معرفی و دانلود کتاب عشق ابدی | مریم اسدی علیایی | انتشارات ندای الهی

قیمت نسخه الکترونیک


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B9%D8%B4%D9%82-%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C/book/71573

– مگه ازت نظر خواستم که می‌خوای یا نمی‌خوای. باید یکی از این دو تا رو انتخاب کنی.

کتاب عشق ابدی یکی دیگر از رمان‌های عاشقانه‌ی مریم اسدی علیایی، با دغدغه‌های نوجوانانه است که روایتی پیرامون عشق و ازدواج را در بستر جامعه‌ای که درگیر فقر و محرومیت‌های ناشی از آن است، به‌تصویر می‌کشد.

درباره‌ی کتاب عشق ابدی

در داستان‌های عاشقانه‌ی عامیانه، معمولاً تیپ‌های شخصیتی به‌جای شخصیت‌های دارای فردیت ایفای نقش می‌کنند. در اینگونه روایت‌ها تحکم باورها و سنت‌های اجتماعی بر شخصیت‌های داستان، خصوصاً زنان آشکار است که در این رمان نیز تا حدی شاهد آن هستیم. از دیگر ویژگی‌های این داستان می‌توان به داشتن زبان عاطفی و نزدیکی به محاوره اشاره کرد. تاکنون از این نویسنده رمان‌های دیگری همچون «در قلبت جایی برای من هست؟»، «باورم کن»، «نمی‌خواهم دختر بمانم» و «مراقبم باش» منتشر شده است. این داستان به‌تازگی از سوی انتشارات ندای الهی منتشر شده است.

کتاب عشق ابدی مناسب چه کسانی است؟

این رمان به مخاطبانی که به دنبال روایتی عاشقانه، با زبانی ساده و به دور از پیچیدگی‌های داستان‌های مدرن هستند، پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب عشق ابدی می‌خوانیم

معرفی کتاب عشق ابدی

سعی می‌کردم نسبت به قبل بی‌تفاوت‌تر باشم، هر روز که می‌گذشت، اصرار امیر بیشتر می‌شد و من سردتر می‌شدم. البته به ظاهر وگرنه توی دلم غوغا به‌پا بود. یک سال به همون صورت گذشت. دو تا خواستگار با شرایط خوب داشتم پدرم گفت: دیگه هیچ بهونه‌ای رو ازت قبول نمی‌کنم. تقصیر منه که اختیارت رو دادم دست خودت وگرنه تو سی‌سالگی باید سه تا بچه داشتی.

این روزها داستان‌های عاشقانه که دغدغه‌های روزمره را با زبانی عامیانه و ساده بیان می‌کنند، میان نوجوانان، خصوصاً دختران طرفداران زیادی دارد. در اینگونه آثار معمولاً درونمایه‌ی اصلی قصه عشقی‌ست که دچار حرمان شده و شخصیت زن داستان برای احیای مجدد آن یا رفع موانعی که می‌تواند شامل فقر، تفاوت طبقاتی، خیانت، ممنوعه بودن عشق و… باشد، تلاش می‌کند. در رمان عشق ابدی، نوشته‌ی مریم اسدی علیایی نیز شاهد داستان زندگی دختری به نام ارغوان هستیم که با فقر بزرگ شده و به همین‌سبب اغلب موقعیت‌های ازدواج خود را از دست داده است. تا آنکه بالاخره بعد از ادامه‌ی تحصیلاتش دچار احساسی متفاوت و عشقی ناب و دلخواه می‌شود و این تنها آغاز ماجرای عاشقانه‌ی اوست.

اعتراض کردم اهمیت نداد، قهر کردم اهمیت نداد، لج کردم، اهمیت نداد. حتی اصرارش بیشتر هم شد و پای احمد رو هم وسط کشید، گفتن یا بگو کدومش یا خودمون یکی رو انتخاب می‌کنیم. روزای سختی بود. من دیگه توی اون خونه زیادی بودم، تحملم رو نداشتن نه اینکه اذیتشون کنم اما همین مجرد موندنم خودش براشون عذاب بود. احمد از همه بیشتر شاکی بود می‌گفت: نباید می‌ذاشتیم بره دانشگاه، آستین سر خود شده، خودش می‌بره و خودش می‌دوزه. اگر به دختر رو بدی همینقدر پررو می‌شه. دلم شکست، سال‌ها بود خرج خونه روی دوش من بود، پدرم یه بازنشستگی جزئی می‌گرفت که حتی به اول برج هم نمی‌کشید، مثل یه مرد داشتم زحمت می‌کشیدم، تمام هم و غمم این بود که همه مدل میوه توی خونه باشه، غذاها مقوی باشن، پدر و مادرم تامین باشن، حتی یکبار نشد که برم تفریح و خوش گذرونی اصلا دختر بودنم رو تا قبل از ورود امیر به زندگیم فراموش کرده بودم، اون همه زیبایی به چشمم نمی‌اومد، حتی وقتی امیر وارد زندگیم شد با اون همه عشق و علاقه خط قرمزام رو رعایت کردم و حالا محکومم کرده بودن به پر رویی. با تمام توانم مقاومت کردم، از احمد سیلی خوردم از پدرم سرکوفت شنیدم داشتن بهم سخت می‌گرفتن که راضی به ازدواج بشم اما مقاومت کردم.