ساموئل به بکت به سال 1989 از دنیا رفت. آرامگاه او در گورستان مونپارناسِ پاریس واقع است.
معرفی کتاب صوتی مرفی
شکی نیست که آشناییِ نزدیک با جویس تأثیری عمیق بر آیندهی حرفهای بکت در مقام یک نویسنده گذاشت. انتظاری جز این نیز نمیرفت. به هر رو جویس در آن ایام نویسندهای شناختهشده بود و از سوی عموم صاحبنظران و منتقدان، به چشم یکی از نوابغ مسلمِ ادبیاتِ زمانه نگریسته میشد. با این حال، باید اذعان داشت که استعدادِ نبوغآمیز بکت چنان اصیل و نیرومند بود که احتمالاً بدون آشنایی با جویس نیز، به نحوی مجال بروز و ظهور پیدا میکرد.
– فقط ساموئل بکت میتوانست ساختار رمانی چنان بیبندوبار چون مرفی را بر شیوههای نگارش ژان راسین بنا کند! این رمانِ همیشه خلاق، بیشک مفرحترین کتاب ساموئل بکت است… من همواره در طول این پنجاه سال از مطالعهی آن مشعوف و هیجانزده شدهام. (هرولد بلوم، منتقد ادبی)
کتاب صوتی مرفی مناسب چه کسانی است؟
چنانکه پیش از این گفتیم، مرفی اولین رمانی بود که از ساموئل بکت به انتشار رسید. بکت در این اثر، برخلاف رمانهای بعدی خود، هنوز به طور کامل به قواعد مرسوم داستاننویسی پشت نکرده است؛ بلکه با طنزی گزنده، ضمن پایبندی ظاهری به این قواعد، آنها را به ریشخند گرفته است. با این همه، درست به همین دلیل، کتاب مرفی در مقایسه با سایر رمانهای بکت، خاصه سهگانهی مشهورش (مالوی، مالون میمیرد و نامناپذیر)، اثری سادهتر و خوشخوانتر به نظر میرسد. از همین رو نیز، بهتر است آن را پیش از دیگر آثار داستانیِ نویسنده مطالعه کرد.
علاقهمندان به ادبیات مدرنیستی، دوستداران گونهی کمدی سیاه و خوانندگان رمانهای فلسفی، سه گروه از مخاطبینیاند که بیگمان مفتون قلم ساموئل بکت در کتاب صوتی مرفی خواهند شد.
با ساموئل بکت بیشتر آشنا شویم
شخصیت اصلی این کتاب جوانی نگونبخت به نام مرفی است؛ مردی شاعرمسلک و نیمهدیوانه که به طور جدی دلمشغولِ جدا ساختنِ خود از تمام مظاهرِ زندگی بیرونیست. او در راستای تحقق این آرزو (آرزویی که خود از آن تحت عنوان جدایی از جسم یاد میکند) گاه برای چند شبانهروز خود را در اتاق دخمهمانندش حبس کرده و مشغول مراقبه میشود، و گاه نیز با بستن دست و پای خود به صندلی، عامدانه جسم خویش را از هر نوع تحرکی بازمیدارد! دیوانهبازیهایی از این دست در جابهجای رمان از سوی مرفی تکرار میشوند؛ اگرچه هر بار به شکلی متفاوت. اما همواره با یک هدف: ترک تعلقِ جسمانی و آزادسازیِ تماموعیارِ قوای ذهنی!
کتاب مرفی (منتشرشده به سال 1938) اولین رمان ساموئل بکت بود. این اثر به سبب نثر دشوار، خصلتِ پررنگِ بینامتنی و مضامین یأسآمیزِ فردمحورانهاش، به سنت ادبیات مدرنیستی تعلق دارد.
