معرفی و دانلود کتاب طعم شیرین اسپرسو | سیما شیخ خطیبی | انتشارات پرسمان

سیما شیخ‌خطیبی، داستان‌نویس معاصر فارسی، در کتاب طعم شیرین اسپرسو داستان زندگی پسر جوانی به نام علیرضا را روایت می‌کند. این رمان، با ورود علیرضا به ترمینال آغاز می‌شود. خواننده از همان ابتدا درمی‌یابد که شخصیت اصلی، غمگین و پریشان است و به نظر می‌رسد افکاری ذهن‌اش را درگیر کرده‌اند.

معرفی کتاب طعم شیرین اسپرسو

این کتاب برای تمامی دوستداران رمان‌های عاشقانه و علاقه‌مندان به شناخت جریان ادبیات معاصر مناسب است.

با سیما شیخ‌خطیبی بیشتر آشنا شویم

او از این صحنه گذر می‌کند و بعد از خرید بلیت، گوشه‌ای می‌نشیند تا زمان حرکت اتوبوس‌اش فرا برسد. در این اثنا، نویسنده، حال‌ و روز علیرضا را بیشتر تشریح می‌کند و توضیح می‌دهد که او تا چند ماه پیش، شغل و سرمایه‌ی خوبی داشته و قرار بوده با دختری که دوست‌اش داشته، ازدواج کند؛ اما اکنون همه‌ی آن‌ها را از دست داده و مجبور است از آن محیط و حواشی پیرامون‌اش فاصله بگیرد. چراکه از جانب نامزد و شرکایش، با خیانتی دردناک مواجه شده که تاب مقاومت در برابر آن‌ها را ندارد.

تنفر وجودش را گرفت. احساس تهوع کرد. پنجره را باز کرد تا هوای تازه به صورتش بخورد. هوای مهرماه، اما او کجا بود؟ داشت می‌گریخت. می‌ترسید بی‌گناه دستگیرش کنند و او نتواند از حق خودش دفاع کند. تصمیم داشت پیش یکی از دوستان صمیمی‌اش که در یزد زندگی می‌کرد برود. دوستی که سال‌های دانشگاه را با هم گذرانده و از همه‌چیز هم خبر داشتند. می‌خواست مدتی بی‌صدا پیش او بماند، کمی آرام شود و مهم‌تر اینکه با کسی آشنا شود که بتواند او را از کشور خارج کند. چون در حالت عادی مظنون بود و نمی‌توانست راحت از کشور خارج شود. صدای همهمه و خنده‌ی مردم توجه‌اش را جلب کرد.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B7%D8%B9%D9%85-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D9%88/book/73428

انگار خیال علیرضا هم راحت شده بود ولی برایش عجیب بود. نه اصلاً هم عجیب نبود. آن دختر هم مثل خواهرش بود. هنوز غیرت در وجودش زنده بود. نگاهی به ساعتش انداخت، ده صبح بود. از دلشوره و نگرانی تا صبح نخوابیده بود. اصلاً مگر این چند وقتی یک خواب آرام داشت. صبح چند تا دانش‌آموز را دیده بود که با خنده و سروصدا به مدرسه می‌رفتند. آن‌وقت آرزو کرده بود هنوز بچه بود و با دنیای دروغ و خیانت آشنا نشده بود. کاش نه زری را دیده و نه با فرامرز آشنا شده بود!

او بلافاصله بعد از ورود به محوطه‌ی ترمینال، توجه‌اش به مرد جوانی جلب می‌شود که پیراهنی یقه‌باز به تن دارد و زنجیری را در دست می‌چرخاند. کمی جلوتر صدایی باعث می‌شود به پشت‌سر نگاه کند و دوباره همان مرد جوان را می‌بیند که برای یک دختر رهگذر، مزاحمت ایجاد کرده است.

سیما شیخ‌خطیبی، کتاب طعم شیرین اسپرسو را از زبان راوی سوم شخص و با نثری ساده و روان روایت می‌کند و به مسائل عادی و روزمره‌ی زندگی، درگیری‌های فکری، ناملایمتی‌ها و روابط انسانی می‌پردازد. این کتاب توسط انتشارات پرسمان در بازار عرضه شده است.

کتاب طعم شیرین اسپرسو برای چه کسانی مناسب است؟

سیما شیخ‌خطیبی، داستان‌نویس معاصر فارسی است که سال 1348 در دماوند متولد شده و کتاب‌های «آهو و گرگ»، «بانوی مهر» و «سرنوشت» را در کارنامه دارد. «دانی» هم مجموعه‌ کتابی از این نویسنده است که برای کودکان نوشته شده و کتاب‌های «دانی و عید نوروز»، «دانی و کباب داغ»، «دانی و گنجشک کوچولو»، «دانی مرتب می‌شه» و… را شامل می‌شود.

در بخشی از کتاب طعم شیرین اسپرسو می‌خوانیم

کتاب طعم شیرین اسپرسو، رمانی نوشته‌ی سیما شیخ‌ خطیبی است که با زبانی روان و ساده توسط راوی سوم شخص روایت می‌شود. این کتاب، به شرح زندگی علیرضا می‌پردازد؛ پسر جوانی که به‌تازگی همه‌ چیزش را از دست داده و روزهای خوبی را از سر نمی‌گذراند. خواننده در جریان داستان، به‌ مرور بیشتر با این شخصیت و چالش‌های پیش روی او آشنا می‌شود.

درباره‌ی کتاب طعم شیرین اسپرسو

یاد زری چنگی به دلش انداخت. قطره اشکی از چشمش جوشید اما چشمش را بست تا کسی آن را نبیند. چه کسی می‌گفت مرد گریه نمی‌کند. علیرضا دلش می‌خواست سیر گریه کند. همه‌ی این مدت فکر می‌کرد زری هم مثل خودش عاشق و شیفته است. چه دردآور خُرد شده بود. غرورش شکسته بود و این بدتر از آن بود که سرمایه و آبرویش را از دست داده بود.