معرفی و دانلود کتاب صوتی مگره و یکصد چوبه‌ی دار | ژرژ سیمنون | رادیو گوشه

– نه مادام، می‌تونم خیالتون رو راحت کنم که مرگش آنی بود.

همین که بازرس سری تکون داد، ناگهان آرامشی وجود زن رو فرا گرفت و همون‌طور که به زمین خیره شده بود، با حالت جدی اما با لحنی که انگار داره درباره‌ی پسرکی شیطون حرف می‌زنه گفت: «انگار نمی‌تونست مثل باقی مردم باشه.» به زن نمی‌خورد معشوقه‌ی کسی باشه. چه برسه به این که همسری داشته باشه. هنوز سی سالش نشده بود؛ با این حال عطوفتی مادرانه داشت. و آرامشی توام با تعنی راهبه‌ها. فقرا عموماْ استیصالشون رو به کسی بروز نمی‌دن. چون زندگی، کار و مطالبات هر روز و هرساعته‌ی زندگی چنان مشغولشون می‌کنه که وقت ناامیدی براشون نمی‌مونه.

– مجموعه‌ی کتاب‌های مگره به اندازه‌ی خود پاریس جاودانه هستند. (واشنگتن پست)

– مگره به همراه هلمز و پوآرو مثلث جاودانه‌ی کارآگاه‌های تخیلی را تشکیل می‌دهند. (people)

کتاب صوتی مگره و یکصد چوبه‌ی دار برای چه کسانی مناسب است؟

زن همین که تونست به خودش مسلط بشه و حرف بزنه گفت: «خیلی رنج کشید؟»

به روزنامه‌ای که تو دستش بود نگاهی انداخت. معلوم بود برای ادای هر کلمه داره از جونش مایه می‌ذاره.

اما این افسر پلیس باهوش و سابقه‌دار، در جریان سفر پرپیچ‌وخمش، که هم سفری فیزیکی است و هم سفری در جست‌وجوی حقیقت، ناخواسته در شرایط خاص و عجیبی قرار می‌گیرد. شم پلیسی مگره و سرنخ‌هایی که به‌دست آورده، او را به یک رستوران در مرز آلمان می‌رساند. اما در آنجا هیچ چیز طبق برنامه‌ی او پیش نمی‌رود. مگره متوجه می‌شود که مرد مشکوک با دیدن چمدان خود دست به خودکشی زده است و با بررسی صحنه‌ی خودکشی، می‌بیند که محتویات چمدان فقط و فقط شامل یک کت‌وشلوار مندرس است. این حادثه برای مگره تبدیل به یک علامت سؤال بزرگ می‌شود و او را مصمم‌تر می‌کند که به دنبال کشف راز این چمدان برود.

با دستمال گوشه‌ی چشماش رو پاک کرد. بینیش که اندکی قرمز شده بود، اجازه نمی‌داد جذاب به نظر بیاد. بعضی وقتا به بازرس نگاه می‌نداخت و یه زمان لب‌هاشو از زور ماتم به هم فشار می‌داد و زمان دیگه طرح لبخندی روی صورتش نمایان می‌شد.