در پایان، ذکر نکتهای مهم خالی از فایده نیست: در رمان مرفی با اشارات و تلمیحاتِ ضمنی بسیاری به متون مذهبی، فلسفی و ادبیِ شاخص در جهان غرب مواجه میشویم. اشاراتی که فهم نکات و ظرایفِ نهفته در آنها، بدون آشناییِ نسبتاً جامع با تاریخ اندیشهی غربی، ناممکن به نظر میرسد. به همین دلیل، توصیه میکنیم که برای نیل به فهمی بهتر و دقیقتر از این رمان، در صورت امکان، حین مطالعهی آن به آثاری که در توضیح و شرحِ متون ساموئل بکت نگاشته شدهاند، مراجعه کنید. (یکی از بهترینِ این آثار، کتابیست با عنوان «راهنمای خوانش آثار ساموئل بکت»، نوشتهی هیو کنر. نسخهی متنی این کتاب، در سایت کتابراه موجود و قابل تهیه است.)
نکوداشتهای کتاب صوتی مرفی
کتاب صوتی مرفی، شاهکاری بیبدیل از ساموئل بکت، نویسندهی پرآوازهی ایرلندی و برندهی جایزهی نوبل ادبی، است. در اثر پیش رو مخاطب داستان زندگی شخصیتی نگونبخت به نام مرفی خواهید بود که در پی برقراری رابطهای عاطفی با زنی جوان به نام سیلیا، درگیر سلسلهای از وقایع جنونآمیز و بیمعنا میشود. کتاب مرفی از سوی نشریهی گاردین، یکی از برترین رمانهای انگلیسی تمام اعصار لقب گرفته است.
درباره کتاب صوتی مرفی
دیگر فصلهای مهم در زندگی ساموئل بکت، یکی حضور وی در نیروی مقاومت فرانسه طی جنگ جهانی دوم برای مبارزه با نیروی اشغالگر نازی بود، و دیگری، توفیق او در کسب جایزهی نوبل ادبیات در سال 1969؛ جایزهای که البته بنا بر اسنادِ بهتازگی منتشرشده از سوی آکادمی نوبل، بنا بود سالها پیش از آن به بکت تعلق گیرد. اما به دلیل تردیدهای برخی از اعضای آکادمی، این جایزه با تأخیری چندساله از آنِ نویسندهی ایرلندی شد.
– ساموئل بکت از آن دست نویسندگانی است که تسلطی کامل بر قواعد کار خود دارند. (Bachelor & Master)
نمایشنامه:
«همه افتادگان»، «آخرین نوار کراپ»، «در انتظار گودو»، «بازی»، «آخر بازی»، «دست آخر»، «روزهای خوش».
پیروزی سیلیا بر مرفی، بعد از آنکه سیلیا به پدربزرگش اعتماد کرد، اواسط سپتامبر تحقق یافت. اگر بخواهیم مته به خشخاش بگذاریم، دقیقا پنجشنبه دوازدهم، کمی قبل از روزهای خاکستر، هنگامی که خورشید هنوز در سنبله بود. ویلی یک هفته بعد، زمانی که خورشید با نفسی راحت وارد میزان شد، نیری را نجات داد، تسلیاش داد و نصیحتش کرد. رویارویی مرفی و تیکل پنی که موجب اغتشاش و عدم توازن زیادی شد، در روز جمعه، یازده اکتبر رخ داد. هرچند مرفی این را نمیدانست. ماه دوباره کامل میشد. اما بهاندازهی آخرین مقابلهاش به زمین نزدیک نبود.حال اجازه بدهید بهرغم تاس بودن پس سر زمان، این فاسق پیر، این چند پاره موی کوتاه و رقتانگیزش را چنگ بزنیم و آن را به عقب، به دوشنبه، هفتم اکتبر، نخستین روز استرداد زمان، به دوشیزه گرینیچ افسونگر بکشیم.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D9%81%DB%8C/book/68688
ساموئل بکت، خالق کتاب مرفی (Murphy)، یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات اروپا در طول قرن بیستم بود؛ نویسندهای بیهمتا که با مجموعهی آثار درخشان خود در دو حیطهی ادبیات نمایشی و ادبیات روایی، تأثیری غیرقابل انکار بر جریانهای ادبیِ پس از خود گذاشت. اولین آشنایی اغلب ما با این نویسنده از طریق نمایشنامهی در انتظار گودو بوده است. شاهکاری تراژیک – کمیک که به محض انتشار و اجرا بر صحنههای نمایش، غوغایی عظیم در دنیای درام به پا کرد و روحی تازه در کالبد از رمقافتادهی تئاتر اروپایی دمید. شهرت عالمگیر این نمایشنامه، سبب شده که دیگر آثار بکت تا حدودی از نظرها دور بمانند. اما واقعیت آن است که نبوغ بکت، به زعم جدیترین منتقدان آثار او، از جمله سایمون کریچلی و هرولد بلوم، نه در نمایشنامهی در انتظار گودو، و اصولاً نه در هیچیک از متون نمایشی او، بلکه در رمانهای وی به بهترین و پختهترین شکل، نمایان گشته است.
