مامان سرحال نبود. از صبح نشسته بود به خیاطی کردن و خسته بود. پارچههای قشنگی خریده بود. آبی روشن، با راهراه سفید؛ لیمویی با گلهای ریز سفید. داشت مانتوی آبی را میدوخت. گفتم «خیلی قشنگ است» اما نگفت «مال تو.» هیچوقت نمیگفت. درزها را تُندتُند چرخ کرد. دلم میخواست مثل بچگیهایم دستهی چرخ را بچرخانم. اما چرخ خیاطی را برقی کرده بودند و پدال داشت.
آقای شفیعی، باور نمیکند حجم مغزش کوچک شده باشد و اعتقاد دارد دکترها اشتباه میکنند. او برای مبارزه با فراموشیاش، خاطراتش را تعریف میکند و از مکانهایی که دوست دارد برود میگوید. مهرزاد تلاش میکند شرایط را مدیریت کند و حتی از برادرش، مهرداد، که در کانادا زندگی میکند میخواهد به ایران برگردد و به آنها کمک کند.
کتاب صوتی قرار ما این نبود در ادامه، راویان بیشتری پیدا میکند و از این راه به خوبی نشان میدهد یک اتفاق و رویداد چطور از دید افراد متفاوت به شکلهای متفاوتی دیده و احساس میشود. به غیر از مهرزاد، مادر خانواده که همیشه به پدر مشکوک بوده؛ رانندهی تاکسی تلفنیای که آقای شفیعی را به سر کار میبرده؛ شهرام، یکی از دوستهای آقای شفیعی؛ و پرستاری که در پایان به داستان اضافه میشود، از دیگر راویان این کتاب هستند که بهخوبی توانستهاند به رمان حالت چندصدایی بدهند.
آلزایمر یک بیماری عصبی شایع است. این بیماری که رایجترین نوع زوال عقل به شمار میرود، پیشبینی میشود تا سال 2050 بیش از 150 میلیون نفر را به خود مبتلا کند. شایعترین و شناختهشدهترین نشانهی آلزایمر، اختلال در حافظهی کوتاهمدت و مشکل در به یاد آوردن اتفاقات اخیر است.
معرفی کتاب صوتی قرار ما این نبود
درزها را که دوخت، مانتو را پوشید تا پایینش را سوزن بزنم که تو بگذارد. قد مامان کوتاه شده بود. جوانتر که بود همیشه قدش را با من اندازه میگرفت و از اینکه سه چهار سانتی از من بلندتر بود خوشحال میشد. او در جوانی، زن قدبلند و خوشهیکلی بود؛ اما من به عمههایم رفته بودم.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF/book/78466
رمان قرار ما این نبود، نوشتهی ناهید طباطبایی (Nahid Tabatabaei)، رویارویی یک خانوادهی چهارنفره با بیماری آلزایمر پدر را به تصویر میکشد و نشان میدهد یک غم بزرگ تا چه اندازه میتواند آدمها را به هم نزدیک کند.
علاقهمندان به داستانهای اجتماعی و رئالیستی، از شنیدن این رمان صوتی لذت خواهند برد.
با ناهید طباطبایی بیشتر آشنا شویم
از میان آثار این نویسنده میتوان به کتابهای «حضور آبی مینا» و «چهل سالگی» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی قرار ما این نبود میشنویم
کتاب قرار ما این نبود توسط انتشارات چشمه منتشر شده و نسخهی صوتی آن را رادیو گوشه به گویندگی رویا فلاحی، نیما تارخ، علیرضا ناصحی، نیما منصوریان و اختر اعتمادی تهیه کرده است.
کتاب صوتی قرار ما این نبود برای چه کسانی مناسب است؟
دو روز بعد که دوباره رفتم خانهی ماماناینها، بابا باز رفته بود پیادهروی. دو سه دور، دورِ میدان چهارم نیلوفر راه میرفت. بعد میرفت توی خیابان نیلوفر و از لبنیات زالی دوغ میخرید و میآمد خانه. عاشق دوغ زالی بود. اما مامان فکر میکرد آنطرفها حتماً زنی است که میآید میدان چهارم نیلوفر و قدم میزند.
ناهید طباطبایی (متولد 1337) نویسنده و مترجم ایرانیست. او که در دانشگاه در رشتهی ادبیات دراماتیک و نمایشنامهنویسی تحصیل و در کلاسهای اساتیدی چون بهرام بیضایی و محمود دولت آبادی شرکت کرده، از سال 1371 فعالیت ادبیاش را با چاپ یک مجموعه داستان شروع کرد. ناهید طباطبایی در طی سالهای فعالیتش به فیلمنامهنویسی هم پرداخته است.
کتاب صوتی قرار ما این نبود، نوشتهی ناهید طباطبایی، رمانی جذاب است که به درگیری یک خانواده با بیماری آلزایمرِ پدر خانواده میپردازد. ناهید طباطبایی با شخصیتپردازی قوی و راویان متعددی که در این داستان انتخاب کرده است، به خوبی نشان میدهد که آلزایمر چگونه یک خانواده را تحتتأثیر قرار میدهد و واکنشهای متفاوت هر کسی به آن چه خواهد بود.
دربارهی کتاب صوتی قرار ما این نبود
داستان صوتی قرار ما این نبود، با فراموشیها و گم شدنهای آقای شفیعی شروع میشود که پدر مهرزاد و مهرداد است. آقای شفیعی استاد تاریخ بوده است، دو زبان بلد است و ویولون مینوازد. مهرزاد که راوی فصلهای ابتدایی داستان است، از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند. او که پدرش را تنها حامی و پناه خود میداند، با شنیدن شکایتهای مادرش از رفتارها و فراموشیهای پدر، توصیه میکند پدر را به نزد متخصص ببرند. مادر که زنی سنتی است و احساس میکند مشکل آنقدرها هم بزرگ و حاد نیست، در آغاز مقاومت میکند ولی بعد از بیشتر شدن پیادهرویهای بیدلیل و بیموقع پدر و حتی گم شدنش، قبول میکند پدر را برای بررسی بیشتر به متخصص ببرند. پزشک متخصص آلزایمر را تشخیص میدهد و از اینجاست که مشکلات شروع میشوند.