (Grazia Deledda) رمان راه خطا (La via del male) را در 25 سالگی نوشت و با انتشار آن در ایتالیا به شهرت رسید. شخصیت اصلی این رمان پسر جوانی به‌نام پیترو از خاندان نوینا است. او عاشق دختر زیبا و مغروری به‌نام ماریا می‌شود اما این‌طور که به نظر می‌رسد، ماریا هیچ علاقه‌ی متقابلی به او ندارد. پیترو تصمیم می‌گیرد از سابینا که او هم از خاندان نوینا و قوم‌وخویش پیترو است خواستگاری کند؛ اما به‌طرز غیرقابل‌منتظره‌ای ماریا از این اتفاق برآشفته می‌شود. پیترو که به مخیله‌اش هم نمی‌گنجید روزی بتواند به وصال دختر رویاهایش برسد، از ازدواج با سابینا چشم‌پوشی می‌کند و به ماریا قول می‌دهد زندگی ثروتمندانه‌ای برای خودش و او فراهم کند.

پیترو تقریباً بعد از پنج هفته غیبت، دقیقاً در شب عید کریسمس به نوئورو بازگشت. از جاده‌های شنی ناهموار که به انتهای دره منتهی می‌شدند پایین می‌رفت. بعد از طرف دیگر بالا می‌آمد و به طرف نوئورو پیش می‌رفت. ظالمانه به گاومیش‌ها سیخ می‌زد تا تندتر حرکت کنند. چوب سیخ ساییده شده بود. ارابه مملو از ریشه‌های درختان خاردار بود. مستخدم جوان با وجود تمام عجله و تشویش خود دلش می‌خواست شب دیرتر به خانه‌ی ارباب‌ها برسد. از دیدار ماریا کمی بیمناک بود. می‌ترسید او آن‌همه پریشان‌حالی را در چهره‌اش بخواند. بازوانش بی‌حرکت به کنارش می‌افتاد. دیگر ظالمانه به حیوانات سیخ نمی‌زد. آن‌وقت گاومیش‌ها حرکت خود را آهسته می‌کردندو مالافده اینجا و آن جا مابین بوته‌ها می‌پلکید. بوته‌هایی سرخ و سیاه مثل توده‌ی خاک زغال نیمه‌سوخته. باد سردی می‌وزید و آسمان سربی‌رنگ نوید برف می‌داد. ولی پیترو حس می‌کرد که آتش درونی سینه‌اش را می‌سوزاند. دستان سیاهش می‌سوخت و رگی در شقیقه‌ی چپش به‌شدت می‌زد. حس می‌کرد تب کرده است. دلش می‌خواست آواز بخواند ولی لب‌های خشک و به هم چسبیده‌اش از هم باز نمی‌شد.