معرفی و دانلود کتاب مرگ در آغوش واژگان | پیتر استرهازی | انتشارات خوب

پسرم، من در این کشور می‌ترسم. شاید در کشورهای دیگر هم می‌ترسیدم، اما این‌یکی ازقضا همانی‌ست که از آن می‌ترسم؛ نه‌چندان، اندکی. به نظر تو نمی‌شود ترس را اندازه گرفت. ولی می‌شود. چیزهایی درباره‌اش خوانده‌ام. خب به‌هرحال، بی‌اهمیت بودن ترس بعدها معلوم می‌شود، بعد از اینکه بی‌اهمیت شد. تا آن موقع شادی کردن مضحک است؛ یا دست‌کم هراسناک.

فهرست مطالب کتاب

کتاب مرگ در آغوش واژگان اثر پیتر استرهازی، مانند دیگر کتاب‌های او، نشئت‌گرفته از زندگی‌اش در یک کشور کمونیستی و پساکمونیستی است. این کتاب که برآمده از تجربه‌های شخصی وی به‌شمار می‌رود، شما را با جهانی آشنا می‌کند که زندگی در آن با زندگی معمولی و هرروزه‌ی ما، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

نکوداشت‌های کتاب مرگ در آغوش واژگان

  • داستانی احساسی و تأثیرگذار. (Kirkus Reviews)
  • اثر یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان مجارستان. (Publishers Weekly)
  • داستانی با معانی تلویحی گسترده، هم سیاسی و هم متافیزیکی. (Fantastic Fiction)

کتاب مرگ در آغوش واژگان مناسب چه کسانی است؟

قصه در یک بیمارستان عجیب و مخوف آغاز می‌شود. کتاب مرگ در آغوش واژگان (Helping verbs of the heart) اثر پیتر استرهازی (Péter Esterházy)، داستان مادری رو‌به‌احتضار است که همسر و فرزندانش پیرامون او گرد آمده‌اند تا لحظه‌های آخر عمرش را در کنار او باشند. بر آن‌ها مسلم است که مادر خواهد مرد، برای همین هم نمی‌خواهند او را تنها بگذارند. این آخرین کاری است که می‌توانند برای مادر انجام دهند.

معرفی کتاب مرگ در آغوش واژگان

این کتاب به کسانی که طرفدار رمان‌هایی با فضای وهم‌انگیز هستند، پیشنهاد می‌شود. داستان کتاب مرگ در آغوش واژگان، شما را به دنیایی دیگر خواهد برد.

با پیتر استرهازی بیشتر آشنا شویم

باید علیه فراموشی بجنگید! این جمله، وصیت مادری در حال احتضار به فرزندان خود است. کتاب مرگ در آغوش واژگان نوشته‌ی پیتر استرهازی، اثری است که شما را به دنیایی وهم‌آلود می‌برد؛ دنیایی که به هیچ‌وجه نباید آن را فراموش کرد.

درباره‌ی کتاب مرگ در آغوش واژگان

صبح با حالتی خواب‌آلود در لحاف مچاله‌شده غلتیدم و آن را بین ران‌هایم فشار دادم. گریه کن! ازت می‌خواهم گریه کنی. یا بهتر بگویم: ای‌کاش چشمانت در اشک غرقه شوند…

غمگین نیستم. خوشحال هم نیستم. هیچ احساسی ندارم. تنها درد باقی مانده است. فقط و فقط درد. همان درد، همان ترس… نه ذره‌ای کمتر می‌شود و نه بیشتر. همه‌چیز بدتر و بدتر می‌شود.

می‌بینی؟ مثل زخمی هستم که باز شده. فریاد می‌زنم و فغان می‌کشم. چنان دل‌نازکم که می‌توانم هر لحظه عاشق شوم. منظرۀ قشنگی نیست. پسرم، اجزای تشکیل‌دهنده‌ام نامرغوب‌اند… هبوط! که در مرز میان لغزش و گناه پرسه می‌زند، هیچ نشانی ندارد.

پیتر استرهازی یکی از نویسندگان به‌نام مجارستان و اروپای مرکزی است. داستان‌های او که عموماً از تجارب خودش مایه‌ می‌گیرند، هنگام همراه شدن با طنز تلخ، غنای بیشتری می‌یابند و او را در میان نویسندگان بزرگ جای می‌دهند. استرهازی که از تجربه‌ی زندگی در کشوری کمونیستی و پساکمونیستی برخوردار است، برای نگاشتن آثارش، از تجارب خود الهام گرفته و کتاب‌هایی بدیع نوشته است. او همچنین جوایز معتبری را از کشورهای فرانسه، اتریش، آلمان، اسلوونی و لهستان دریافت کرده است که از میان آن‌ها می‌توان به جایزه‌ی Kossuth در سال 1996 اشاره کرد.

در بخشی از کتاب مرگ در آغوش واژگان می‌خوانیم

شاید افعال کمکی بیانگر نفی‌ باشند.

دیروز فراموش کردم چیزی بخورم. تا غروب جرئت نکردم بیرون بروم؛ تا غروب. انگار جنگ بود… به دیدن اگنس رفتم. در سکوت یکدیگر را به آغوش کشیدیم. گریستم. گرمایش را روی دنده‌هایم حس می‌کردم… اگنس عزیز، می‌توانستم تا ابد در آغوشت بگیرم و میان بازوانت تا همیشه بمانم.

همچنان که آن‌ها در اتاق بیمارستان جمع شده‌اند، مادر وصیتی می‌کند که در ابتدا برای آن‌ها عجیب به نظر می‌رسد؛ اما پس از مدتی کاشف به عمل می‌آید که پشت وصیت او، حقیقتی بس عمیق نهفته است. مادر به آن‌ها می‌گوید که علیه فراموشی بجنگند و نگذارند که این عنصر سیاه، زندگی آن‌ها را تاریک کنند. اما آن‌ها چه چیزی را نباید فراموش کنند؟

زمان می‌گذرد و مادر در اتاق بیمارستان از دنیا می‌رود. با‌این‌حال، پس از مدتی در هیئت روح به نزد یکی از فرزندانش می‌رود و داستانی شگفت‌آور را برای او تعریف می‌کند. او خاطراتی را از زندگی خود به زبان می‌آورد که هنگام درآمیختن با خاطرات بیمارستان، به وقایعی دردناک و غم‌انگیز تبدیل می‌شوند. مادر، پرده از راز گذشته‌ی خود برمی‌دارد؛ اما به راستی چه اتفاقاتی در زندگی او روی داده‌اند؟ فرزندان او چرا باید در مقابل فراموشی بجنگند و خاطرات را زنده نگه دارند؟ اگر این پرسش‌ها برای شما نیز به وجود آمده، مطالعه‌ی این کتاب پرکشش را آغاز کنید و در دنیایی وهم‌انگیز غوطه‌ور شوید.

مرگ در آغوش واژگان

مقدمه

پیشگفتار

به نام پدر و پسر

دربارۀ نویسنده


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86/book/69693