معرفی و دانلود کتاب صوتی چنگال | صادق هدایت | نوین کتاب گویا

حتی اگر ادبیات معاصر ایران را به‌عنوان مخاطبی جدی و پیگیر دنبال نکنید، بی‌تردید با نام صادق هدایت (Sadegh Hedayat) بیگانه نیستید و به‌احتمال زیاد، این نام در ذهن شما با اثر شاخص و شناخته‌شده‌ی او یعنی «بوف کور» گره خورده است. از دیگر آثار مهم و معروف این نویسنده‌ی ایرانی می‌توان به «سه قطره خون»، «پروین دختر ساسان»، «وغ‌وغ ساهاب» و «علویه خانم» اشاره کرد.

اگر به داستان‌های کوتاه معاصر و شاخص ادبیات فارسی علاقه‌مند هستید، شنیدن کتاب صوتی چنگال را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با صادق هدایت بیشتر آشنا شویم

خرافه‌پرستی، نقد عقاید مذهبی کورکورانه و بازآفرینی دشواری‌ها و ناملایمات جوامع مردسالار و سرکوبگر، از جمله مضامینی هستند که صادق هدایت در داستان‌های خود به سراغ آن‌ها رفته است. داستان کتاب صوتی چنگال نیز از این قاعده مستثنی نیست. زنی به‌ناحق و تنها به گناه زن بودن، به دستان مردی بدسیرت که نماینده‌ی جامعه‌ای مردسالار است کشته می‌شود. و اکنون نوبت دادخواهی فرا رسیده است، اما مثل بسیاری از آثار دیگر صادق هدایت، در این داستان نیز با پایانی غیرمنتظره و هولناک روبه‌رو می‌شویم. بازخوانی این قبیل آثار داستانی در چنین زمانه‌ای می‌تواند به ما در درک مسیر جنبش‌های زنانه‌ی آزادی‌خواه، از دیرباز تا به امروز کمک کند و نشان دهد که این مسیر طول‌ودراز را از پس چه روزگارانی سپری کرده‌ایم و در ادامه چه راهی پیش رو داریم.

رقیه‌سلطان بلای جان این دو بچه‌ی یتیم، احمد و ربابه شد و از شکنجه و آزار آن‌ها به هیچ وجه کوتاهی نمی‌کرد و چیزی که شگفت‌آور بود، به‌جای اینکه سیدجعفر از بچه‌هایش میانجی‌گری کند، برعکس در آزار آن‌ها با رقیه‌سلطان شرکت می‌نمود، چون‌سید جعفر از آن مردهایی بود که سر جوانی این بچه‌ها را پیدا کرده بود، به امید این که گوینده‌ی لا اله الا الله پس می‌اندازد و دهن باز بی‌روزی نمی‌ماند و خدا بچه بدهد سرش را پوست هندوانه می‌گذاریم. اما حالا که آن‌ها را می‌دید تعجب می‌کرد چطور این بچه‌ها مال اوست و همه‌ی خیالش این بود که این دو تا نان‌خور زیادی را از سر خودش باز کند و دل فارغ با رقیه خانه را خلوت بکند.

معرفی کتاب صوتی چنگال

احمد جوانی هجده‌ساله و قدبلند است. با صورتی که همیشه ردّی از عصبانیت روی خودش دارد و پشت لبی که تازه سبز شده. ربابه سه سال از احمد کوچک‌تر است و شبیه به مادرشان صغرا. مادری که اکنون در گور جهل و مردسالاری خفته و آنچنان که بچه‌ها از این‌طرف و آن‌طرف شنیده‌اند، وقتی جنازه‌اش را در خانه پیدا می‌کنند می‌بینند موهایش مثل طناب دور گردنش پیچیده شده. ماجرا به پنج سال پیش برمی‌گردد و به شبی که سیدجعفر مست به خانه آمده بود و فردایش که همه بیدار شده بودند، جنازه‌ی صغری را در اتاق پیدا کرده بودند. احمد و ربابه و دیگران گمان می‌کردند که صغری از ناخوشی و بیماری مرده است، اما ماه‌سلطان، خواهرزاده‌ی صغری، بر این گمان نبود. او چیزهایی می‌دانست که دیگران از آن خبر نداشتند و اکنون در کتاب صوتی چنگال، این اخبار شوم دفن‌شده پس از مدت‌ها به گوش احمد و ربابه می‌رسند و سبب می‌شوند این دو نوجوان دست به کاری هولناک بزنند.

داستان کوتاه چنگال به همت نشر صوتی نوین کتاب گویا در قالب کتاب صوتی تهیه شده است و آن را با صدای فیروزه لطفی می‌شنوید.

کتاب صوتی چنگال برای چه کسانی مناسب است؟

از همان‌وقت سید احمد و ربابه خودشان را خانه‌ی پدری بیگانه دیدند و زندگی برایشان تحمل‌ناپذیر شد. به همین جهت آن‌ها بیش از پیش به یکدیگر دل‌بستگی پیدا کردند. رقیه‌سلطان برای این که آن‌ها را از زندگی خودش جدا بکند، اتاق روی آب‌انبار را که نمناک و تاریک بود برای آن‌ها اختصاص داد و از این رو دو ماه بود که احمد پادرد گرفته بود و با آن که چندین بار برایش دعا گرفتند، رو به بهبودی نمی‌رفت. احمد روزها عصازنان به دکان پینه‌دوزی می‌رفت و ربابه تمام روز کار خانه را می‌کرد به عشق این که شب را با برادرش است، که یگانه دلداری‌دهنده‌ی او به شمار می‌آمد. نزدیک غروب که احمد به خانه برمی‌گشت، اگر کاری به ربابه رجوع می‌شد، او در انجام آن کار پیشی می‌گرفت.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%86%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%84/book/74417

ربابه و احمد شخصیت‌های اصلی داستان کوتاه چنگال هستند؛ خواهر و برادری که روزگار چندان بر وفق مرادشان نیست. سیدجعفر، پدر ربابه و احمد، با معرکه‌گیری امرار معاش می‌کند. او در مسجد شاه مردم را دور خودش جمع می‌کند و به سؤال‌هایشان درباره‌ی احکام غسل و طهارت و نماز، بی‌پرده و بدون رودربایستی جواب می‌دهد. مادر ربابه و احمد در واقعه‌ای شوم جان خود را از دست داده است و حالا این خواهر و برادر به همراه پدر و مادربزرگشان، ننجون، زندگی می‌کنند.

هدایت علاوه‌ بر داستان‌نویسی، در حوزه‌ی ترجمه و پژوهش نیز آثار مهم و ارزشمندی از خود باقی گذاشته است که از این میان می‌توان به برگردان فارسی آثار نویسندگانی همچون چخوف، سارتر و کافکا و همچنین کتاب «فرهنگ عامیانه‌ی مردم ایران» و «نیرنگستان» اشاره کرد که در شمار آثار تألیفی و پژوهشی او قرار دارند. صادق هدایت در 48‌سالگی در پاریس با مرگی خودخواسته زندگی را ترک کرد.

در بخشی از کتاب صوتی چنگال می‌شنویم

صادق هدایت در کتاب صوتی چنگال داستان زندگی خواهر و برادری را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرند به‌اتفاق یکدیگر فکری هولناک را عملی کنند. این داستان با درونمایه‌ی نقد و نکوهش مضامین مردسالارانه به رشته‌ی تحریر درآمده است.

درباره‌ی کتاب صوتی چنگال