کتابی که پیش روی شماست، با عنوان ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر (The Grasshopper: Games, Life, and Utopia) نوشتهی برنارد سوتس (Bernard Herbert Suits) اولینبار در سال 1978 منتشر شد. نویسنده در این کتاب فلسفی با بررسی نظریهی بازی، به ما نشان میدهد که بازیها ریشه در ذات انسانها دارند. سوتس معتقد است که بازیکردن همانقدر که سرگرمکننده و جذاب است، میتواند باعث شود که بینشی جدید و متفاوت به زندگی پیدا کنیم. با مطالعهی کتاب ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر میبینیم که بازیها را میتوان به شکلی متفاوت دید و تقریباً همهی آنها دارای مفهومی از زندگی واقعی هستند. نویسنده معتقد است که وقتی ما کار میکنیم، برای انجام آن هدفی داریم، اما در بازیکردن، مقصود نهایی درون خود بازی قرار گرفته است.
کتاب ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر با استفاده از مفاهیم فلسفیِ آمیخته با شوخطبعی، موفق میشود که بسیاری از آثار کلاسیک فلسفی پوچگرا را پشتسر بگذارد و استدلالهای روشن و جذابی را ارائه کند. این کتاب با استفاده از تمثیلهای جالبش، اثری نئوکلاسیک را در فلسفه خلق میکند. (دیوید برایبروک، فیلسوف علوم سیاسی)
این کتاب منحصربهفرد، هم از نظر اندیشگانی و هم از نظر ادبی، من را شیفتهی خود کرد. برنارد سوتس نهتنها مفاهیم فلسفی را جذاب میکند، بلکه واقعیت را بدون هیچ تعارفی روی کاغذ میآورد. این کتاب با اینکه متعصبان فلسفی را به چالش میکشد، اما مانند عسل شیرین است و جریان دارد. (سیمون بلکبرن، فیلسوف انگلیسی)
برنارد سوتس در کتاب ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر نشان میدهد که هدف غایی انسان از زندگی، بازیکردن است و کل هستی یک میدان بازی را شکل میدهد. او معتقد است که بازیها یک ایدهی امیدوارکننده از آرمانشهری را به نمایش میگذارند، که انسان از واقعیت جدا شده و به آرزوهایش میرسد. بنابراین میتواند ترسهای وجودی و محدودیتهایش را نادیده بگیرد و آزادانه برای رسیدن به اهدافش گام بردارد. کتاب ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر مفاهیم عمیق فلسفی را بهصورت جذاب و طنزآمیزی بیان میکند که باعث جذابیت هرچه بیشتر این داستان برای خوانندگان میشود. روایت کتاب بهصورت مکالمهی یک ملخ با شاگردانش پیش میرود که در نوع خود متمایز، خواندنی و جالب است.
ملخ: بازی، زندگی، آرمانشهر کتابی شگفتانگیز است. این داستان با اینکه مفاهیم عمیق فلسفی را بیان میکند، بسیار خندهدار است. سوتس در کنار مطرحکردن مفاهیم نظریهی بازیها، عمیقترین سویههای زندگی را نشانه میرود. بیان این مفاهیم عمیق از زبان یک حشره واقعاً منحصربهفرد است. (شلی کاگان، فیلسوف و مدرس دانشگاه ییل)
کتاب ملخک: بازی، زندگی، آرمانشهر برای چه کسانی مناسب است؟
ولی دلیلی ندارد نظر همسر جُرج را به چالش نکشیم. درستی این گفته را که گلف برای جرج دیگر فقط یک سرگرمی نیست میتوان پذیرفت. ولی این استدلال که به همین دلیل گلفبازی جرج یک بازی نیست دقیقاً مسلم دانستن نکتۀ مورد بحث است، یعنی این نکته که آیا اصلاً یک بازی میتواند برای فردی از هرچیز دیگری مهمتر باشد. بحثی نیست که گلف دارد بر کلیت زندگی جرج سیطره مییابد. ولی بههرحال این یک بازی است که بر زندگیاش سیطره یافته و نه چیزی دیگر. در واقع، اگر آنچه باعث شده جرج وظایفش را نادیده بگیرد یک بازی نبود، همسرش احتمالاً تا این اندازه از کوره در نمیرفت؛ مثلاً اگر کارهای خوبی انجام داده بود یا تلاش کرده بود تعریفی از بازی کردن را فرمولبندی کند. البته بیشک او باز هم چنین مشغولیتهای خارج از مسائل خانواده را تأیید نمیکرد ولی اینکه خانوادهاش ناچار باشند بهخاطر یک بازی ژندهپوش شوند برای او محرومیتی یکسره از نوعی دیگر است. تعهد محض به یک بازی، همانند نمونۀ ماریوی اتومبیلران و جرجِ گلفباز، شاید برای هرکسی از نظر اخلاقی نفرتآور باشد.