معرفی و دانلود کتاب صوتی چکش و خنده | میخائیل میلنیچینکو | انتشارات نیستان

حکومت شوروی یکی از بهترین مصادیق حکومتی تمامیت‌خواه و توتالیتر در قرن بیستم به شمار می‌رود. در این حکومت، شهروندان قادر به ابراز آزادانه‌ی عقاید خود نبودند و حتی گفتن جوک‌های سیاسی، نوعی از «پروپاگاندای ضدشوروی» حساب می‌شد و ممکن بود منجر به اعدام کسی که یک جوک را تعریف می‌کرد و یا کسی که آن را می‌شنید شود. اما سرکوب و خفقان موجود در شوروی، در کنار پیچیدگی و درعین‌حال ناکارآمدی‌های سیاسی-اقتصادی ایدئولوژی کمونیسم، باعث شده بود جوک‌های سیاسی، نوعی اعتراض سیاسی به شمار روند و کمونیسم به یک موتور تولیدکننده‌ی جوک تبدیل شود. میخائیل میلنیچینکو (Mikhail Melʹnichenko) در کتاب صوتی چکش و خنده همین جوک‌ها و لطیفه‌ها را با رجوع به پرونده‌های قضایی و گزارش‌های رسمی و غیررسمی‌ای که در این دوران نوشته شده بودند، جمع‌آوری و منتشر کرده است.

11. گوینده‌ی رادیو از ضرب‌المثلی استفاده می‌کند با این مضمون: «مهمان ناخوانده بدتر از تاتار است». انبوهی از شنوندگان به این گفته اعتراض می‌کنند و گوینده آن را به این صورت تصحیح می‌کند: «مهمان ناخوانده بهتر از تاتار است».

9. از آنجا که به علت بی‌احتیاطی رانندگان اتوبوس‌ها بارها و بارها عده‌ای زیر گرفته می‌شدند، روزنامه‌نگاری تیتر خبری می‌زند با این مضمون: «اتوبوس که نباید آدم‌ها را له کند». مسئول بخش اصلاحیه‌ی هیئت تحریریه‌ی روزنامه، این تیتر را به این صورت تصحیح می‌کند: «اتوبوس که نباید پرولتاریا را له کند».

با‌این‌حال، لطیفه‌هایی که در کتاب صوتی چکش و خنده آورده شده‌اند، نکات ظریف دیگری را نیز به ما نشان می‌دهند. برای مثال، در جوک‌هایی که مربوط به جنگ جهانی هستند و به رقبای شوروی مانند آمریکا، بریتانیا و آلمان نازی می‌پردازند، باورهای شهروندان اتحاد جماهیر شوروی در مورد این کشورها نشان داده می‌شوند. آن‌ها آمریکایی‌ها را حریص و طمع‌کار، بریتانیایی‌ها را تنبل و پلید و آلمانی‌ها را سخت‌کوش و درعین‌ِحال سرد و بی‌احساس می‌بینند؛ جالب اینکه، این باور‌های کلیشه‌ای نسبت به اهالی آمریکا، بریتانیا و آلمان هنوز هم در روسیه و حتی کشوری چون ایران وجود دارند.

میخائیل میلنیچینکو، نویسنده و محقق روس، با بررسی اسناد مکتوب، گزارش‌ها و پرونده‌های قضایی مردم شوروی، چند هزار لطیفه‌ی سیاسی را گردآوری و دسته‌بندی و سپس آن را تحت عنوان «لطیفه‌های دوران شوروی» منتشر کرده است. انتشارات نیستان، در مجموعه‌ی لطیفه‌های طبقه‌بندی‌شده‌ی دوره‌ی شوروی، این کتاب را در دو جلد به نام‌های «داس و خنده» و «چکش و خنده» برای مخاطبین فارسی‌زبان منتشر کرده است.

کتاب صوتی داس و خنده برای چه کسانی مناسب است؟

معرفی کتاب صوتی چکش و خنده

12. در مراسم خاکسپاری فرونزه، کمونیست‌ها دو پارچه‌نوشته را کنار یکدیگر گذاشته بودند که ترکیب آن‌ها باعث ایجاد این لطیفه شده بود: «فرونزه، فخر و اعتبار ارتش سرخ درگذشت. بیایید او را سرمشق خود قرار دهیم».

