کتاب مردهای به کشتن ما میآید: گزیدهی شعرهای رسول یونان، نخستین بار در سال 1399، از سوی نشر افکار، در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
کتاب مردهای به کشتن ما میآید مناسب چه کسانی است؟
رسول یونان یکی از محبوبترین و نامآشناترین چهرههای ادبیات ایران در دو دههی اخیر است. این هنرمند برجسته، اگرچه در حیطههای گوناگونی همچون نمایشنامهنویسی و داستاننویسی نیز فعالیت داشته و دارد، بیش از همه به واسطهی مجموعهی اشعار درخشانی شناخته میشود که به دو زبان فارسی و ترکی سروده است. در کتاب مردهای به کشتن ما میآید که به همت احمد پوری گردآوری و ترجمه شده، بناست مخاطب گزیدهای از این اشعار خواندنی باشید.
دریا
به خود میپیچد این دریا
نه خبری از دکتر
نه اثری از پرستار.
دلپیچه دارد باز
خدا میداند
کدام کشتی را قورت داده
جان چند نفر را گرفته
چند خانه را به عزا نشانده؟
محبت
پدرم در قاب عکس
آفتاب در پنجره
من روی کاناپه.
پدرم از کاغذ
آفتاب از نور
من ازگوشت و پوست
محبت نزدیک ساخته
ما را به هم
چون نفرت که دور میکند
شیشه و سنگ را.
خروس
سن میکله
خروسی داشت که
عالمی را از خواب
بیدار میکرد.
من هم خروسی دارم
عالمی هم نمیتواند از خواب بیدارش کند.
ندیده…
ابر را
چون لحافی
بر سر کشیده خواهم خوابید
برای دیدن رؤیاهایی که
ندیدهام.
رؤیاهای ندیده را
خواهم دید
زیر ابری چون لحاف.