معرفی و دانلود کتاب مارمولک سیاه | ادوگاوا رانپو | انتشارات چترنگ

دری را که شیشه داشت و شیشه‌اش شکسته بود باز کردند و وارد مکانی شدند که کف آن بلندتر بود.

فهرست مطالب کتاب

یوکیو میشیما، نویسنده و نمایشنامه‌نویس ژاپنی بر اساس این کتاب یک تئاتر را به صحنه برد. همچنین بر اساس این نمایشنامه، فیلمی با همین نام توسط کینجی فوکاساکو ساخته شد که مورد توجه مخاطبان ژاپنی و غیر ژاپنی بسیاری قرار گرفت.

نکوداشت‌های کتاب مارمولک سیاه

  • اگر به داستان‌های معمایی و پیچیده علاقه‌مندید، از این کتاب لذت زیادی خواهید برد؛ خشن، گیج‌کننده و قدرتمند. (سارا بلاندی، روزنامه‌نگار)

  • در کتاب مارمولک سیاه نوشته‌ی ادوگاوا رانپو و ترجمه‌ی محمود گودرزی فصل تازه‌ای از ماجراجویی‌های کارآگاه کوگورو آغاز می‌شود؛ او که در حل پرونده‌های پیچیده و سخت تبحر دارد، این بار با یک شرّ مطلق به نام مارمولک سیاه روبه‌رو است که به‌سادگی بازی را واگذار نمی‌کند و هزارتویی از ماجرا و معما را در مقابل کارآگاه زبردست قرار می‌دهد. این کشاکش میان کارآگاه و آدم‌ربای تیزهوش نمایشی از تقابل خیر و شر را در متن قصه می‌آفریند که خواننده همراه آن شده و در لذت روایت غرق می‌شود.

    ساحل «ت» محله‌ای پر از کارخانه بود، وسیع و فاقد خانه‌های مسکونی، و شب‌ها به خرابه‌ای واقعی شباهت داشت، بدون هیچ نوری، به جز چند چراغ خیابانی که اینجا و آن جا روشنایی کمرنگی می‌پراکندند. هر سه از زمینی باتلاق‌گونه که در امتداد رودخانه بود عبور کردند. بعد، پس از گشتنِ بسیار میان کارخانه‌ها، وارد محوطه کارگاهی قدیمی شدند که تغییر کاربری داده بود.

    معرفی کتاب مارمولک سیاه

    تارو هیرایی ملقب به ادوگاوا رانپو، متولد 1894 و درگذشته در سال 1965 نویسنده و درام‌نویس جنایی معمایی مشهور ژاپنی است. او را از پیشگامان داستان‌های جنایی و روانکاوانه در کشور ژاپن برشمرده‌اند که تسلطش بر ادبیات پلیسی زبانزد منتقدان و خوانندگان بوده و هست. رانپو نام مستعار خود را از نام ادگار آلن پو، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی برگرفته بود و به دلیل علاقه‌اش به این نویسنده او را آلن‌پوی خاور دور نیز خطاب می‌کنند.

    دیوارها شکافته شده بودند، سکوی ورودی به طرز خطرناکی پایین آمده و علف‌های هرز حیاط را اشغال کرده بود؛ تمام این‌ها باعث می‌شد ظاهر خانه‌ای جن‌زده‌ را پیدا کند. مارمولک سیاه چراغ‌قوه‌ای را که با خود آورده بود روشن کرد و درحالی‌که علف‌های هرز را لگدمال و زمینِ زیر پایش را به دقت روشن می‌کرد، پیشاپیش دیگران راه افتاد. ساختمانی چوبی در پنج شش قدمی ورودی قد علم کرده بود. شعاع نور در امتداد ساختمان لغزید. پنجره‌های شیشه‌ای فراوانی داشت، اما تمام شیشه‌های آن‌ها شکسته بود؛ حتی یکی‌شان هم سالم نبود. دَری اریب جیرجیرکنان باز شد و آن‌ها به درون ساختمانی رفتند که مملو از تار عنکبوت بود.

    این کتاب به همه‌ی علاقه‌مندان رمان‌ها و داستان‌های معمایی، پلیسی و جنایی توصیه می‌شود.

    با ادوگاوا رانپو بیشتر آشنا شوید

    کتاب مارمولک سیاه بسیار شبیه به تریلرهای کارآگاهی غربی است؛ این کتاب برای خوانندگانی که همیشه منتظر معماهایی ظریف‌تر هستند، یک انتخاب راهگشا است. (وبسایت آمازون)

  • از ادوگاوا رانپو بیش از چهل رمان و داستان پلیسی به جا مانده است که بخش بزرگی از آن‌ها به زبان‌های خارجی ترجمه شده‌اند. در ایران نیز به‌جز کتاب مارمولک سیاه، کتاب‌های «جنایات مرموز دکتر مِرا» و «شکار و تاریکی» به زبان فارسی برگردانده شده‌اند.

    در بخشی از کتاب مارمولک سیاه می‌خوانیم

    چراغ‌قوه به نوبت دستگاه‌های اسقاطی، تیرچه‌های زنگارگرفته‌ای را که روی سقف می‌خزید، چند دیفرانسیل ماشین، تسمه‌هایی پاره‌شده و چیزهای دیگری را روشن کرد که یکی پس از دیگری پشت سرشان محو شدند تا اینکه در گوشه‌ای از ساختمان رسیدند به اتاق کوچکی که شبیه دفترِ سرکارگرها بود.