کتاب صوتی چکش و خنده توسط انتشارات نیستان و به ترجمه‌ی شهرام همت زاده منتشر شده است. نسخه‌ی صوتی این کتاب را همین انتشارات تهیه کرده است و گویندگی آن را محسن خدری برعهده داشته است.

درباره‌ی مجموعه لطیفه‌های طبقه‌بندی‌شده‌ی دوره‌ی شوروی

میخائیل میلنیچینکو در کتاب صوتی چکش و خنده، مجموعه‌ای از جوک‌های سیاسی که در زمان حکومت شوروی در این کشور رواج داشتند را جمع‌آوری و منتشر کرده است. این لطیفه‌ها که تعداد‌شان از 2600 مورد هم فراتر می‌رود، در سال‌های بین 1917 تا 1991 در شوروی ثبت شده‌اند. فصل‌های این کتاب برخلاف کتاب داس و خنده، دسته‌بندی‌ای موضوعی دارند و موضوعاتی چون سانسور، فساد و خفقان را در بر می‌گیرند.

درباره‌ی کتاب صوتی چکش و خنده

14. بلشویک‌ها پس از رسیدن به قدرت، به اسم و یا عنوان هر چیزی یک واژه‌ی «سرخ» اضافه می‌کردند که همین امر منجر به ساخت این لطیفه شده بود. در زمان تزار، روسیه کشتی بخاری داشت به نام کشتی «تزار» که وقتی بلشویک‌ها به قدرت می‌رسند، نام آن را به کشتی «تزار سرخ» تغییر می‌دهند.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%86%DA%A9%D8%B4-%D9%88-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87/book/78129

اگر به تاریخ شوروی علاقه‌مندید و علاقه دارید لطیفه‌هایی که در این گفتن و شنیدن‌شان در این کشور جرم بود را بشنوید، این کتاب به شما توصیه می‌شود. از طرف دیگر، اگر به لطیفه‌های سیاسی و لطیفه‌های متعلق به فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف علاقه‌مندید، شنیدن کتاب صوتی داس و خنده به شما پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی چکش و خنده می‌شنویم

فصل‌های کتاب صوتی چکش و خنده به شکل موضوعی تدوین و تنظیم شده‌اند و موضوعاتی چون مصادره‌ی اموال، آزادی بیان، سانسور و حتی جنگ افغانستان را در بر می‌گیرند. در این فصل‌ها می‌توانیم به وضوح ببینیم مردم عادی و شهروندان اتحاد جماهیر شوروی تا چه میزان به این حکومت بدبین بودند و اشتباهات و ناکارآمدی‌هایش را مورد تمسخر قرار می‌دادند. آن‌ها حتی علی‌رغم خفقان و سرکوب هراس‌آوری که در این کشور وجود داشت، رهبران کشور از جمله لنین، استالین، خروشچف و برژنف را مسخره می‌کردند و ضعف‌های شخصیتی‌شان را دست‌مایه‌ی لطیفه‌ها و جوک‌های فراوانی قرار می‌دادند.

13. کمونیستی درباره‌ی کشاورزی سخنرانی می‌کرد و می‌گفت: «رفقا. حالا باید به موضوع کود بپردازیم. کیفیت کود، مسئله‌ی بسیار مهمیه. سال گذشته، کیفیت پایین کود مثل استخوانی در گلوی ما گیر کرده بود».

10. یک گله‌ی گرگ، خرگوشی را شکار می‌کنند ولی از آنجا که همگی سیر بودند او را نمی‌خورند و با خود به پناهگاه‌شان می‌برند. یک روز که گرسنه‌شان می‌شود، آن خرگوش را می‌خورند و آگهی ترحیمی منتشر می‌کنند و زیر آن می‌نویسند: «از طرف گله‌ی گرگ‌ها». سانسورچی که می‌بیند این عبارت خوبی نیست، آن را به این صورت تغییر می‌دهد: «از طرف عده‌ای از دوستان».