معرفی و دانلود کتاب صوتی گربه در باران | ارنست همینگوی | نوین کتاب گویا

ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) متولد سال 1899 و اهل کشور آمریکاست. پدر ارنست پزشکی ثروتمند بود که از هیچ کاری برای رشد و پیشرفت فرزند فروگذار نکرد. همینگوی که جوانی جذاب و کاریزماتیک بود، دوره‌ی دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از آن، چنان‌که مشتاقش بود، وارد حرفه‌ی روزنامه‌نگاری شد.

از آثار اوست: «خورشید همچنان می‌دمد»، «پیرمرد و دریا» و «مردان بدون زنان».

در بخشی از کتاب صوتی گربه در باران می‌شنویم

در میدان نزدیک به مجسمه‌ی یادبود جنگ، هیچ وسیله‌ی نقلیه‌ای نبود. آن طرفِ میدان، در کنار ورودی کافه، گارسونی ایستاده بود و به میدان خالی نگاه می‌کرد. همسر مرد آمریکایی، پشت پنجره‌ی هتل ایستاد و بیرون را نگاه کرد. بیرون، درست پایین پنجره‌ی اتاق، گربه‌ای زیر یکی از میزهای سبز که از آن آب می‌چکید، قوز کرده بود. گربه تلاش می‌کرد خود را طوری جمع کند که آبی رویش نچکد. همسر مرد آمریکایی گفت: «آخی. می‌رم پایین اون بچه گربه رو بیارم.»

شوهر روی دو بالشتی که روی تخت گذاشته بود لم داد و دوباره مشغول خواندن شد. گفت: «خیس نشی.»

شوهرش از روی تخت تعارف کرد: «می‌خوای من برم؟»

علاقه‌مندان به ادبیات آمریکا و دوست‌داران داستان‌های کوتاه، مخاطبین اصلی کتاب صوتی گربه در باران به شمار می‌روند.

با ارنست همینگوی بیشتر آشنا شویم

کتاب صوتی گربه در باران داستان کوتاهی از ارنست همینگوی، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آمریکایی‌ست. در این قصه‌ی شنیدنی، با زوجی آمریکایی همراه می‌شویم که برای گذراندن ایام تعطیلات به کشور ایتالیا سفر کرده و در هتلی ارزان‌قیمت اقامت نموده‌اند…

درباره کتاب صوتی گربه در باران

کتاب صوتی گربه در باران توسط انتشارات نوین کتاب گویا در اختیار مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است.

درباره مجموعه روایت آواهای سوپرانو

عناوینی که ذیل مجموعه‌ی روایت آواهای سوپرانو به انتشار رسیده‌اند، داستان‌های کوتاهِ صوتی‌ای هستند که به همت انتشارات نوین کتاب گویا تهیه و تولید شده‌اند. این داستان‌ها به قلم برترین قصه‌نویسان ادبیات غرب، از جمله چهره‌هایی چون آنتون چخوف و ارنست همینگوی، به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند.

کتاب صوتی گربه در باران مناسب چه کسانی است؟

در داستان‌نویسی اصلی هست که این‌چنین بیان می‌شود: «به جای این‌که بگویی، نشان بده.» مقصود از این جمله این است که داستان باید به خودی خود گویا باشد، و جهانِ خود را به طور دقیق بازنمایی کند. بگذارید مثالی از گفتن و نشان دادن بزنیم تا موضوع روشن‌تر شود. فرض کنید می‌خواهیم احساسی نظیر ترس را در شخصیتی نشان دهیم. در این صورت دو راه پیش پا داریم. یک راه این است که بگوییم «شخصیتْ ترسیده است.» این راهِ گفتن است. راه دیگر اما این است که ترس مدنظرمان را عینی کنیم. مثلاً به این طریق که نشان دهیم شخصیت از فرط ترس عرق سرد بر پیشانی‌اش نشسته. این راه که راهِ نشان دادن است، ترس شخصیت را بسیار مؤثرتر و دقیق‌تر به مخاطب منتقل می‌کند.

ارنست همینگوی بیشتر و بهتر از هر نویسنده‌ی دیگری به این اصلِ «نشان دادن به جای گفتن» در داستان‌هایش توجه کرده است. او استاد «نشان دادن» بود و از «گفتن» بیزار. چنان‌که در اغلب داستان‌هایی که نوشته، به سختی می‌توان سراغی از «توصیف» در معنای رایج کلمه گرفت. یکی از بهترین آثار او از این حیث، داستانِ گربه در باران (Cat in the Rain) است که هم‌اینک نسخه‌ی صوتی آن پیش روی شماست.

معرفی کتاب صوتی گربه در باران

همسر مرد از پله‌ها پایین رفت…


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86/book/76700

«نه، خودم میارمش. بچه‌گربه‌ی بیچاره. بیرون زیر میز داره تلاش می‌کنه خیس نشه.»

کتاب گربه در باران خط داستان ساده‌ای دارد: مرد و زنی آمریکایی برای گذران اوقات فراغت خود به کشور ایتالیا سفر و در هتلی ارزان‌قیمت اقامت می‌کنند. روز اول اقامت آن‌ها در ایتالیا باران شدیدی در هتل درمی‌گیرد. زن با دیدن گربه‌ای کوچک از پشت پنجره، گربه‌ای که برای در امان ماندن از باران به طرزی مظلومانه پناه گرفته، از اتاق خارج می‌شود؛ به این قصد که گربه را از باران نجات دهد. در راه اما به مردِ هتل‌دار برمی‌خورد و موضوع گربه را به‌کل از یاد می‌برد. مرد برای زن جذابیتی اغواگرانه دارد. میان این دو کششی احساس می‌شود که بیم آن می‌رود به گناه منجر گردد. اما آیا چنین خواهد شد؟…

ارنست همینگوی در سال 1961 بر اثر خودکشی از دنیا رفت.

با آغاز جنگ جهانی اول، ارنست همینگوی عازم زمین نبرد شد و در سال 1918، بر اثر زخمی شدید که در جبهه برداشت، در آستانه‌ی مرگ قرار گرفت. همینگوی بعدها این دوره از زندگی خود را در رمان «وداع با اسلحه» به تصویر کشید. دیگر واقعه‌ی مهمِ زندگی همینگوی، حضورش در جبهه‌های نبرد علیه فاشیسم در اسپانیا بود. این دوران پرآشوب نیز بعدها در یکی دیگر از آثار درخشان او، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند؟»، به روایتی ادبی بدل شد.