پیش از اینکه بهعنوان نویسندهی داستان کوتاه مشهور شود، پنجسال در مجلهی مُد وُگ (Vogue) کار میکرد. اولین مجموعهی داستان کوتاهش با نام «چهار پای عریان در یک تخت و داستانهای دیگر» در سال 1990 منتشر شد و جوایز و موفقیتهای زیادی مانند جایزهی سامرست موآم (Somerset Maugham Award) را برای او به ارمغان آورد. پس از آن مجموعههای داستان کوتاه و رمانهای دیگری نوشت که همچنان بهعنوان آثاری موفق تقدیر شدند. بسیاری از داستانهای او تبدیل به نسخهی صوتی شده و با صدای گویندگانی مشهور از رادیو بیبیسی پخش شدهاند. هلن سیمپسون، توجه ویژهای به داستان کوتاه دارد. از نظر او: «در رمان، باید شرح و تفصیل داد؛ باید گفت که هر اتفاقی کِی، کجا و چگونه رخ میدهد و همینطور ادامه داد و ادامه داد. ولی راستش در داستان کوتاه هیچکدام از اینها لازم نیست. میشود از تمام این جزئیات پراکنده و غیرضروری گذشت و به مغز ماجرا رسید.»
آنچه باعث میشد مکس جذب دوری شود، تعادل میان آندو بود؛ یک شناوری آرام خاصی در دوری وجود داشت که با شیوهی انفجاریتر مکس هماهنگ بود. این روزها دوری بیشتر راکد بود تا آرام، شناور بودنش هم از بین رفته بود. مکس آرزو میکرد که کاش میتوانست بمبی زیر او بگذارد. دوری ظاهراً به همهچیز بیتفاوت بود غیر از عشق ورزیدن به بچههایش. این باعث شده بود مکس بخواهد وقتی او در خانه از جلویش رد میشود، یک اردنگی به او بزند تا سرعتش بیشتر شود.
فهرست مطالب کتاب
هلن سیمپسون، نویسندهی انگلیسی، در سال 1959 متولد شد. مادر او معلم بود و پدرش طراح و سازندهی کشتی و قایق. از میان تمام اعضای خانواده، او اولین نفری بود که وارد دانشگاه شد. هلن سیمپسون در دانشگاه آکسفورد ادبیات انگلیسی خواند و بازآفرینی کمدی را بهعنوان موضوع پایاننامهی خود برگزید.
کتاب مادری برای علاقهمندان به داستان کوتاه و داستانهایی در ارتباط با چالشهای زندگی زنان در جهان مدرن مناسب خواهد بود.
با هلن سیمپسون بیشتر آشنا شویم
هلن سیمپسون (Helen Simpson) چند پرده از مادری در جهان مدرن را در کتاب مادری (Motherhood) به نمایش درآورده است:
در داستان اول کتاب مادری، هلن سیمپسون ما را با قضاوتهای تناقضآمیزمان دربارهی مادری روبهرو میکند. عدسها و سوسنها داستان چند ساعت از زندگی دختر نوجوانی به نام جِید است. جید تصمیم گرفته زندگی خودش را طوری بسازد که اصلاً شبیه مادرش نشود. او با تحقیر به زندگی مادر خود و بقیهی مادران نگاه میکند. جید فکر میکند که زندگی باید معنایی واقعی داشته باشد، نه اینکه تمام مدت آدم به فکر بزرگ کردن بچه باشد. جید به فکرهای خود خیلی مطمئن است، تا وقتی که خود را در وضعیتی میبیند که مدیریتش برای او خیلی سخت است. او همچنان دوست ندارد که مادر باشد، اما همان موقع متوجه میشود که همیشه در ته دل، مادرش را ستایش میکرده؛ مادری که چهاربچه را در شرایط سخت بزرگ کرده است.
معرفی کتاب مادری
مجموعهی تکههای نیک، ترجمهای است که کتابسرای نیک از بخش عمدهی کتابهای مجموعهی وینتیج مینی (Vintage Minis) انتشارات پنگوئن منتشر کرده است. انتشارات پنگوئن این مجموعه را برای جلب اشتیاق خوانندگان به مطالعهی آثار کلاسیک تهیه کرده است. هر جلد از مجموعهی وینتیج مینی درواقع، گزیدهی یکی از آثار یک نویسندهی بزرگ و تأثیرگذار است. این مجموعه، کتابهایش را از میان آثار نویسندگانی برگزیده است که تجربه و دریافت حسی خود از زندگی را نوشتهاند. هر کدام از این کتابها، یکی از فصول زندگی را در برابر چشم مخاطبشان میگیرند. به همین دلیل وینتیج مینی هر کتاب را با عنوانی نامیده است که تجربیات آن مرحله از زندگی را به مخاطب ارائه میدهد. زبان، عشق، آزادی، حسادت، مادری، کار، دوستی، جنگ، خانه، خوردن، هنر و رویاها ازجمله جلدهای این مجموعه هستند.
