مادر: عمر چقدر زود می‌گذره! اولین‌بار که اینجا اومدم تو رو سه‌ماهه باردار بودم. نذر کردم سالم به دنیا بیای، اسمت رو عزیز بذارم.
عزیز خانواده را با اصرار به خواستگاری حمیرا می‌برد اما اختلاف‌ها همچنان مانع رسیدن آن‌ها به هم است. اتفاقاتی که در شرکت می‌افتد روز‌به‌روز اوضاع را پیچیده‌تر، و عزیز و حمیرا را به هم نزدیک‌تر می‌کند. آن دو تصمیم می‌گیرند با مراجعه به مشاور برای حفظ یکدیگر تلاش کنند.
مادر: خب جوونه مادر جون. تو و صالح خیلی بهش سخت می‌گیرید.
مجید صفارینیا و زهرا نوربخش، با قراردادن شخصیت مشاور در کتاب، مسیر داستان را به سمت روان‌کاوی و تحلیل شخصیت می‌برند و اساساً با نوشتن یک فیلمنامه با مضمون روان‌شناسانه، به مسأله‌ی اختلافات عقیدتی و عشق می‌پردازند. آن‌ها با شخصیت‌پردازی‌های متعدد، سعی بر خلق مدل‌های مختلف رویکردی به دوراهی مذهب و عشق دارند و با نگاهی انتقادی به سنگ‌اندازی خانواده‌ها در ازدواج جوانان می‌پردازند. در واقع داستان کتاب منیزیوم به دنبال نمایش عشق پاک دو جوان، ورای اختلاف در مذهبی بودن یا نبودن است و نشان می‌دهد چگونه محبت می‌تواند افراد را از سد مشکلات عبور دهد.
خلاصۀ داستان
شخصیت‌های داستان
1. سکانس داخلی-راهروی دفتر-روز
2. سکانس داخلی-اتاق مدیریت-روز
3. سکانس داخلی-اتاق مدیریت -روز
4. سکانس داخلی-راهروی شرکت-روز
5. سکانس داخلی_اتاق کنفرانس دفتر مرکزی _روز
6. سکانس داخلی-اتاق کار حمیرا -روز
7. سکانس داخلی-اتاق پشندی-روز
8. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز- شب
9. سکانس داخلی-پارکینگ دفتر مرکزی- روز
10. سکانس داخلی-اتاق صالح-روز
11. سکانس خارجی-امام‌زاده-روز
12. سکانس داخلی-مدرسۀ پسرانه-روز
13. سکانس خارجی-امام‌زاده عزیز-روز
14. سکانس داخلی-استودیوی صدا -روز
15. سکانس داخلی-دفتر مرکزی-اتاق مهناز-روز
16. سکانس داخلی-دفتر مرکزی-روز
17. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-روز
18. سکانس خارجی-داخل کوچه-شب
19. سکانس داخلی-منزل پدری حمیرا- شب
20. سکانس خارجی-تراس خانه-شب
21. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
22. سکانس داخلی-منزل پدری حمیرا-شب
23. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
24. سکانس داخلی-سالن شرکت-روز
25. سکانس داخلی-دفتر صالح-روز
26. سکانس داخلی- سالن دفتر-روز
27. سکانس خارجی-خیابان-روز
28. سکانس خارجی –خیابان-شب
29. سکانس داخلی-رستوران-شب
30. سکانس داخلی-رستوران-شب
31. سکانس داخلی-رستوران –شب
32. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-شب
33. سکانس داخلی- خانۀ پدری عزیز- شب
34. سکانس داخلی-آشپزخانۀ خانۀ عزیز- شب
35. سکانس داخلی-دفتر-روز
36. سکانس داخلی-اتاق کار حمیرا-روز
37. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-جلوی پارکینگ دفتر
38. سکانس داخلی-ماشین بهروز-روز
39. سکانس خارجی-خیابان-روز
40. سکانس داخلی-ماشین صالح-روز
41. سکانس داخلی-کافی‌شاپ – روز
42. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
43. سکانس داخلی – آپارتمان صالح پشندی- شب
44. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-شب
45. سکانی داخلی-منزل پدری حمیرا-شب
46. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-شب
47. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
48. سکانس داخلی- منزل پدری حمیرا- شب
49. سکانس داخلی- سرویس بهداشتی دفتر-روز
50. سکانس خارجی-خیابان-روز
51. سکانس داخلی- منزل پدری حمیرا – شب
52. سکانس داخلی-دفتر-روز
53. سکانس داخلی-اتاق مهناز-روز
54. سکانس داخلی-راهروی شرکت-روز
55. سکانس داخلی-اتاق مهناز-روز
56. سکانس داخلی-راهروی دفتر-روز
57. سکانس داخلی-اتاق مهناز-روز
58. سکانس داخلی-راهروی شرکت-روز
59. سکانی داخلی-پارکینگ شرکت-روز
60. سکانس داخلی-اتاق مشاوره-روز
61. سکانس داخلی-اتاق مهناز-روز
62. سکانس خارجی-خیابان-روز
63. سکانس داخلی-خیابان مقابل دفتر-روز
64. سکانس داخلی-سالن بزرگ-روز
65. سکانس خارجی-خیابان-شب
66. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
67. سکانس داخلی-اتاق عزیز-شب
68. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
69. سکانس داخلی-استدیوی ضبط-روز
70. سکانس داخلی-دفتر مشاوره-روز
71. سکانس داخلی-منزل پدری حمیرا-شب
72. سکانس داخلی-اتاق مشاوره- روز
73. سکانس خارجی-پمپ بنزین-روز
74. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
75. سکانس داخلی-دفتر مشاوره-روز
76. سکانس خارجی-خیابان-شب
77. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-روز
78. سکانس داخلی-ماشین بهروز-روز
79. سکانس داخلی-ماشین حمیرا-روز
80. سکانس داخلی-حیاط خانۀ عزیز-شب
81. سکانس داخلی-دفتر مشاوره-روز
82. سکانس داخلی-راه‌پلۀ ساختمان دفتر مشاوره-روز
83. سکانس داخلی –اتاق مشاور-روز
84. سکانس خارجی-دریاچۀ خلیج فارس-روز
85. سکانس داخلی-اتاق حمیرا-روز
86. سکانس خارجی-مجموعۀ تفریحی-شب
87. دنبالۀ سکانس خارجی-مجموعۀ تفریحی-شب
88. دنبالۀ سکانس خارجی-مجموعۀ تفریحی-شب
89. دنبالۀ سکانس خارجی-دریاچۀ چیتگر-شب
90. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
91. سکانس داخلی-آشپزخانه-شب
92. سکانس داخلی-اتاق-شب
93. سکانس داخلی-راهروی دفتر-روز
94. سکانس داخلی-اتاق کنفرانس-روز
95. سکانس داخلی-منزل پدری عزیز-شب
96. سکانس داخلی-انبار فروش شرکت-روز
97. سکانس داخلی-اتاق کاری حمیرا-روز
98. سکانس داخلی-دفتر صالح-روز
99. سکانس داخلی-صرافی-روز
100. سکانس خارجی-خیابان-روز
101. سکانس داخلی-آرایشگاه مردانه-روز (مونتاژ)
102. سکانس خارجی-بوستان بزرگ-روز (مونتاژ)
103. دنبالۀ سکانس خارجی-بوستان-روز (مونتاژ)
104. سکانس داخلی-دفتر مشاوره-روز
105. سکانس داخلی-اتاق کنفرانس دفتر-روز
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%85-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/book/70086
مجید صفارینیا متولد 1345 در تهران است. او مدرک دکترای روانشناسی‌اش را در سال 1385 از دانشگاه علامه‌طباطبایی اخذ کرده. صفارینیا همچنین دوره‌ی مدیریت بهره‌وری از ژاپن و دوره‌ی حفظ محیط‌زیست را در کشور چین گذرانده و در مقطع دکتری در دانشگاه‌های علامه‌طباطبایی، شهید بهشتی و تهران مشغول به تدریس است. دکتر صفاری نیا از سال 94 عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران بوده و بیش از سی‌وپنج عنوان کتاب منتشر کرده که از میان آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «مقدمه‌ای بر روانشناسی شهری»، «روانشناسی سلامت اجتماعی» و… اشاره کرد.
ماشین عزیز در حال تردد در ترافیک است. نمایی بسته از تابلوی امام‌زاده عزیز را می‌بینیم [در منطقۀ اوین]. بعد عزیز و مادر چادری‌اش را می‌بینیم که پشت به دوربین مقابل ضریح امام‌زاده ایستاده‌اند. عزیز چشم‌هایش را بسته و دست‌هایش را بالا گرفته است و زیر لب دعا می‌کند.
عزیز: باز خوبه برای بیژن نذری چیزی نکردی و گرنه باید تا… مازندران می‌رفتیم.
عزیز: می‌گم مادر زود زیارت کن دعات رو بخون، زود بریم تو ترافیک نیفتیم.
عزیز: این پسره بیژن خیلی تازگی‌ها عوض شده!!
کتاب منیزیوم: فیلمنامه روانشناسی اثر مجید صفاری نیا و زهرا نوربخش، در قالب یک فیلمنامه، داستانی عاشقانه و روان‌شناسانه را روایت می‌کند. دو جوان که در دو دنیای کاملاً متفاوت بزرگ شده‌اند، در یک شرکت با هم همکار هستند و به‌تدریج دلبسته‌ی یکدیگر می‌شوند. اما تفاوت‌های خانوادگی مانع ارتباط آن‌هاست و علی‌رغم محبت دوطرفه مشکلات متعددی پیش روی هر دو قرار می‌گیرد.
اگر علاقه‌مند به فیلمنامه هستید، کتاب منیزیم گزینه‌ی مناسبی است. همچنین به خوانندگان کتاب‌های عاشقانه و کسانی که به داستان‌هایی با زمینه‌ی روانشناسی علاقه دارند این اثر توصیه می‌شود.
عزیز پشندی به تازگی کارپرداز دفتر مرکزی یک شرکت تولیدی بزرگ شده است. این شرکت که دفاتر متعددی در داخل و خارج از کشور دارد، تولیدکننده‌ی وسایل صورتی و تصویری‌ست. عزیز فوق دیپلم حسابداری دارد و در 29 سالگی مأمور خرید این شرکت شده است.
بعد از مدتی کار در این شرکت، بین او و یکی از همکارانش به نام حمیرا ارتباطی خاص شکل می‌گیرد. حمیرا و عزیز به‌شدت همدیگر را دوست دارند و علی‌رغم داشتن شباهت‌های بسیار، از نظر مذهبی با هم متفاوت‌اند. صالح پشندی، برادر عزیز و مدیرعامل شرکت، شخصیتی به‌شدت مذهبی دارد و به طور اتفاقی متوجه‌ی علاقه‌ی این دو جوان می‌شود. او از همان ابتدا سرسختانه با ازدواج‌شان مخالفت می‌کند. از طرفی، مدیرمالی شرکت با همکاری یکی از دوستانش، با دست بردن در فاکتور‌ها و خارج کردن اجناس از انبار، قصد کلاهبرداری دارند. صالح نیز، با مدیرمالی که مطلقه است روابط پنهانی شکل داده.
مادر: نذر دارم پسرم. برادرت که وقت نداره. خدا خیرت بده من رو آوردی.