در دهه 80 میلادی اوضاع صنعت خودرو با مشکلات زیادی روبرو بود. عمدهی خودروها دچار مشکلات فنی بودند. بهمحض تعویض یک قطعه، قطعهی دیگری نیاز به تعویض پیدا میکرد. خودروسازان متحد شدند تا این مشکل را حل کنند. ایجاد انبارهای اضافی، خط تولید قطعات جدید، سرهم کردن دوباره خودرو و اقداماتی ازایندست. این تمهیدات باعث شد تا هزینهی خودروها بهشدت افزایش یابد؛ درصورتیکه فقط قسمتی از مشکلات حل شدند و هنوز از بین بردن ایرادات بهصورت ریشهای دور از ذهن بود. در همین دوران خودروسازان ژاپنی با شتابی فوقالعاده از دیگر رقبای جهانی خود سبقت گرفتند. کلید موفقیت آنها در این بود که ژاپنیها مدام در حال آزمایش بودند تا نقص تولید را پیدا کنند. آنها معتقد بودند اگر علت ریشهای هر مشکلی را بیابند، آنوقت میتوانند فرایندی طراحی کنند که از وقوع دوبارهی آن خطا جلوگیری کند
کتاب نظریه کارها (Competing Against Luck) به ترجمهی محسن ربیعی توسط نشر آریانا قلم منتشر شده است.
کتاب نظریهی کارها مناسب چه کسانی است؟
در کتاب نظریه کارها نوشتهی کلیتون ام کریستنسن به همراه تدی هال، کرن دیلن و دیوید اس دانکن، شما با اصول پیشرفت در کسبوکارتان آشنا میشوید، به بخت و اقبال دل خوش نمیکنید و با پیشرفت خود، باعث رشد و شکوفایی شغلتان میشوید. نظریه کارها یک نقشهی موفقیت نیست؛ بلکه باعث میشود شما راههای ترقی خود را بشناسید و متوجه رفتارهای تصادفی و غیرقابلپیشبینی خود شوید و آنها را به یک رفتار هدفمند تبدیل کنید.
دربارهی کتاب نظریه کارها
کلینتون ام کریستنسن متولد 1952 مشاور دانشگاهی و تجاری در آمریکا بود. او نظریهپرداز دنیای تجارت است که نظریهی نوآوری تحولپذیر (disruptive innovation) را مطرح کرد. این نظریه سبب ایجاد دگرگونی در دنیای تجارت قرن بیست و یکم شد. کلینتون ام کریستنسن در دو کتاب به شرح ایدههای خود پرداخت و باعث رشد و پیشرفت بسیاری از کمپانیهای بزرگ امروزی شد. کریستنسن همچنین یکی از بنیانگذاران Rose Park Advisors، یک شرکت سرمایهگذاری و Innosight، یک شرکت مشاورهی مدیریت و سرمایهگذاری متخصص در نوآوری بود.
در بخشی از کتاب نظریه کارها: داستان نوآوری و انتخاب مشتری میخوانیم
نوآوری در پیشرفت اتفاق میافتد. بسیاری از شرکتها در سرتاسر دنیا در تلاش برای پیشرفت ناکام میمانند؛ اغلب ایدههای خلاقانه، اما ناموفق حول عبارت کلیدی «درک مشتری» شکلگرفته است. پس از تحقیق و مطالعه بسیار، کلیتون ام کریستنسِن (Clayton Christensen) به همراه همکارانش یعنی تَدی هال (Taddy Hall)، کرِن دیلن (Karen Dillon) و دیوید اس دانکن (david S. duncan) به این نکته رسیدند که درک مشتری، تضمینی برای رشد کسبوکار نیست. مشتری محصول و یا خدمات را نمیخرد بلکه محصول را برای مقصودی به کار میگیرد. او میخواهد محصول برایش کاری انجام دهد و درواقع آن را استخدام میکند. پس نوآوری نه در درک خصیصههای مشتری اتفاق میافتد و نه در ایجاد امکاناتی خارقالعاده در محصول و یا مطابق مد روز پیشرفتن؛ رسیدن به مسیر پیشرفت و ایجاد نوآوری نیازمند یافتن ریشهی مشکلات و تلاش برای پاسخ دادن به آنهاست.
اگر برای کسبوکارتان دنبال راهنمایی کارآمد هستید، کتاب نظریهی کارها شما را تا پیشرفت در کارتان راهنمایی میکند.
نکوداشتهای کتاب نظریهی کارها
-
قبل از اینکه مشتری محصولی را به خدمت بگیرد، باید بداند چه چیزی را باید کنار بگذارد تا بتواند محصول شما را به خدمت بگیرد. شرکتها خیلی دربارۀ این موضوع فکر نمیکنند. همیشه چیزی باید کنار گذاشته شود.
سخن ناشر
بخش اول: درآمدی بر نظریۀ کارها
مقدمه: چرا باید این کتاب را به خدمت بگیرید
فصل اول: معمای میلکشیک
فصل دوم: پیشرفت، نه محصول
فصل سوم: کارها در عمل
بخش دوم: دشواریها –و حاصل– اجرای نظریۀ کارها
فصل چهارم: شکار کار
فصل پنجم: چگونه آنچه مشتریان نمیگویند بشنوید
فصل ششم: رزومهسازی
بخش سوم: سازماندهی کارهایی که باید انجام شوند
فصل هفتم: یکپارچگی حول کار
فصل هشتم: چهارچشمی مراقب کار باشید
فصل نهم: سازمان متمرکز بر کارها
فصل دهم: نکات نهایی دربارۀ نظریۀ کارها
قدردانیها
پینوشت