معرفی و دانلود کتاب من و تو | نیکولو آمانیتی | نشر چشمه

در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%88/book/68584شاهکاری خواندنی از ادبیات معاصر ایتالیا؛ کتاب من و تو رمانی درخشان به قلم نیکولو آمانیتی است. در این اثر مخاطب وقایع نفسگیری خواهید بود که طی چند روز، زندگی خواهر و برادری جوان را دستخوش بحران‌هایی اساسی می‌گردانند… گفتنی است که کتاب من و تو یکی از پرفروش‌ترین عناوین داستانی در کشور ایتالیا به شمار می‌رود. ترجمه‌ی فارسی این اثر تحسین‌شده به قلم محیا بیات صورت گرفته است.

درباره کتاب من و تو

معرفی کتاب من و تو

خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند.

رمان من و تو (Me and You) یکی از عناوین داستانیِ برجسته‌ی ادبیات ایتالیا در چند ساله‌ی اخیر است. این اثر درخشان نخستین بار در سال 2010 به انتشار رسید و خیلی زود در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها در کشور ایتالیا قرار گرفت. نویسنده‌ی کتاب من و تو نیکولو آمانیتی نام دارد؛ داستان‌نویسی خلاق با ذهنی بدیع و قلمی سرزنده. او در رمان پیش رو به روایت داستان زندگی خواهر و برادری جوان پرداخته که طی حوادثی غیرقابل پیشبینی، به کشف لایه‌هایی ناشناخته در عمق وجود یکدیگر نائل می‌شوند.

رمان من و تو بالافاصله پس از انتشار مورد توجه برناردو برتولوچی، کارگردان شهیر ایتالیایی، قرار گرفت و دو سال بعد، توسط او به یک فیلم سینمایی درخشان و ماندگار بدل شد. فیلم ایتالیاییِ من و تو در سال 2012 به اکران رسید.

نکوداشت‌های کتاب من و تو

از میان آثار مطرح نیکولو آمانیتی می‌توان از سه کتاب با عناوین «من و تو»، «من نمی‌ترسم» و «آبشش‌ها» نام برد.

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

– اثری فراموش‌نشدنی، جذاب و آکنده از لطافت. (Publishers Weekly)

– من و تو رمانی دلنشین و هوشمندانه، با نثری شیرین و زیباست. (Library Journal)

– نیکولو آمانیتی در این شاهکار کوچک ماجرایی نفسگیر را برایمان روایت کرده است. (Goodreads)

– مطالعه‌ی کتاب من و تو وقت چندانی از ما نخواهد گرفت؛ اما در عوض، تجربه‌ای بس گیرا و فراموش‌نشدنی برایمان رقم خواهد زد. (Curled Up with a Good Book)

کتاب من و تو مناسب چه کسانی است؟

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم.

ماجرای کتاب من و تو از این قرار است: دختری جوان که سال‌ها با والدین خود مشکل داشته و به همین جهت نیز، دور از آن‌ها به زندگی ادامه داده، یک شب، بر اثر تصمیمی مرموز، مخفیانه به زیرزمینِ خالی از سکنه‌ی خانه‌ی مادری می‌رود تا مدتی را در آنجا به سر بَرَد. در همین حین و به طور اتفاقی، گذر برادر کوچک‌ترِ دختر نیز به این زیرزمین تنگ و تاریک می‌افتد! از قضا او نیز طی تصمیمی مشابه، قصد دارد چند روزی را به دور از خانواده، در این مکانِ دور از انظار سپری کند. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می‌رسد. اصلاً چه چیز از این بهتر که خواهر و برادری جوان چند شبی را بی‌مزاحمت خانواده، کنار یکدیگر زندگی کنند؟ اما افسوس که با پیش رفتن داستان، این قضاوت خوشبینانه‌ی اولیه خیلی زود رنگ می‌بازد. چرا که اولاً، درمی‌یابیم خواهر و برادرِ داستانِ ما گذشته‌ی بس تیره و تاری داشته‌اند؛ به نحوی که در حال حاضر، ابداً چشم دیدن همدیگر را ندارند! دوماً، متوجه این واقعیت می‌شویم که هیچ‌کدام از آن‌ها در شرایطی عادی پا به این زیرزمین مخفی نگذاشته‌اند. بلکه مشکلی اساسی بوده که هر دوشان را در زمانی واحد، به فکر پناه جُستن در این مکان انداخته.

به طور کلی می‌توان از گرایش به طنز تلخ، مهارت در واکاوی لایه‌های پنهان روان آدمی و نثر شوخ و سرزنده، به عنوان سه خصیصه‌ی اصلی آمانیتی در مقام یک داستان‌نویس نام برد. نیکولو آمانیتی در کشور خود نویسنده‌ای مطرح و شناخته‌شده است، اما آثار او، تاکنون چندان که باید و شاید مورد اقبال مخاطبینِ رمان‌خوان ایرانی واقع نگشته‌اند. امری که البته تا حدی نتیجه‌ی عدم توجه مترجمین فارسی‌زبان به کتاب‌های اوست.

علاقه‌مندان به رمان‌های مدرنیستی، دوست‌داران داستان‌های روان‌شناختی و طرفداران ادبیات ایتالیا، سه گروه از مخاطبینی‌اند که بی‌تردید شیفته‌ی قلم نیکولو آمانیتی در کتاب من و تو خواهند شد.

با نیکولو آمانیتی بیشتر آشنا شویم

قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد.

طبعاً در چنین شرایطی نمی‌‌توان توقع بازسازی رابطه‌ی خواهری و برادری را از این دو جوان داشت! نخیر. ایشان دلمشغول‌تر و گرفتارتر از این حرف‌ها هستند که بخواهند وقتشان را برای چنین مسائل پیش‌پاافتاده‌ای تلف کنند. با این حال، اوضاع هرقدر هم که وخیم به نظر برسد، در این واقعیت که این دو نسبتی خونی با یکدیگر دارند تغییری به وجود نمی‌آید. حال، سوال اساسی این است که آیا این نسبت خونی، چنان نیرومند هست که ایشان را، علی‌رغم شرایط توصیف‌شده، مجدداً به یکدیگر نزدیک کند؟…

اقتباس از کتاب من و تو

نیکولو آمانیتی (Niccolò Ammaniti)، نویسنده‌ی مطرح ایتالیایی، به سال 1966، در شهر رم دیده به جهان گشوده است. آمانیتی ابتدا در رشته‌ی علوم بیولوژیک تحصیل کرد، اما خیلی زود دریافت که علاقه‌ی اصلی‌اش اساساً ادبیات است. بنابراین، بی‌آن‌که تحصیلات آکادمیک را به پایان برساند از دانشگاه انصراف داد و از آن پس به طور جدی سرگرم نوشتن شد. نخستین رمان آمانیتی در سال 1994 به انتشار رسید.