معرفی و دانلود کتاب صوتی زنده به گور | صادق هدایت | استودیو نوار

در داستان صوتی زنده به گور روایت اول‌شخص مردی جنون‌زده را می‌شنویم که پس از مرگ همسرش به دنبال راهی می‌گردد تا به آرامش برسد؛ اما نه آرامشی متعارف. او تمام تلاشش را می‌کند که از خلال جملاتی هذیان‌گونه احوال خود را شرح دهد. راوی در تمام طول داستان به‌روی لبه‌ی واقعیت و توهم قدم برمی‌دارد. بسیاری چنین می‌پندارند که این داستان بازتابی از شخصیت صادق هدایت در ادبیات خودش است. می‌دانیم که هدایت در همان سال‌های نگارش این مجموعه دست به خودکشی زده است. پس این فرضیه چندان هم دور از ذهن نیست که هدایت با خلق شخصیت اول این داستان که مردی تنها، جنون‌زده و سرشار از حالات مالیخولیایی است، درواقع خواسته یا ناخواسته تصویری از خود ارائه داده است. بسیاری از منتقدان باور دارند که این داستان نمونه‌ی کوچک‌شده‌ی شاهکار هدایت، یعنی بوف کور است. نویسنده بوف کور را کمتر از یک سال پس از زنده به گور نوشته است. شباهت‌های فضاسازی و شخصیت اول این دو داستان غیر قابل انکار است.

قیمت نسخه صوتی


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%AF%D9%88%D8%B1/book/68662

معرفی کتاب صوتی زنده به گور

مجموعه داستان زنده به گور دربرگیرنده‌ی 9 داستان کوتاه به قلم صادق هدایت (Sadegh Hedayat) است و کتاب صوتی حاضر یکی از 9 داستان این مجموعه است. تمامی داستان‌های مجموعه‌ی نامبرده از سال 1308 تا 1309 و در دو شهر پاریس و تهران نوشته شده‌اند. یکی از ویژگی‌های چشم‌گیر این مجموعه، تنوع فرم داستان‌ها در عین وحدت درون‌مایه‌ی آن‌ها است. مضامین تمامی این 9 داستان که به‌حتم ریشه در احوالات آن دوران نویسنده دارند، دربرگیرنده‌ی مفاهیمی همچون خودکشی، ناامیدی، مردسالاری، مشکلات زندگی زناشویی، ناملایمات اجتماعی، خرافه‌پرستی و… هستند. اما شیوه‌ی روایت هر کدام با یکدیگر متفاوت است. داستان‌ها در کشاکش میان روایت اول‌شخص و سوم‌شخص در تردد هستند.

چه طرفدار سبک ادبیات صادق هدایت باشیم و چه آن را نپسندیم، در این گزاره تردیدی نیست که او یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر ایران است. در کتاب صوتی زنده به گور روایت مرد ناخوش‌احوالی را می‌شنویم که تلاش می‌کند تا احوالاتش را بازگو کند. گفتنی‌ست این اثر از مجموعه داستانی به همین نام گرفته شده است. با شنیدن داستان حاضر می‌توانیم تصویر نسبتاً شفافی از احوالات این نویسنده‌ی صاحب‌سبک به دست آوریم.

درباره‌ی کتاب صوتی زنده به گور

حتی اگر مخاطب جدی ادبیات هم نباشید، بی‌شک آوازه‌ی صادق هدایت به گوشتان رسیده است و احتمالاً نام او در ذهنتان با عنوان مهم‌ترین کتاب او یعنی «بوف کور» پیوند می‌خورد. «سه قطره خون»، «پروین دختر ساسان»، «وغ‌وغ ساهاب» و «علویه خانم» از دیگر آثار شناخته‌شده‌ی این نویسنده هستند. هدایت علاوه‌بر داستان‌نویسی، در ترجمه و پژوهش هم فعالیت‌های مهم و ماندگاری کرده است. او ترجمه‌ی متون کهن ایرانی و همچنین آثار نویسندگانی مطرحی همچون چخوف، سارتر و کافکا را در کارنامه‌ی پربار خود دارد. یکی از ویژگی‌های متمایزکننده‌ نثر هدایت، تسلط او بر ادبیات کوچه‌بازاری است. هدایت آثار پژوهشی ارزشمندی هم در این زمینه دارد که کتاب فرهنگ عامیانه‌ی مردم ایران و کتاب نیرنگستان از مهم‌ترین آن‌ها هستند. او در 48 سالگی در پاریس و پس از سوزاندن تمامی آثار خود دست به خودکشی زد.

جایزه‌ی ادبی صادق هدایت از سال 1381 توسط بنیاد صادق هدایت و خانواده‌ی او راه‌اندازی شده است و هر ساله فارسی‌زبانان سراسر دنیا با ارائه‌ی آثار خود در آن شرکت می‌کنند.

در بخشی از کتاب صوتی زنده به گور می‌شنویم

اگر طرفدار ژانر داستان کوتاه هستید و می‌خواهید از خلال خواندن آثار یکی از بزرگترین نویسندگان ایران، با احوالات و اندیشه‌های او آشنا شوید، این کتاب را از دست ندهید.

با صادق هدایت بیشتر آشنا شویم

چه هوس‌هایی به سرم می‌زند. همین‌طور که خوابیده بودم دلم می‌خواست بچه‌ی کوچک بودم؛ همان گلیم‌باجی که برایم قصه می‌گفت و آب دهن خودش را فرو می‌داد، اینجا بالای سرم نشسته بود. همان‌جور من خسته در رختخواب افتاده بودم، او با آب‌وتاب برایم قصه می‌گفت و آهسته چشم‌هایم به هم می‌رفت. فکر می‌کنم می‌بینم، برخی تیکه‌های بچگی به خوبی یادم می‌آید. مثل این است که دیروز بوده. می‌بینم با بچگیم، آنقدرها فاصله ندارم. حالا سرتاسر زندگانی سیاه، پست و بیهوده‌ی خودم را می‌بینم. آیا آن وقت خوش‌وقت بودم؟ نه.

داستان صوتی زنده به گور را با صدای رضا عمرانی و فریبا متخصص، هنرمندان مطرح عرصه‌ی صدا و سیما بشنوید.

کتاب صوتی زنده به گور برای چه کسانی مناسب است؟

چه اشتباه بزرگی! همه گمان می‌کنند بچه خوشبخت است. نه. خوب یادم است، آن وقت بیشتر حساس بودم، آن وقت هم مقلد و آب‌زیرکاه بودم. شاید ظاهراً می‌خندیدم یا بازی می‌کردم، ولی در باطن، کمترین زخم زبان یا کوچک‌ترین پیش‌آمد ناگوار و بیهوده ساعت‌های دراز فکر مرا به خود مشغول می‌داشت و خودم را می‌خوردم. اصلاً مرده‌شور این طبیعت مرا ببرد. حق به جانب آن‌هایی است که می‌گویند بهشت و دوزخ در خود اشخاص است. بعضی‌ها خوش به دنیا می‌آیند و بعضی‌ها ناخوش.

فهرست مطالب کتاب صوتی