در نکوداشت کتاب مادری
- هلن سیمپسون نویسندهای است که استعداد درک و ابراز محبت و احساساتی صمیمانه را دارد. اغلب افراد از استعداد چنین بینش درخشانی بیبهره هستند. نویسندگان زیادی نیستند که مثل هلن سیمپسون توانایی این را داشته باشند که طنز را بهگونهای در اثرشان بگنجانند که درستی و صداقت، که ویژگی برجستهی کارهای او است، قربانی نشوند. (فیلیپ هنشِر، نشریهی Mail on Sunday)
کتاب مادری مناسب چه کسانی است؟
هلن سیمپسون از موضوعاتی مینویسد که چالشهای زندگی معاصر هستند. کیت کلوی، منتقد و روزنامهنگار مشهور دربارهی هلن سیمپسون میگوید: «داستانهای هلن سیمپسون برای کسانی مثل من، در هر کلمه مانندی اخطاری برای درک یک واقعیت هستند؛ صریح، شاعرانه و بهشکل عجیبی کمدیوار.»
در بخشی از کتاب مادری میخوانیم
یادداشت سرپرست مجموعه
عدسها و سوسنها
کافه سوسایتی
هِی آره، زندگیتو بکن
هوای سنگین
یک روز صبح زود
دربارهی نویسنده
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C/book/76452
مکس در این موقع از سال، مخصوصاً از وقتی که وارد دههی پنجم زندگیاش شده بود، احساس بیقراری میکرد. کارتهای تبریک تولد همه خبر از چهلساله شدنش میدادند. زیر نور شمع بهتر بود آبجویی بزند، در مورد کفلهای بد شوخی کند، کمربند باز کند. نقشهی راهش کشیده شده بود؛ راهی دراز یا نه آنقدرها دراز تا گور داشت؛ و حالا نگاه کردن به چپ یا راست برایش قدغن بود. از وقتی که همهی لحظات بیداریاش، اوقات متأهلی شده بود، مجبور بود همیشه خودش را سفت نگه دارد. زندگی متأهلی برای دوری خوب بود، او خودش را با بچهها سرگرم کرده بود. ولی او به انگیزهای رمانتیک نیاز داشت؛ در غیر اینصورت باید زندگیای را ادامه میداد که ارزش زیستن نداشت.
کتاب مادری، شامل داستانهای کوتاهِ «عدسها و سوسنها، کافه سوسایتی، هِی آره زندگیتو بکن، هوای سنگین، یک روز صبح زود» را انتشارات کتابسرای نیک با ترجمهی حسین کاظمی یزدی منتشر کرده است.
دربارهی مجموعه کتابهای تکههای نیک
او میتوانست ببیند که غذا و نوشیدنی و تلویزیون میانسالیای که روزبهروز ضخیمتر میشود در پایان هر روز منتظرش هستند، ولی اگر به خودش اجازه میداد که در چنین مسیری بیفتد، آدم بسیار پستی بود. هیکل زنش مثل یک ماشین شده بود، آدمهای مختلف را در خودش جا میداد، ولی خودش ظاهراً دیگر کاری با آن نداشت. او دیگر نمیتوانست رنجیده شود.
داستان یک زن بلندپرواز و مغرور که در یک مراسم ادبی پایانناپذیر گیر افتاده و تمام حواسش پیش پرستار بچهاش است که در خانه منتظر اوست. داستان مادر خستهای که دلش لک زده برای یک دورهمی و صحبت با چند نفر همسنوسال، ولی پسرش ناخواسته مانع اوست. داستان دختر نوجوانی که اتفاقی با یک مادر و دو فرزندش روبهرو میشود و با دیدن دستپاچگی او، برای اولینبار به مادر خودش که بهراحتی چهاربچه را بزرگ کرده افتخار میکند.
کتاب مادری، مجموعهی پنج داستان کوتاه از هلن سیمپسون است. محور تمام این داستانها شخصیت زنانی است که با بهدنیا آمدن یک بچه، جهانشان زیرورو شده است. این داستانها تصویری واقعی از مادر بودن را به ما نشان میدهند؛ از لذتهای آن گرفته تا سختیهای طاقتفرسای آن. این کتاب از مجموعهی تکههای نیک است که توسط انتشارات کتابسرای نیک منتشر شدهاند.
دربارهی کتاب مادری