معرفی و دانلود کتاب فریب دادن شیطان: راز آزادی و موفقیت | ناپلئون هیل

_ فریب دادن شیطان عمیق‌ترین کتابی است که تاکنون خوانده‌ام. شجاعت ناپلئون هیل در نگارش درباره‌ی کار ابلیس در کلیساها، مدارس و سیاست‌های ما اساس جامعه‌ی آن زمان را تهدید می‌کرد. (شارونلچتر)

وقتی مترصد یافتن مسیری شدم که برای آزمودن فلسفه‌ام باید می‌پیمودم، به کشف بزرگی رسیدم. من فهمیدم از طریق قدرت بزرگی که با آن آشنایی نداشتم، شجاعتم را از دست داده‌ام، ابتکار من ضعیف شده بود، اشتیاقم فرو نشسته بود و از همۀ این‌ها بدتر خجالت می‌کشیدم اذعان کنم که من نویسندۀ فلسفۀ عزم و ارادۀ شخصی هستم، زیرا در عمق وجودم می‌دانستم یا فکر کردم که می‌دانم فلسفۀ من نمی‌تواند مرا از یأس و ناامیدی نجات دهد.

اگر برای رسیدن به موفقیت به یک راهنمای درونی نیاز دارید این کتاب لذت­‌بخش و تأثیرگذار را بخوانید.

با ناپلئون هیل بیشتر آشنا شویم

در مصاحبه با شیطان ماهیت دقیق و راستین قدرتی که سبب شده بود شجاعت و ابتکارم را از دست بدهم، توصیف شده است. این همان قدرتی بود که میلیون‌ها نفر را گرفتار کسادی بزرگ کرده بود. این سلاح زورمندی است که شیطان به کمک آن می‌تواند انسان‌ها را کنترل کند.

-ناپلئون هیل یکی از متفکران بزرگ و بانفوذ آمریکا بود که امروزه نیز تأثیر بسیار زیادی دارد. او این کتاب نشان می‌دهد که چگونه ترس و عدم‌اعتماد می‌تواند شما را از دستیابی به موفقیت بازدارد. (مدیر یک انتشارات آمریکایی)

در سال 1908 هیل با اندرو کارنگی (سرمایه‌دار و نیکوکار اسکاتلندی‌تبار) به مدت سه روز مصاحبه کرد. بیست سال بعد او اولین کتاب موفقیت را با سامان دادن این مصاحبه در هشت جلد با عنوان «قانون کامیابی» چاپ کرد. این نویسندۀ مشهور در سال1937 کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» را نوشت که تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب خودیاری تاریخ شد. از دیگر آثار ناپلئون هیل می‌توان به کتاب‌های «شاه‌کلید ثروت» و «دینامیت موفقیت» اشاره کرد.

جملات برگزیدۀ کتاب فریب دادن شیطان

– چه وقت خوبی برای نشر این کتاب است! این اثر ، نبوغ واقعی فریب دادن شیطان را نشان می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا بر ترس‌هایی که مانع موفقیتمان می‌شوند، غلبه کنیم. (هاروی ماکای – نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز)

کتاب فریب دادن شیطان مناسب چه کسانی است؟

خلاصۀ فکری که به ذهنم خطور کرد این بود: به‌رغم این حقیقت که از اندرو کارنگی و بیش از پانصد نفر انسان موفق دربارۀ اهمیت اتاق فکر و ذهن برتر (که در آن چند نفر برای از بین بردن مسئله تشریک مساعی می‌کنند) مطالب بسیاری آموخته بودم، نتوانسته بودم اتحاد و اجماعی را شکل دهم که راه موفقیت را به جهانیان بیاموزد.

– از شما می‌خواهیم که به گفت‌وگوی واقعی او با شیطان توجه کنید. این‌گونه متوجه می‌شوید که شیطان واقعاً کیست و با نودوهشت درصد انسان‌های زنده به گفته‌ی خود او چه می‌کند. (مارک ویکتور هنسن)

معرفی کتاب فریب دادن شیطان: راز آزادی و موفقیت

– تنبلی + بی‌تفاوتی = مسامحه‌کاری = از دست دادن عزم و اراده

– توانایی رفتن به فراسوی شکست و مأیوس نشدن دارایی مهم همۀ کسانی است که در هر کاری به موفقیت‌های بزرگ می‌رسند.

– ادیسون شکست را به سنگ زیربنا برای رسیدن به موفقیت تبدیل کرد، اما دیگران شکست را بهانه‌ای برای موفق نشدن در نظر گرفتند!

– زندگی کسی را در برابر شکست و ناکامی مصون نمی‌کند. اما زندگی به همۀ مردم قدرت فکر مثبت می‌دهد. این کیفیت مغزی می‌تواند هر شکستی را جبران کند و آن را به سود و نعمت تبدیل کند.