– کتاب مرفی، به شکلی قطعی و فوقالعاده دقیق، مظهر همان نیروی رانش غرقه شدن در خویش، گوشهگزینی و آرامش درونی است که بکت سعی میکرد نتایج آن را در زندگی شخصی خود، به مدد روانکاوی، حل کند. (جیمز نولسن، شرححالنویسِ بکت)
اوضاع برای مرفی به ترتیبی که شرح آن رفت میگذرد، تا اینکه دختری جوان به نام سیلیا از راه میرسد و با دلربایی از مرفی، موقتاً او را به عالمِ واقعیت بازمیگرداند. مرفی و سیلیا، بهجرئت یکی از برترین زوجهای ادبیِ تمام دورانهایند! این زن و مرد جوان، که هر یک در نوع خود دیوانهای نمونه و بیهمتا به شمار میروند، به این قصد که مثل هر زن و مرد دیگری، زندگیای عادی برای خود دستوپا کنند، عزم یافتن شغلی تماموقت میکنند. البته برای مرفیِ مردمگریز، اشتغال کم از گناهی کبیره ندارد. با این حال، آرزوی سیلیا، مبنی بر اینکه «از مرفی یک مرد بسازد»، موقتاً برای او نیز جذاب به نظر میرسد. باری، پس از جستوجوهای فراوان، مرفی سرانجام شغلی درخورِ شخصیت خود مییابد: مراقبت از بیمارانِ بستری در یک دیوانهخانهی متروک و محقر! تجربهی این شغل امّا، از مرفی «یک مرد» نمیسازد. بلکه اتفاقاً، روند زوال محتوم او را، که از مدتها پیش آغاز شده بوده، سرعت میبخشد. به نحوی که در انتهای رمان، خواننده آرزو میکند که ای کاش مرفی در همان دخمهی تنگ و تاریکش باقی میماند و هرگز پا به جهان بیرون نمیگذاشت…
رمان مرفی از حیث موضوع و محتوا یک تراژدی بهتمام معناست؛ اما شیوهی طنزآمیزی که در نگارش این اثر به کار رفته، در کنار شمار فراوان صحنههای مضحک و خندهآوری که در آن به تصویر کشیده شده، سبب گشته که از این رمان به عنوان یکی از درخشانترین نمونههای طنز داستانی در نیمهی نخست قرن بیستم یاد کنند.
ساموئل بکت (Samuel Beckett)، نویسندهی بزرگ ایرلندی، به سال 1906 در شهر دوبلین متولد شد. علاقهی او به عالم هنر و ادبیات از همان دوران خردسالی، با مطالعهی آثار موجود در کتابخانهی پدری، شکل گرفت. در آن دوران، بکت نزدیکی فوقالعادهای به ادبای فرانسوی در خود احساس میکرد. از همین رو نیز، خیلی زود فراگیریِ زبان فرانسوی را شروع کرد و تحصیلات آکادمیک خود را نیز، در رشتهی زبان و ادبیات فرانسه پی گرفت. بکت یک سال پس از فارغ شدن از تحصیل، روانهی پاریس شد و مدتی پس از آن، به عنوان مدرس به استخدام مدرسهی عالی نرمال درآمد. در حولوحوش همین ایام بود که با جیمز جویس، نویسندهی پرآوازهی ایرلندی، آشنا شد و رابطهی پرفرازونشیبی را با او آغاز کرد.
آنچه در ادامه میبینید، عناوین برخی از بهترین آثار ساموئل بکت در دو حیطهی ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی است:
داستان و رمان:
«مرفی»، «وات»، «مالوی»، «مالون میمیرد»، «نامناپذیر»، «مرسیه و کامیه».
در بخش از کتاب صوتی مرفی میشنویم