    مشهورترین کتاب نویسنده‌ی محبوب رمان‌های جنایی و معمایی ژاپن که تاکنون دست‌‌مایه‌ی فیلم‌ها و نمایش‌های پلیسی مهمی قرار گرفته است… کتاب مارمولک سیاه نوشته‌ی ادوگاوا رانپو به ماجرای ربوده شدن یک دختر ثروتمند ژاپنی توسط یک شخصیت پیچیده و مرموز می‌پردازد؛ شخصیتی که حتی کارآگاهان زبده را هم گیج می‌کند.

    درباره‌ی کتاب مارمولک سیاه

    فرشته سیاه

    در سرزمین مردگان

    خانم میدوریکاوا

    ساحره

    زن سارق

    دو نقش در یک نقش

    سانائه

    خنده آکچی

    شکست

    یوکو

    عنکبوت و پروانه

    بخار شدن و به هوا رفتن

    صندلی انسانی

    ستاره مصری

    آقای ایواسه شوئئی

    قرار ملاقات

    زوجی عجیب

    تعقیب

    ماجرای اشباح

    در قایق

    مراسم تدفین

    زیرِ زمین

    در موزه

    آکواریوم

    درون قفس

    یک شوخی

    روزنامه

    ماتسو

    باز هم مانکن‌ها

    مارمولک


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84%DA%A9-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87/book/72515مارمولک سیاه نبرد دو ذهن تیزهوش و نابغه است. کارآگاه کوگورو و یک زن آدم‌ربا که هیچکدام به‌راحتی میدان نبرد را واگذار نمی‌کنند. از این بازی مهیج لذت ببرید. (ژسوس فلورس، نویسنده‌ی داستان‌های جنایی)

کتاب مارمولک سیاه برای چه کسانی مناسب است؟

از دیگر نکات قابلِ‌توجه کتاب، استفاده از درونمایه‌ی روان‌شناسی و تکنیک‌های آن برای حل معما است. کارآگاه کوگورو که به دانش روان‌شناسی مسلط است اغلب پرونده‌ها را با این حربه پیش می‌برد. این تکنیک یکی از روش‌های مورد علاقه‌ی ادوگاوا رانپو در کتاب‌ها و قصه‌هایش است که در این رمان به‌طرز جذابی پیش برده می‌شود.

اقتباس‌های سینمایی از کتاب مارمولک سیاه

مارمولک سیاه، سانائه و جونچان هر سه پاروزن را در زورق رها کردند و پیاده شدند. دست‌ها، دهان و چشم‌های سانائه بسته شده بود. بالاخره به پناهگاه مارمولک سیاه نزدیک می‌شدند، و احتیاط ایجاب می‌کرد که ورودی آن مخفی نگه داشته شود. جونچان یونیفورمش را درآورده بود. با ریش گردی که صورتش را پنهان کرده بود و با آن لباس خاکی‌رنگِ کارگران به سرکارگران کارخانه‌ می‌مانست.

آدم‌ربای پلید داستان که یک زن اغواگر است، برای آزاد کردن گروگانش از پدر ثروتمند او تقاضای زیادی دارد؛ او می‌خواهد که پدر، در ازای جان دخترش جواهر بسیار باارزشی را به او ببخشد؛ جواهری نفیس و کمیاب که به «ستاره‌ی مصری» شهرت دارد؛ سرانجام، پدر به این نتیجه می‌رسد که برای خلاصی از این مهلکه به کارآگاه مشهور داستان‌های رانپو یعنی «آکچی کوگورو» مراجعه و از او بخواهد به این داستان فیصله دهد.

یکی از برجستگی‌های این کتاب که در نگاه منتقدان و خوانندگان فارسی‌زبان بارها تکرار شده، ترجمه‌ی خوب، روان و دلپذیر آن به قلم محمود گودرزی است که تا حدود زیادی می‌تواند به همراه شدن مخاطب و نزدیک شدنش به اصل متن کمک کند؛ این کتاب از متن و ترجمه‌ی فرانسوی آن به فارسی برگردانده شده است.

داستان مارمولک سیاه روایت ربوده شدن دختر یکی از ثروتمندترین افراد ژاپن توسط فردی شرور و پلید به نام «میدوریکاوا»، ملقب به مارمولک سیاه است. میدوریکاوا که به یک قاتل به اسم «جونچان» پناه داده، در ازای مخفی کردنش از او می‌خواهد در این آدم‌ربایی او را همراهی کند؛ جونچان نیز به دلیل وحشت از گیر افتادن توسط پلیس، هر آنچه را میدوریکاوا می‌خواهد را بدون کم‌وکاست اجرا می‌کند.

جدال خیر و شر در ادبیات و هنر همواره یکی از مضامین اصلی برای خلق داستان‌ها و روایت‌ها بوده است. آنچه در کشاکش این دو نیرو خلق می‌شود همانند چیزی است که در زندگی واقعی انسان‌ها رخ می‌دهد و مفاهیمی همچون امید و ناامیدی، پیروزی و شکست و ناکامی و کامروایی را بازتولید می‌کند.

در کتاب مارمولک سیاه (Le lezard noir) نوشته‌ی ادوگاوا رانپو (Edogawa Ranpo) یکی از جذاب‌ترین و پرکشش‌ترین روایت‌های جنایی و پلیسی در قالب یک جدال نفس‌گیر خیر و شر تصویر شده و از آن‌جا که این مبارزه‌ی اسطوره‌ای جایگاه ویژه‌ای در ادبیات و فرهنگ ژاپن دارد، جذابیت‌های داستان‌هایی از این دست نیز فزون‌تر می‌شود.