معرفی و دانلود کتاب مقلدها | گراهام گرین | نشر افق

آقای اسمیت با دقت گوش کرد و گفت: «هیتلر بدتر کرد، درست است؟ او سفیدپوست بود، شما نباید به تمام رنگین‌پوست‌ها سرکوفت بزنید.»

کتاب مقلدها آمیخته‌ای از مضامین و ایده‌هایی است که گراهام گرین بعد از سفر به هائیتی به آن‌ها پی برد. گرین نثر شفافی دارد و ماهرانه از زبان استفاده می‌کند تا واقعیت را نشان دهد و خوانندگان را نسبت‌به آن آگاه کند. گراهام گرین بعد از سفری به کشور هائیتی، مدتی در آن‌جا زندگی کرد و اوضاع مردم آن‌جا را از نزدیک دید. داستان مقلدها، حاصل مشاهدات دقیق گرین است که بعد از انتشار، توجه مردم دنیا را به این کشور سیاه‌بخت جلب کرد.

نکوداشت‌های کتاب مقلدها

  • کتاب مقلدها، بسیار نوآورانه و تأثیرگذار است. شاید این کتاب مهم‌ترین اثر گراهام گرین نباشد؛ اما ویژگی‌های مثبت بسیاری دارد که خواننده را جذب می‌کند. (مجله‌ی کرکوس ریویو)

اقتباس سینمایی از کتاب مقلدها

اثری قدرتمند و بدیع که دیکتاتوری و ظلم را به تصویر می‌کشد. (سیبیل بدفورد، نویسنده)

  • گراهام گرین رمان مقلدها را با چنان توانایی و مهارتی نوشته که در حین خواندن کتاب، دوست داریم از سرزمین هائیتی دیدن کنیم. (نیویورک تایمز)

  • من سرکوفت نزدم، قربانی هم مثل قاتلان سیاه بود. وقتی چیزی را از روبه‌رو نگاه کنید، نکته‌ی قشنگی در آن نمی‌بینید.


  • منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%82%D9%84%D8%AF%D9%87%D8%A7/book/79417

    دیگر شخصیت کتاب مقلدها جونز است که خود را سرگرد جونز معرفی می‌کند؛ اما براون به او شک دارد و احساس می‌کند این عنوان جعلی است. وقتی جونز از دست حکومت فرار می‌کند و به هتل براون پناه می‌برد، این شک به یقین بدل می‌شود. یک فروشنده‌ی داروی دوره‌گرد و سیاه‌پوستی غمگین به نام آقای فرناندز، دیگر مسافران کشتی مده‌آ هستند که هر یک با افکاری در سر، به کشور هائیتی می‌روند. براون چندین ماه قبل از هائیتی فرار کرده بوده و حال برای فروش هتل و دیدار با معشوقه‌اش، که همسر سفیر آمریکای جنوبی است، به آن‌جا سفر می‌کند. اما علت فرار او چه بوده؟

    معرفی کتاب مقلدها

    کتاب مقلدها (The Comedians) یکی از مفصل‌ترین و لذت‌بخش‌ترین رمان‌های گراهام گرین (Graham Greene) است. داستان این کتاب را شخصیتی به نان براون روایت می‌کند که صاحب هتلی در پورتو پرنسِ جزیره‌ی هائیتی است. او قصد دارد که هتل خودش را در این منطقه بفروشد؛ به‌همین‌خاطر با یک کشتی موسوم به مده‌آ از آمریکا به هائیتی می‌رود و در این سفر، با چند شخص دیگر آشنا می‌شود. از جمله آقا و خانم اسمیت که فکر می‌کنند گیاه‌خواری درمان خشونت و ظلم در هائیتی است و می‌خواهند در آن‌جا یک مرکز گیاه‌خواری دایر کنند. البته راوی کتاب اعتقاد دارد که مردم هائیتی چاره‌ای جز گیاه‌خواری ندارند؛ زیرا گوشتی نصیبشان نمی‌شود که بخورند!

