معرفی و دانلود کتاب صوتی مریلین مونرو سر جردن! | گلاره عباسی | نوین کتاب گویا

گلاره عباسی در کتاب صوتی مریلین مونرو سر جردن! راوی زندگی و روزمرگی‌های زنی خانه‌دار است که به‌دلیل شرایط زندگی‌اش، به تلاطم‌های شدید روحی دچار شده است؛ زنی زیبا که در جامعه فعال بوده و قصد داشته بازیگر شود اما نتوانسته به خواسته‌های خود دست پیدا کند و اکنون این ناکامی، سلامت روان او را تهدید می‌کنند.

دیروز قرار بود بروم سر فیلمبرداری. صبح نیلوفر اشاره کرد بوت مشکی پاشنه‌دارت را بپوش. من که داشتم خال مشکی کنار لبم را پر رنگ می‌کردم، با اشاره گفتم مریلین مونرو هیچ‌وقت بوت پاش نمی‌کرد. دیروز بیشتر از هر روزی احتیاج داشتم شبیه مریلین مونرو باشم. نخستین روز فیلمبرداری بود. نم‌نمک برف می‌بارید. نیلوفر رژ قرمز را محکم کوبید روی لب‌هایش. شبیه یک تودهنی محکم بود. نمی‌دانم چطور دردش نگرفت. خالِ گوشه‌ی لبم هم پر رنگ شده بود. رژ قرمز هم عین مهر نظام‌پزشکیِ دکتر، کوبیده شده بود. زنِ آرایشگر هم وظیفه‌ی دکلره‌ی موها را خوب انجام داده بود. دیگر مریلین مونرویی شده بودم که منتظر سرویس بود. لعنتی برف گرفته بود و می‌ترسیدم موهام وز کند. چند بار آیفن را چک کردم. حوصله‌ی این بازی مسخره با آیفن را نداشتم. رفتم دمِ در. با دقت نگاه کردم که زنِ حامله‌ی همسایه توی پاگرد پله‌ها نباشد. فقط مانده بود سرتاپایم بشود ته‌مانده‌ی معده‌ی یک زن حامله. زنِ این خانه همیشه حامله است. سه تا پسر دارد و باز هم… همیشه هم دستش پر از کیسه‌های خرید است. دفعه‌ی آخر که وسط پاگرد پله‌ها دیدمش، دستم پر بود از فرم کلاس بازیگری. توی چند لحظه تمام سؤال‌های فرم بازیگری، از رنگ مو و سن و وزن و قد شد رنگ سبز مایل به زرد استفراغِ زنِ حامله. هنوز هم احساس می‌کنم دست‌هایم بوی غذاهای ویار زن همسایه را می‌دهد. مریلین مونروی بدبو و بدرنگ.