پرش به محتوا
دو روز بعد که آمد یک کیف سیاه براق هم روی دوشاش بود. به مچ دستش یک ساعت مچی قرمز بسته بود و خیلی تابلو نگاهمان میکرد و لبخند میزد. خیلی خیلی تابلو! منتظر بودیم تا از آقای مدیر دور بشود تا برویم و بپرسیم که توانست سرنخی از پروندهی بامداد کمالی پیدا کند یا نه. زنگ استراحت اول را که زدند، رفتیم و الکی خودمان را مشغول خواندن روزنامهدیواریِ کهنهی روی تابلوی نزدیک دفتر کردیم بلکه از توی دفتر بیرون بیاید و گزارش پیشرفتاش را به ما بدهد. دیگر داشتیم از خواندنِ روزنامهی دیواری کهنه و مطالب مسخرهاش دربارهی گرم شدن زمین و آب شدن برفهای قطب خسته میشدیم که بالاخره بیرون آمد.
کتاب صوتی نفرین جغد اثری از الهام فلاح در حوزهی ادبیات نوجوان است. نفرین جغد، رمانی ماجراجویانه، هیجانانگیز و ترسناک است که نه تنها برای مخاطبان خود، یعنی نوجوانان 11 تا 15 ساله که برای بزرگسالان نیز جذاب است. فلاح در این کتاب داستانِ بچههای یک مدرسه را روایت میکند که درگیر اتفاقاتی عجیبوغریب میشوند.
دربارهی کتاب صوتی نفرین جغد
قیمت نسخه صوتی
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%BA%D8%AF/book/79664
کتاب صوتی نفرین جغد، اثر الهام فلاح، روایتِ بچههای یک مدرسه است که متوجه رازی شدهاند و برای فهمیدن این راز، هر کاری که از دستشان برمیآید را انجام میدهند. روزِ دادنِ کارنامهها و اعلام نتایج است. آرتینِ کلاس پنجمی که از شاگرد اولی خودش مطمئن است، کتوشلواری که در جشنهای عروسی میپوشد را تن کرده است. مادرِ آرتین، موهای پسرش را خیلی مرتب آب و شانه زده و چند بار تمام لباس و ظاهر او را از سر تا پا چک کرده است. برای مادر هیچچیز مهمتر از این نیست که پسرش بهترین شاگرد و نمونهی مدرسه باشد. همه صف بستهاند تا آقای مدیر اسامی شاگردانِ اول تا سوم را اعلام کند. آرتین بیصبرانه منتظر است تا اسم خودش را بشنود و برود جایزهاش را بگیرد. آقای مدیر از روی کاغذ میخواند: شاگرد اول، بامداد کمالی، دوم آرتینِ… و آرتین دیگر بقیه حرفهای مدیر را نمیشنود. بامداد کمالی دیگر کیست؟ مگر بامداد کمالی همانی نیست که هر روز غایب است؟ اصلاً تا حالا یک روز هم مدرسه آمده که شاگرد اول شده است؟ کنجکاوی امانِ آرتین را بریده و احساس میکند کاسهای زیر نیمکاسه است. آرتین و دوستش سام با کمک نارگل، دختر مدیرِ مدرسه، باید راهی برای کشف راز بامداد پیدا کنند. آنها متوجه میشوند یک جغد، بامداد را در خانه و در قفسی زندانی کرده و بامداد گرفتارِ نفرین اوست. بچهها تصمیم میگیرند بامداد را از نفرین جغد رها کنند اما آیا موفق میشوند دوست خود را نجات دهند؟

شنیدن کتاب حاضر به نوجوانان 11 تا 15 سالهای که طرفدار داستانهای معمایی، هیجانانگیز و ترسناک هستند، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب صوتی نفرین جغد میشنویم
تا دهن باز کرد که بگوید سلام، سامی پابرهنه دوید وسط و پرسید: «چیزی پیدا کردی؟» خودش را کج و معوج کرد و کمی اینور و آنور کش آمد و من حسابی بُهتم زده بود که این دختر چقدر قرار است سوسه بیاید تا دهن باز کند و چیزی بگوید. شنیده بودم که چند باری مامان به بابا گفته بود که دختر یک چیز دیگر است و مردی که دختر ندارد خیلی بدبخت است و همیشه هم مامان میگفت باباجون که چهار تا دختر دارد و اصلاً پسر ندارد بههیچوجه شبیه بدبختها نیست. تابلو بود که بابا همیشه دلش میخواسته یک دختر داشته باشد و وقتی من پسر شدم، باز هم ناامید نشده و خیال کرده بعدی حتماً دختر میشود و او به آرزویش میرسد اما مامان همیشه همهجا توی جمع فامیل و دوست و آشنا میگفت: «همین یکی بسمه.» نمیدانم برای این میگفت که من زیادی خوبم یا اینکه زیادی بد. در هر حال، الان که فکرش را میکنم، میبینم اصلاً حال و حوصلهی یک دختری شبیه دختر آقای مدیر را نداشتم که جانِ آدم را به لبش میرساند تا یک کلمه حرف بزند.