معرفی و دانلود کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی | فردریش دورنمات | آوانامه

ما تمام افراد موجود رو به کار گرفتیم. همون شب و روزی مامورها رو فرستادیم تا تموم گاراژ رو پرس‌وجو کنند. آیا در اتومبیلی ردخون دیده شده یا نه. بعد این سوال رو از همه‌ی لباس‌شویی‌ها کردیم. بعد از تمام کسایی که زمانی ماده‌های مشخص قانون شامل حالشون میشده، خواستیم تا برای زمان وقوع جنایت شاهد بیارن.

با این حال هیچکس به حرف این بازرس ماهر گوش نمی‌دهد و پرونده را مختومه اعلام می‌کنند. ماتئی نیز به خاطر قول جدی‌ای که به والدین دختر مقتول داده بود، تمام برنامه‌های بازنشستگی خود را متوقف می‌کند و شروع به یافتن مدارک و سرنخ‌هایی برای یافتن قاتل حقیقی می‌شود.

در سال 2001، شان پن کارگردان آمریکایی فیلمی معمایی و نئو نوآر به همین نام ساخت که جک نیکلسون در آن ایفای نقش کرده است.

کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

هر مترمربع رو وجب به وجب گشتن. تمام چاله چوله‌ها، نهرها، اشیای پیداشده رو جمع می‌کردن. اون قسمت جنگل تا فرن رو زیرورو کردن. منم در بررسی‌هایی که در مگن‌دورف صورت می‌گرفت، شرکت داشتم. معمولا از این کارها نمی‌کردم.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%82%D9%88%D9%84-%D9%81%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/book/69436

«بازرس ماتئی تنها یک روز مانده تا بازنشسته شود. اما در آخرین روز خدمتش، پرونده‌ای زیر دستش می‌رود و درباره قتل دختربچه‌ای‌ست که جسد مثله‌شده‌اش در جنگلی در دهکده‌ای دورافتاده اطراف شهر زوریخ آلمان پیدا شده است. پس از این اتفاق خانواده مقتول از ماتئی می‌خواهند هر طور که شده قاتل را پیدا کند.»

اما به راستی چنین قاتلی وجود دارد؟ یا ماتئی صرفاً دچار یک جنون و توهم شده؟ چراکه روان‌پزشکش به او هشدار می‌دهد که قاتلی که او به دنبالش می‌گردد، احتمالاً وجود خارجی ندارد و ممکن است با وسواسی که برای یافتن قاتل پیدا کرده، خودش را دیوانه کند. اما به راستی حقیقت این پرونده‌ی عجیب چیست؟

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی

مامورهای ما در حومه مگن‌دورف با سگ و حتی با یک دستگاه مینی‌یاب جنگلی جایی رو که جنایت در اون اتفاق افتاده بود، جستجو کردن. تمام جنگل رو دنبال ردی و اثری بررسی کردن. به خصوص امیدوار بودن که آلت قتاله رو پیدا کنن.

فردریش دورنمات استاد ژانر جنایی – معمایی در کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی، بار دیگر پرونده‌‌ی قتلی فجیع را پیش روی شما می‌گشاید و ضمن روایت ماجرایی هیجان‌انگیز، پرسشی عمیق را از مخاطبان خود می‌پرسد؛ اینکه آیا می‌توان با کمک قانون عدالت حقیقی را اجرا کرد؟

درباره کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی

معرفی کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی

فردریش دورنمات برخلاف سایر داستان‌های پلیسی – معمایی خود، فرم جدیدی را برای خلق اثرش انتخاب کرده است. او خودش به عنوان نویسنده‌ی رمان‌های پلیسی وارد داستان می‌شود و روایت اول شخص خود را از ماجرا ارائه می‌دهد. البته ماجرای اصلی حول شخصیت دورنمات نیست. او در طی روایت با شخصیتی به نام دکتر اچ آشنا می‌شود که سال‌ها پیش رئیس پلیس بوده و حالا قرار است براساس تجربیات باارزشش به دورنمات کمک کند تا نقص‌های ژانر ادبیات پلیسی را پیدا کند. در همین راستا دکتر ماجرای یکی از بازرسان قدیمی خود به نام ماتئی را تعریف می‌کند که در کارش زبده و دقیق بوده است. از این بخش قصه‌ی اصلی کتاب قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی (The Pledge: Requiem for the Detective Novel) آغاز می‌شود:

فردریش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt) نویسنده و نمایشنامه‌نویس سوئیسی‌ است. او در پنجم ژانویه‌ی سال 1921 و در شهر برن متولد شد. پدرش کشیشی پروتستانی بود و پدربزرگش به سرودن اشعار انتقادی شهرت فراوان داشت. اولین نمایشنامه‌ی او با عنوان «این نوشته شد» در سال 1946 به رشته‌ی تحریر در آمد و یک سال بعد منتشر شد.

پس از نگارش این نمایشنامه و در مدت زمانی کوتاه، نمایشنامه‌های دیگری را منتشر کرد که در ادامه نام آن‌ها را مطالعه می‌کنید: «کور، ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی، فرشته‌ای به بابل می‌آید و ملاقات بانوی سالخورده». از میان رمان‌های دورنمات می‌توان «قول، سوءظن و قاضی و جلادش» را نام برد. همچنین او برای آثارش جوایز متعددی دریافت کرده که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی مجمع نقد دراما اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی می‌شنویم

علاقه‌مندان به رمان‌های پلیسی و رازآلود از شنیدن کتاب صوتی قول: فاتحه‌ای بر رمان پلیسی لذت خواهند برد.

با فردریش دورنمات بیشتر آشنا شویم

تحقیقات آغاز می‌شود و پلیس به سرعت مظنونی را دستگیر می‌کند. هرچند که او اعتراف به قتل می‌کند اما بازرس می‌داند که او بیست ساعت مداوم تحت ضرب‌وشتم و بازجویی بی‌امان بوده و ممکن است کاملاً دروغ گفته باشد.