مقصود از ارائهی مقدمهی فوق، معرفی کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم (I Declare Love Upon You) بوده است. این اثر مجموعه شعری از غاده السمان، شاعر بلندآوازهی سوری است. السمان در اشعار کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم با زبانی پرسوز و گداز از عشق و تجارب عاشقانه سخن گفته است، و اینچنین، بار دیگر بر این مدعا که «شاعر شرقی عشق را بهتر از کف دستش میشناسد»، صحه گذاشته است.
غاده السمان (Ghada al-Samman) به سال 1942 در شهر دمشق (واقع در کشور سوریه) دیده به جهان گشود. او یکی از بانیان شعر نو در جهان عرب محسوب میشود. خانوادهی السمان جزو اهالی فرهنگی شهر بودند. پدرش، دکتر احمد السمان، رئیس دانشگاه سوریه و وزیر آموزش و پرورش این کشور بود و خویشاوندی دوری با نزار قبانی، شاعر برجستهی سوری داشت. غاده السمان به پشتوانهی پدرِ اهل هنر و ادب خود، با ادبیات کلاسیک عرب آشنا شد و خیلی زود به وادی شعر و شاعری افتاد. او در سال 1969 با دکتر بشیر الداعوق ازدواج کرد و از وی صاحب پسری به نام حازم شد. غاده السمان در رشتهی ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و پس از آن، برای فارغالتحصیلی در دورهی کارشناسی ارشد، وارد دانشگاه آمریکایی بیروت شد و در آخر، مدرک دکترای خود را از دانشگاه لندن دریافت نمود. در سال 1962 نخستین اثر ادبی غاده السمان که مجموعه داستانی بود با عنوان «چشمانت سرنوشت من است»، به انتشار رسید. سه سال بعد، دومین کتابش با عنوان «هیچ دریایی در بیروت نیست» روانهی بازار شد، و نام السمان به عنوان یکی از نویسندگان مطرح ادبیات عرب، بر سر زبانها افتاد.
«آه صدای تو، صدای تو! / سرشار از مهربانی میآید، و زندگانی را منفجر میکند»… کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم یکی از آثار برجستهی غاده السمان، شاعر برجستهی اهل سوریه، است. در این اثر شماری از درخشانترین سرودههای عاشقانهی شاعر گرد آمده است.
درباره کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم
اشعار کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم مملو از تصاویر استعاری درخشان، آناتِ زبانیِ شگرف و مضامین دلکش و تأملبرانگیزند. این تصاویر و آنات و مضامین، به بهترین نحو ممکن در ترجمهی فارسی دکتر عبدالحسین فرزاد منتقل گشتهاند.
معرفی کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم
در عالم نظر، همواره تقابلی میان عشق و عقل تصور میشود. گویی این دو از ابتدای خلقت در مقام دشمنان یکدیگر تجسم و تخیل شدهاند. اسطورهی آفرینش یهودی – اسلامی نیز بر این تصور صحه میگذارد. در خوانش عرفانی از داستان آفرینش، روحی که خداوند در کالبد آدمی میدمد، همانا روح عشق و محبت است. و در این بافتار، فرشتگان الهی که زبان به اعتراض میگشایند و در خلافت آدم بر زمین چون و چرا میآورند، نمایندهی عقلانیت به شمار میروند. دوگانهی عشق و عقل، در تقسیمبندی فرهنگها نیز نقش بازی کرده است. چنانکه میدانیم، فرهنگ و تمدن غربی که از یونان باستان نشأت گرفته، فرهنگ و تمدنی عقلمدار معرفی میشود. در مقابل، فرهنگهای شرقی، خاصه دو فرهنگ ایرانی و سامی، فرهنگهایی عشقمحور توصیف میشوند. در این تقسیمبندیِ سادهانگارانه، البته بهرهای از حقیقت وجود دارد. عشق در عالم شرق مرتبهای شامخ و ورای تصور دارد. در فلسفهها و بینشهای شرقی، عشق گوهر هستی و اصل و اساسِ عالمِ امکان است. بیعشق هیچ آفرینشی در کار نبود. عشق بود که خدای قهار و جبار را به صرافت خلق کائنات انداخت. و عشق بود که مایهی خلق آدمی گشت. شاید از همین روست که در مشرقزمین، همواره شعر و شاعری بازاری چنین پرخواستار داشته است. چه، عشق نه در بحثهای کلامی و فلسفی، بلکه تنها در زبان خارق عادتِ شعر است که امکان تجلی مییابد. و باز شاید از همین روست که عمدهی شاعران بلندمرتبهی تاریخ، یا از شرق ظهور کردهاند، یا دل در گرو بینشهای شرقی داشتهاند (به عنوان نمونه: گوته و لرد بایرون).
گفتنی است که کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم توسط نشر چشمه در اختیار مخاطبین علاقهمند قرار گرفته است.
کتاب علیه تو اعلان عشق میدهم مناسب چه کسانی است؟
قیمت نسخه الکترونیک