    معرفی و دانلود کتاب مقلدها

    داستان مردی را برایش نقل کردم که مظنون به شرکت در توطئه‌ی دزدیدن کودکان رئیس‌جمهوری از راه مدرسه بود. به گمانم کوچک‌ترین دلیلی هم علیه وی نداشتند. مردی بود که مقام قهرمانی تیراندازی را در نمی‌دانم کدام مسابقه‌ی بین‌المللی در پاناما، برای جمهوری به دست آورده بود، و بی‌شک آن‌ها می‌پنداشتند که چنین تیرانداز نخبه‌ای می‌تواند محافظان رئیس‌جمهور را شکست دهد. آن وقت تون‌تون ماکوت‌ها خانه‌اش را محاصره کردند. خودش در خانه نبود. دور و بر خانه‌اش بنزین پاشیدند و آن را به آتش کشیدند، و هر کسی را که می‌خواست از خانه خارج شود به مسلسل بستند. به مأمورین آتش‌نشانی اجازه دادند که فقط جلوی سرایت حریق به خانه‌های اطراف را بگیرند، طوری که این خانه، در میان خانه‌های خیابان، عین یک جای خالی توی یک رج دندان شده بود.

    ایده‌ی اصلی داستان مقلدها این است که ما همه کمدین‌های صحنه‌ی بزرگ زندگی هستیم. یا چنان‌که خیام می‌گوید:

    دکتر فرانسوا دووالیه که طرفدارانش او را پاپا دوک (بابا دکتر) می‌خواندند، با زدوبندهای سیاسی در سال 1957 رئیس‌جمهور هائیتی شد. کشوری که بین کوبا و جزیره‌ی پورتوریکو قرار دارد. در سال 1959 علیه او کودتا شد و دووالیه در واکنش، کارکنان ارشد ارتش را اخراج و نوعی پلیس شبه‌نظامی با نام تون‌تون مکوت (لولو خورخوره) را جایگزین ارتش کرد. این گروه هر کسی را که سر راهشان قرار می‌گرفت تا حد مرگ کتک می‌زدند و اعمال ظالمانه و وحشتناکی از آن‌ها سر می‌زد. گراهام گرین بعضی از این اعمال وحشتناک را در رمان مقلدها شرح داده است. کشور هائیتی تا مدت‌ها تحت سلطه‌ی رژیم دیکتاتوری دووالیه بود و مردم آن در وحشتی سراسری به سر می‌بردند. به همین علت بود که براون تصمیم گرفت از این کشور فرار کند.

    کتاب مقلدها اثر گراهام گرین، داستان سه نفر با نام‌های براون، جونز و اسمیت است که در یک کشتی هم‌سفر می‌شوند و سرنوشتشان به هم گره می‌خورد. آن‌ها به کشور هائیتی می‌روند که دووالیه با سازمان مخوفش، تون‌تون مکوت، حکومتی دیکتاتوری در آن‌ بنا نهاده. گرین در این کتاب بیان می‌کند ما همه مسخره‌بازانی هستیم که در مسخره‌بازی بزرگ زندگی گرفتار شده‌ایم.

    درباره‌ی کتاب مقلدها

    علاقه‌مندان به کتاب‌های گراهام گرین و دوست‌داران رمان‌های سیاسی – اجتماعی، از مطالعه‌ی کتاب مقلدها لذت خواهند برد.

    در بخشی از کتاب مقلدها می‌خوانیم

    بعضی از مخاطبان کتاب‌های گراهام گرین تصور می‌کنند که راوی داستان خود نویسنده است. گرین در پیش‌گفتار کتاب مقلدها تأکید می‌کند با وجود اینکه اسم راوی داستان براون (قهوه‌ای) است؛ اما گرین (سبز) نیست! او نمی‌خواهد که علاوه بر اتهامات قتل، قماربازی و زنا، در این کتاب به تولد نامشروع، تحصیل در مدرسه‌ی یسوعیان و خیانت به سفیر آمریکای جنوبی نیز متهم شود!

    ما لعبتکانیم و فلک لعبت‌باز / از روی حقیقتی نه از روی مجاز

    بازی چو همی کنیم بر نطع وجود / افتیم به صندوق عدم یک یک باز

    یک سال پس از انتشار کتاب مقلدها، گراهام گرین فیلنامه‌ای براساس آن نوشت و پیتر گلنویل کارگردانی و تهیه‌کنندگی کار را بر عهده گرفت. ریچارد برتون،‌ الیزابت تیلور، الک گینس و پیتر اوستینوف در فیلم کمدین‌ها یا مقلدها نقش‌آفرینی کرده‌اند.

    کتاب مقلدها برای چه کسانی مناسب است؟