در بخشی از کتاب فریب دادن شیطان می‌خوانیم

ناپلئون هیل (Napoleon Hill) مشهورترین نویسندۀ کتاب‌های خودیاری، به این دیدار خیالی رنگ واقعیت زده است. او به ملاقات با شیطان رفته، با او به گفت‌و‌گو نشسته و نتیجۀ این دیدار را در کتاب فریب دادن شیطان (Out Witting the devil) به اشتراک گذاشته است. هیل سفر برای این دیدار را به سرعت آغاز می‌کند. شگرد او در کتاب‌هایش مصاحبه است، تا اینگونه ما را با خودمان و نقاط ضعفمان مواجه کند. او از این نقاط ضعف به عنوان نیمۀ تاریک وجود یاد می‌کند و این نکته را مدام یه یاد ما می‌اندازد که تمام دلایل عدم موفقیت در درون ما نهفته است. ما باید از دست این شیطان درونی فرار کنیم تا به آزادی برسیم و راه پیروزی را برای خودمان هموار کنیم.

درحالی‌که روبه‌روی بنای یاد بود لینکلن نشسته بودم که بارها قبلاً مرا به اوج موفقیت رسانده بود، فکر شادی‌بخشی بر من حاکم شد که فکر کردم می‌توان بی‌تفاوتی حاکم‌شده را از بین برد.

ناپلئون هیل در کتاب فریب دادن شیطان، از نیرویی پلید یا همان نیمۀ تاریک وجود انسان می‌گوید که مهم‌ترین عامل عدم‌ دستیابی او به اهدافش است. این اثر راز‌های غلبه بر نقاط ضعف و رسیدن به موفقیت را آشکار می‌کند.

دربارۀ کتاب فریب دادن شیطان

ناپلئون هیل متولد سال 1883 در ویرجینیا است. او در منطقه‌ای به دنیا آمد که خرافات در آن بسیار زیاد بود. پدر هیل آهنگر بود و تمام اعضای خانواده در یک اتاق کوچک زندگی می‌کردند. نُه‌ساله بود که مادرش فوت کرد و با ازدواج مجدد پدرش، او به حال خودش رها شد. از دوران کودکی به نوشتن و خواندن علاقه داشت و در سیزده‌ سالگی خبرنگار روزنامه شد. با پولی که جمع کرد در هجده‌سالگی به تحصیل در رشتۀ وکالت مشغول شد.

در این زمان و این شرایط شیطان باید به رقص و پایکوبی مشغول بود. دست‌کم او می‌دانست که نویسندۀ کتاب موفقیت‌های فردی را در سیطرۀ خود درآورده و او را گرفتار تردید و دودلی کرده است. اما مخالفت شیطان هم باید در این میان نقش ایفا کرده باشد.

اگر این امکان را به ما بدهند که ساعتی را به ملاقات شیطان برویم، چه چیزی به او خواهیم گفت؟ آیا همۀ عدم‌ موفقیت‌های ما تقصیر اوست؟ یا تنبلی و بی‌برنامگی‎های ما هم مؤثر بوده است؟ واکنش ما در این قرار چه خواهد بود؟

هدف دکتر هیل انتقال یک فلسفه است؛ این که چگونه رسیدن به اهداف موجب شادی و نشاط در زندگی می‌شود. ما اکنون مثل دوران کساد و رکود هیل در معرض آزمایش قرار داریم. او افسرده و دلسرد بود ولی با درک واقعیت‌های موجود این دنیا و کشف فریب‌های شیطان درونی به آرامشی مطلق رسید که به معنای رسیدن او به خواسته‌هایش بود. ترس، تنبلی، اضطراب، تعلل، عصبانیت و حسادت ابزار‌های دست شیطان هستند و در زندگی طوری عمل می‌کنند که ما را به نابودی بکشند. نویسنده در کتابش با هفت اصل کاربردی ما را به مقابله با شیطان می‌برد.

نکوداشت‌­های کتاب فریب دادن شیطان

به‌رغم این حقیقت که من قدرت ذهن جمعی را درک کرده بودم، نمی‌توانستم از این قدرت استفاده کنم. من کار یک «گرگ تنها» را می‌کردم و از ذهن دیگران استفاده نمی‌کردم. مصاحبه با شیطان ممکن است وقتی هیل روبه‌روی بنای یادبود لینکلن نشسته بود، به ذهنش خطور کرده باشد. آیا این واقعیت داشت؟ برای هیل واقعیت داشت و به او کمک کرد تا چهارچوبی برای زندگی کردن پیدا کند و یافته‌های خود را با ما در میان بگذارد…

فهرست مطالب کتاب

یادداشت برای خوانندگان

پیشگفتار

فصل یک: ملاقات با اندرو کارنگی

فصل دو: دنیای جدیدی در من جان می‌گیرد

فصل سه: یک مصاحبۀ عجیب با شیطان

فصل چهار: ادامۀ صحبت با شیطان

فصل پنج: اعتراف ادامه دارد

فصل شش: ریتم هیپنوتیزمی

فصل هفت: بذرهای ترس

فصل هشت: قطعیت هدف

فصل نه: آموزش و دین

فصل ده: نظم و ترتیب شخصی

فصل یازده: از مصائب و بدبیاری درس بیاموزیم

فصل دوازده: محیط، زمان، هماهنگی و احتیاط

خلاصه

مؤخره

تعمق


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86/book/68437