معرفی و دانلود کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم | فردریک پل | نشر چشمه

داستان کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم نوشته‌ی فردریک پل درباره‌ی مردی است که به قتل محکوم شده است. او پیش از این با مقتول رابطه‌ای دوستانه داشته و اکنون در موقعیت بسیار پیچیده‌ای قرار گرفته است. ماجرا به اتفاقی فراطبیعی برمی‌گردد…

درباره‌ی کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم

قیمت نسخه الکترونیک


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%86-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%82-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%85/book/76583

خندید. چنین به نظر مى‌رسید که از این گفت‌وشنود لذت مى‌برد، و من احساس او را خوب درک مى‌کردم. سال‌ها بود راز خود را از دیگران پنهان کرده بود. ده‌سال آزمایش و جست‌وجو. در عزلت و تنهایى! ده‌سال زندگى در امیدهاى مبهم و گاه هم‌راه با ناامیدى! ده‌سالى که آغازش پدیدآمدن اندیشه‌اى خام و بى‌شکل بود، و پایانش روزى که این اندیشه صورت حقیقت یافت. اکنون دیگر به مرزى رسیده بود که مى‌خواست، خیلى ساده، همه‌ى درون خود را بیرون بریزد و خود را خالى کند. و گمان مى‌کنم به‌واقع خوش‌حال بود که توانسته است، سرانجام، پرده از راز خود بردارد.

فردریک پل (Frederik Pohl) در 26 نوامبر 1919 در آمریکا متولد شد. این نویسنده و ویراستار پرآوازه بیشتر با آثار علمی-تخیلی‌اش شناخته می‌شود. او تحصیلات خود را در دبیرستان فنی بروکلین آغاز نمود اما در 17 سالگی ترک تحصیل کرد. فردریک پل بیش از 75 سال از عمر 93 ساله‌ی خود را صرف نگارش آثاری کرد که از میان آن‌ها می‌توان به «دروازه»، «فراسوی افق رویداد آبی» و «پسری که تا ابد زندگی می‌کرد» اشاره کرد. او در دوران حیات خود موفق به کسب جوایز و افتخارات بسیاری از جمله جایزه‌ی یادبود دیمن نایت، جایزه‌ی یادبود جان دبلیو، جایزه‌ی نبولا، جایزه لوکس کمپل، جایزه‌ی هوگو و… شد.

در بخشی از کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم می‌خوانیم

پنجره باز شد. بعد دوباره بسته شد و به حالت اولِ خود در آمد.

راوی داستان تجربه‌ی قتل خود را بازگو می‌کند. او می‌گوید که به‌عمد و با نیت قبلى، دوستش لورنس کونوت را به قتل رسانده است و در محل وقوع جرم دستگیر شده و بدون هیچ فشار و اصراری به همه چیز اعتراف کرده است. راوی باور دارد که دوستش را به دلیلی فراطبیعی کشته است. او می‌گوید لورنس از نیرویی فوق بشری برخوردار بوده است و به همین خاطر دستش را به خون او آغشته کرده است. اما واقعیت ماجرا از چه قرار است؟ نیروی فوق بشری کدام است و سرنوشت راوی داستان به کجا ختم می‌شود؟ داستان کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم مسیری غیرمنتظره را پیش می‌گیرد و با پایانی حیرت‌انگیز به اتمام می‌رسد. راوی در طول داستان به بیان حقایقی می‌پردازد که مخاطب را شگفت‌زده خواهد کرد.

اگر به داستان کوتاه علاقه دارید، خواندن کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با فردریک پل بیشتر آشنا شویم

معرفی کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم

نشر چشمه ترجمه‌ی پرویز شهریاری را از این داستان کوتاه تهیه و منتشر نموده است.

کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم برای چه کسانی مناسب است؟

نگاهى به دوروبر اتاق انداخت و سرش را تکان داد.

«چیزى را نشان بدهم؟ الآن مى‌فهمیم.»

«بادقت نگاه کن!»

مشخصات کتاب الکترونیک

شخصیت اصلی کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم، به قتل دوستش متهم شده است. او اکنون در موضع دفاع از اقدام خشونت‌بار خود قرار گرفته است و در طول این داستان کوتاه، توجیه خود را درخصوص این کار بیان می‌کند. داستان با حضور متهم در زندان ناحیه آغاز می‌شود. متهم که داستان کتاب من؟ من با همه فرق می‌کنم روایتی اول شخص از زبان اوست، بر این گمان است که تا یک ساعت دیگر به زندان محکومانی که به جوخه‌ی مرگ سپرده می‌شوند فرستاده خواهد شد. اما ماجرا در طول کتاب آن‌طور که در ابتدا به نظر می‌رسد ادامه پیدا نخواهد کرد…

ناگهان دستگاه کوچک جان گرفت، جابه‌جا شد، یکى از شستى‌ها تکان خورد و پایین آمد. صفحه‌ى رادیو روشن شد و صداى ملایم موسیقى در هوا پیچید.

«به پنجره نگاه کن.»

لارى گفت:

«رادیو!»